سند لازم | مومیایی| چند روز پیش حوصلهام سر رفته بود. همین طوری رفتم تو خیابان چرخی بزنم و داشتم برای خودم بستنی قیفی لیس میزدم که یکی درگوشم آرام گفت: «دلار میخوای؟» نمیدانستم چیست. فکر کردم خوردنی است. گفتم برای تنوع هم که شده امتحانش کنم، جواب دادم: «آره!» هنوز دلارها را نگرفته بودم که چند نفر آمدند و به جرم اختلال در بازار ارز دستگیرم کردند. هرچه التماسشان کردم ولمان کنند به گوششان نرفت، بعد که فهمیدند توی قبرستان زندگی میکنم و چند تا قبر توی طهران و ری و قاهره هم دارم کار بالا گرفت و گیر دادند که این همه ثروت را از کجا آوردی. خلاصه که الآن چند روزی است درگیر این ماجرا هستم. راستی هیچ کدامتان سند برای وثیقه ندارید؟ بیایم بیرون جبران میکنم.