شهروند| درست است که بخش اعظم بودجه مملکت از فروش نفت تأمین میشود؛ درست است که بخش اعظم اقتصاد ایران وابسته به نفت است، منتهی این دلیلی بر این نمیشود هرجایی که اسم نفت آمد، فکر کنیم که پول آنجا وجود دارد. برای این تحلیل این نظریه میتوان مثالهای فوتبالی زد؛ از باشگاههایی که نام نفت را دارند، اما پولش را نه! این حقیقت برای خیلیها قابل باور نیست. منتهی بررسی شرایط نشان میدهد که نفت برای هر کجا پولساز باشد، در فوتبال چنین خبری نیست.
شروع یک بحران با مصوبه مجلس
داستان اصلی از جایی شروع شد که مجلس شورای اسلامی چند سال قبل در مصوبهای رسمی اعلام کرد؛ دیگر دستگاهها و ارگانهای دولتی حق تیمداری ندارند. این مسأله در سالیان گذشته جنجال و حرف و حدیثهای بسیار زیادی در ورزش ایران به راه انداخته است و با بستهشدن راه هزینههای سرسامآور دولت در فوتبال سرنوشت شوم بسیاری از باشگاهها که از بودجه دولت ارتزاق میکردند، شروع شد. از همان موقع به بعد بود که دستگاههای دولتی که تمایل به تیمداری داشتند، تنها راه ادامه کار را واگذاری باشگاههای خود به شرکتهای خصوصی زیرمجموعه خود کردند. از همانجا بود که بسیاری از باشگاههای فوتبال ایران هم خصوصی شدند. ازجمله تیمهایی که نام نفت را با خود یدک میکشند و تعداد آنها هم البته کم نیست!
تیم مردمی بیپول
در لیگ برتر 3 تیم نفتی وجود دارد. اول صنعت نفت آبادان که باشگاهی پرهوادار و ریشهدار در فوتبال کشور است. تیمی دوستداشتنی که بودنش باعث میشود فوتبال در آبادان و حتی لیگ رونق بیشتری بگیرد. باشگاهی که مردم با آن زندگی میکنند. درست است که خیلیها هنوز باور دارند که این باشگاه متعلق به وزارت نفت است اما حقیقت اینجاست که با مکانیزم طراحیشده، اداره این تیم مردمی به موسسه خصوصی فرهنگی ورزشی صنعت نفت آبادان داده شده است. پس این تیم مردمی متعلق به وزارتخانه نیست. به همین ترتیب وزارتخانه هیچوقت خودش را در مقابل مشکلات مالی که باعث میشود این تیم به رغم تمام شایستگیهایی که دارد نتیجه نگیرد، پاسخگو نمیداند. صنعت نفت برخلاف تصور همگان باشگاه متمولی نیست و همین امسال هم مشکلات مالی بارهاوبارها باعث اعتراض شدید فراز کمالوند سرمربی تیم هم شده است. این مربی دوبار هم به خاطر مشکلات مالی استعفا داد و البته بازیکنان هم بشدت نسبت به عدم پرداخت حق و حقوق خود اعتراض دارند. با چنین شرایطی تیم مردمی آبادان فصل رویایی را با صعود به نیمهنهایی جامحذفی و قرارداشتن در رده هفتم جدول لیگ برتر با ارایه فوتبالی قابل قبول پشتسر میگذارد.
پارسجنوبی؛ نسبتا خوب!
پارسجنوبی جم شگفتیساز این فصل از رقابتهای لیگ برتر بوده و با اینکه هفتهها صدرنشین مسابقات بود، درحال حاضر چند هفتهای میشود که خوب نتیجه نمیگیرد و به رتبه سوم جدول سقوط کرده است. پارسیها با قهرمانی در لیگ دسته اول به لیگ برتر صعود کردند و نتایج درخشانی تا به اینجا کسب کردهاند. مالک باشگاه فوتبال پارسجنوبی جم منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس است که همکاری نزدیکی با شرکت ملی نفت دارد و در لوگوی باشگاه هم نام شرکت ملی نفت ثبت شده است. با این وجود، پارس هم شرکت باشگاه متعلق به وزارت نفت نیست؛ منتهی ساختار بهتری از نظر اداری و مدیریتی نسبت به تمام تیمهای دیگر نفتی دارد.
آبروریزی در نفت تهران
نفت تهران تنها باشگاهی بود که زیرنظر مستقیم وزارت نفت اداره میشد و از تیمهای خوب فوتبال ایران بود. منتهی از روزی که مجلس رسما مصوبه داد که ارگانهای دولتی حق هزینهکردن در ورزش حرفهای را ندارند، بخشنامهای به وزارت نفت رفت و به دنبال آن، بیژن زنگنه وزیر نفت اعلام کرد این وزارتخانه دیگر طبق قانون قصد تیمداری نخواهد داشت و باشگاه به بخش خصوصی واگذار خواهد شد. زنگنه به قدری روی این تصمیم قانونی خود اصرار داشت که درنهایت روال واگذاریای که نقطه شروع بحران این تیم بود، آغاز شد. نفت به شرکت بهنام پیشرو کیش واگذار شد. بهنام پیشرو با وجود مشکلات بسیار مدتی اداره تیم را برعهده داشت و در ابتدای لیگ هفدهم به خاطر عدم پرداخت پول خرید باشگاه، امتیاز را از دست داد تا نفت تهران به جهانیان و شرکت او یعنی نفت طلائیه واگذار شود. این انتقال هم البته آینده خوبی نداشت و بحرانها به اوج خود رسید و بدقولیهای جهانیان درنهایت باعث شد باشگاه از او هم گرفته شود و درنهایت به مالک جدید و کنونی یعنی شرکت لوازم پزشکی کاررسا واگذار شود. اتفاقات نفت تهران باعث آبروریزی بزرگی در فوتبال ایران شد و باعث شد سهمیه حضور در آسیا از باشگاه به خاطر بلاتکلیفی مالکیتی و مدیریتی و مالی گرفته شود. با این حال تمام مشکلات از روزی شروع شد که وزیر شیر فلکه واریز بودجه نفت به این باشگاه را به خاطر قانون بست.
آینده نامعلوم نفت مسجد سلیمان
نفت مسجد سلیمان تا پایان هفته نوزدهم لیگ دسته اول باشگاههای فوتبال ایران، با 12 برد، 6 مساوی و یک باخت و 42 امتیاز صدرنشین مسابقات است و با ادامه این روند به احتمال بسیار زیاد به لیگ برتر صعود خواهد کرد. هدایت این تیم برعهده محمود فکری است. این باشگاه در فصل 92-93 توانسته بود به لیگ برتر صعود کند اما به خاطر مصوبه هیأتوزیران مبنی بر عدم حمایت وزارتخانههای دولتی از ورزش قهرمانی، شرکت ملی نفتخیز جنوب که مالک اصلی و خصوصی باشگاه محسوب میشد، نتوانست در نخستین سال حضور در لیگ برتر حمایت مالی خوبی از باشگاه داشته باشند و مشکلات مالی باعث شد تیم به دسته یک سقوط کند. با این وجود امسال شرایط برای صعود نفت مسجد سلیمان به لیگ برتر مهیاست اما کسی نمیداند درصورت صعود به لیگ برتر شرایط برای پشتیبانی مالی قدرتمند از این تیم مهیا خواهد شد یا خیر!
3 تیم نفتی در لیگ دسته دوم
در لیگ دسته دوم هم سه تیم نفتی حضور دارند. نفت و گاز گچساران در گروه دوم تیم دوم جدول است. نفت امیدیه هم در مکان دوم جدول ردهبندی گروه سوم لیگ دسته دو قرار دارد و در همین گروه پالایش آبادان سوم است. این سه باشگاه هم متعلق به شرکتهای نفتی هستند که باید دید در آینده میتوانند به لیگ یک و حتی لیگ برتر صعود کنند یا خیر. نکته قابل تأمل اینجاست که وزارت نفت در اداره هیچکدام از این باشگاهها هم نقشی ندارد.
چرایی عدم حمایت از تیمهای نفتی
درآمد وزارتخانه از فروش نفت که بودجه اصلی کشور را تأمین میکند، نباید در فوتبال هزینه شود و به همین دلیل هربار که نام این باشگاهها را میشنویم، با مسابقات آنها را میبینیم نباید انتظار داشته باشیم که آنها به خاطر نفتیبودن پولدار هستند و میتوانند دست به کارهای بزرگ به خاطر پشتوانه عظیم مالی بزنند. این درحالی است باشگاههای صنعتی که توسط شرکتهای خصوصی صنعتی طرف همکاری با وزارت صنعت اداره میشوند، در تمام سالهای گذشته شرایط بهتری نسبت به باشگاههای نفتی داشتهاند و به خاطر همین برای خیلیها این سوال به وجود آمده که چطور شرکتهای نفتی نمیتوانند مانند شرکتهای صنعتی برای باشگاههای فوتبال خود پول هزینه کنند. با این حال داستان نفت و فوتبال در شرایطی ادامه خواهد داشت که وزارتخانه نمیخواهد ارتباطی با این رشته پرهوادار داشته باشد.
یزدانیخرم:
وزیر به صراحت گفت نمیخواهم تخلف کنم
تصمیمگیریهای اصلی و کلان درباره ورزش نفت در شورای مرکزی ورزش وزارت نفت انجام میشود. شورایی که چهرههای شناختهشدهای چون محمود مشحون، بیژن ذوالفقارنسب، سعید فائقی، سیدمصطفی هاشمیطبا، محمدرضا یزدانیخرم، شاهکرمی (مدیرکل تربیت بدنی وزارت نفت) در آن حضور دارند. محمدرضا یزدانیخرم که از مدیران شناختهشده ورزش ایران به حساب میآید بهعنوان یکی از اعضای این شورا درباره تیمداری وزارت نفت در فوتبال با روزنامه شهروند گفتوگوی کوتاهی داشت. او در توضیح اتفاقات میگوید: «تیمهای زیادی با نام نفت در لیگ برتر، لیگ دسته یک و دو حضور دارند که خیلیها تصور میکنند متعلق به وزارتخانه هستند. منتهی تمام این باشگاهها توسط شرکتهای خصوصی نفتی اداره میشوند و سازوکار آنها هیچ ارتباطی با وزارتخانه ندارد. تنها باشگاهی که متعلق به وزارتخانه بود، نفت تهران بود که وزیر رسما دستور واگذاری آن را صادر کرد که به خاطر بدهیها و مسائل مالیاتی و اداری مشکلات زیادی برای آن درست شد. با این وجود سال گذشته هم آقای زنگنه در جلسهای که با ما داشت، به صراحت اعلام کرد به هیچعنوان قصد سرمایهگذاری و تیمداری در مجموعه ندارد و تمایلی هم ندارد که قانون را دور بزند و تخلف انجام دهد و به این باشگاهها پول برساند. از آنجایی که آقای زنگنه تأکید برای اجرای قوانین داشت، نفت تهران هم واگذار شد».
یزدانیخرم همچنین درباره این مسأله که چرا شرکتهای نفتی نمیتوانند حمایت مالی خوبی از باشگاههای خود داشته باشند، هم گفت: «درست است که درآمد اصلی کشور از فروش نفت تأمین میشود، اما آنچه در باشگاهها اتفاق میافتد، ارتباطی به وزارتخانه ندارد. وزارت نفت در اتفاقات هیچکدام از این باشگاهها دخالتی ندارد که بخواهد درباره آن پاسخو باشد. اینکه شرکتهای مالک این باشگاهها نمیتوانند پول به تیم خود تزریق کنند، از دایره پاسخگویی وزارت نفت خارج است و باید خود مدیران تیمها درباره علت آن توضیح بدهند. تنها حقیقت واضح این است که وزارتخانه طبق قانون نمیتواند در ورزش قهرمانی پول هزینه کند»