روزی که عضو سابق شورای شهر تهران از شکستن شاخ این و آن گفت، گمان نمیکردیم این رجزخوانی و معرکهگردانی به گود سیاست بچرخد و زور سیاست به جبر سودجویان اقتصادی بچربد. همه آن روز به صحبتهای عباس جدیدی خندیدند و آن را نمادی از لمپنیسم سیاسی خواندند. با این حال امروز شاهد شکستن شاخهایی هستیم که ممکن است دوباره رشد کنند. ماجرا به دختری هفده ساله به اسم مائده هژبری برمیگردد. دختری که صاحب یکی از پربازدیدترین صفحات اینستاگرام بود و صفحهاش را مجال نمایش رقصهای گاهوبیگاهش کرده بود و از هشدار رئیس پلیس فتا هم قاعدتا بیخبر بود. دختری دهه هشتادی که نه اهل سیاست بوده، نه دانش و بینشی داشته تا از این رفتارها کناره گیرد و بیجهت معرکه نگیرد. با این حال دختر هفدهساله از سوی پلیس فتا دستگیر شد، روی صندلی نشانده شد، اعترافاتی از او گرفته شد، در اختیار صداوسیما قرار داده شد و تمام این غائله تحت عنوان برنامهای به نام «بیراهه» از شبکه یک سیما پخش شد. البته ماجرا فقط به او ختم نمیشد؛ در برنامه 30 دقیقهای جمعه شب، دو دختر و یک پسر هم با چهرههای شطرنجی و مشبک حضور داشتند، اظهار ندامت میکردند و اعترافاتی داشتند. در این برنامه نامی از اینها برده نشد اما کاربران فعال شبکههای اجتماعی همهشان را میشناختند: مائده هژبری، الناز قاسمی، شاداب و کامی! این چهار نفر به این القاب شهره بودند ولی عجیب اینجاست که در این میان مائده هژبری پیشتر از سوی برنامه «بازیشو» در آپارات دعوت شده و بهعنوان نماینده پارکورکاران مصاحبهای انجام داده بود. عجیبتر اینکه رشته پارکور اواخر خرداد ماه همین امسال زیرشاخه فدراسیون ژیمناستیک قرار گرفته بود. در هر حال که هژبری و سه نفر دیگر، بعد از دستگیری و اعتراف و پخش تلویزیونی به قید وثیقه آزاد شدند اما دیگر خبری از صفحاتشان در اینستاگرام نیست و همگی حذف شدهاند. اگر چه این حذف همزمان شد با شروع اعتراضها و انتقادها به عملکرد صداوسیما؛ در طیف وسیع منتقدان اینبار غیر از سلبریتیهایی نظیر پرستو صالحی، امیرمهدی ژوله و رضا رشیدپور، چهرههای مذهبی و سیاسی نیز حضور داشتند. درواقع ابعاد انتقادها رفته رفته فراتر رفت و همچنان ادامه دارد. در ادامه بخشی از این واکنشها را به عملکرد صداوسیما میخوانید:
از لرزش کمر تا لغزش قلم
حجتالاسلام محمدرضا زائری یکی از چهرههای سرشناس فرهنگی و رسانهای در صفحه شخصی خود در واکنش به بازداشت هژبری و پخش اعترافات او نوشت: «قرنها ادبیات اباحی و جنسی آیا چیزی از اقتدار و صلابت فکری دینی کاست؟ غالب شعرا هزلیات دارند و غالب تصویرگران، نقشهایی که قابل نشر نیست! قرنها مردم رقصیدند و برهنه شدند و رفتند و آمدند اما دین آسیبی ندید! چرا بزرگان مدعی این نکته ساده و کوچک را نمیفهمند؟ آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود میکند، لرزش کمر دختری نوجوان نیست لغزش قلم قاضی کهنسال است!»
پرونده شکایت را باز کنیم
حسام الدین آشنا، مشاور رئیسجمهوری که به توییتهای سیاسی و اجتماعی مشهور است و بلافاصله به بعضی اتفاقات واکنش نشان میدهد، درباره این اتفاق نوشت: «در موارد پخش تصاویر مربوط به افراد در حالات غیر عادی، ازجمله در بیمارستان، کلانتری یا بازداشتگاه نیاز به هماهنگی میان قوه قضائیه، سازمان صداوسیما و رضایت فردی است که از او تصویربرداری میشود. شورای نظارت بر صداوسیما این امکان را فراهم میکند تا به هر شکایتی از طرف افراد در مورد عدم رضایتشان به پخش تصاویر آنان در تلویزیون رسیدگی کند.» این توییت وقتی اهمیتی بیشتری پیدا میکند که به جایگاه آشنا به عنوان عضو شورای نظارت بر صداوسیما نیز دقت کنیم.
نه اخلاقی، نه حرفهای
بعد از پخش تصاویر، کاربران شبکههای اجتماعی گویا مسئولانی را که به هر شکلی به صداوسیما متصل میدانستند، مورد انتقاد قرار دادهاند. پیرو این جریان شهاب اسفندیاری، رئیس دانشکده صداوسیما در پاسخ به پیام انتقادی یک کاربر در صفحه توییتر خود و در واکنش به ماجرای مائده هژبری نوشت: «1. من هیچ مسئولیتی در «صدا» و «سیما» ندارم. 2. دیروز با دیدن این کلیپ منتشرشده، متاسف و ناراحت شدم؛ نه اخلاقی بود، نه حرفهای و رسانه ملی بابت پخش این قبیل مصاحبهها در گذشته هزینه سنگینی داده.»
سقوط آزاد رسانه
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی نیز در گفتوگو با ایرناپلاس در اینباره گفته است: «وجود آسیب مختص شبکههای اجتماعی نیست و هر پدیده دیگری هم منافع و هم آسیب دارد. مسأله اصلی این است که چگونه ما میتوانیم این آسیبها را کم کنیم؟ انگیزه ما برای کمکردن این آسیبها به خودی خود دلیل نمیشود که ما هر کاری را به نام مبارزه با آسیبهای اجتماعی انجام دهیم و توجیه کنیم. هنگامی که فیلم اعترافات دختری که رقصش منتشر شده را پخش کردند، چرا فکر نکردند این اعتراف صداوسیما علیه خودش است؟ چون رفتار آن دختر چیز پنهانی نداشت. این اقدام نشان داد آنان درکی از نتایج اخلاقی و حتی عملی رفتارشان ندارند. سقوط آزاد سیاست رسمی رسانهای در ایران مدتها است که آغاز شده.»
عدالت برای همه
محمود صادقی، عضو فراکسیون امید مجلس نیز در صفحه توییتر خود مطالبی با این مضمون نوشت: «به رئیس محترم صداوسیما توصیه میکنم که دستور دهد یک مصاحبه هم با قربانیان آزارهای جنسی مربی صوت و لحن انجام شود.»
بازی در زمین دشمن
دکتر اکبر نصراللهی، استاد ارتباطات و مدیریت رسانه نیز با اشاره به دستگیری و پخش گریه و اعترافات مائده هژبری در کانال شخصی خود نوشت: «دستگیری و پخش گریه مائده هژبری از تلویزیون بار دیگر ثابت کرده است که قوه قضائیه، ناجا و صداوسیما در۳۰ سال قبل ماندهاند، افکار عمومی، اولویتها و زمان مناسب را نمیدانند. بیتردید مقابله با مفسدان اقتصادی و مدیران نالایق و تجارت آشکار سکس در اینستاگرام بر دستگیری این دختر اولویت دارد. این نوع اقدامات حتی اگر شرعی و قانونی باشد، غیرحرفهای و در زمان نامناسب صورت گرفت و با قاطعیت، بازی در زمین دشمن است و ایران و اسلامهراسی را تقویت و خوراک مناسبی را برای رسانههای مغرض و دشمن آماده میکند. توصیههای اخیر مقاممعظم رهبری به قوه قضائیه را یادآوری و پیشنهاد میکنم اگر دوستان صداوسیما خود را عقل کل و بینیاز از نقد و تغییر میدانند، حداقل قوه قضائیه و ناجا در تیمرسانهایشان تجدید نظر کنند و قضات و فرماندهان پلیس هم خود را بینیاز از فراگیری اصول و تاکتیکهای رسانهای ندانند.»