اين تعبير دقيق و درستي است كه از سوي مقام معظم رهبري ابراز شد و فرمودند: «امروز نظام اسلامی با یک جنگ همهجانبه اقتصادی مواجه است که از یک اتاق جنگ و با دقت و اهتمام کامل هدایت میشود اما در کنار این جنگ، یک جنگ مهم رسانهای و تبلیغاتی نیز در جریان است که بیشتر اوقات از آن غفلت میشود. اهداف این جنگ رسانهای ایجاد اضطراب، یأس، ناامیدی و احساس بنبست و بدبینکردن مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به دستگاههای مسئول و همچنین بیشتر و بزرگتر نشاندادن مشکلات اقتصادی در ذهن جامعه است.»
اما پرسش اين است كه براي مقابله با چنين جنگي چه بايد كرد؟ همانطور كه در برابر جنگ كلاسيك بايد ارتش و تجهيزات نظامي تهيه ديد، در برابر جنگ رسانهاي نيز بايد از رسانه استفاده كرد. در ميدان جنگ و هنگامي كه دشمن با موشك يا توپ و تانك و سرباز وارد عمليات ميشود، به طور طبيعي اين طرف نيز بايد مجهز به اين نوع تجهيزات شود، همانطور كه در دوران جنگ شعار داده ميشد که «موشك، جواب موشك» اكنون نيز بايد گفت رسانه جواب رسانه! ولي كدام موشك پاسخ موشك دشمن بود؟ موشكي كه قوي و با بُرد بلند باشد. خرج تخريبي آن زياد باشد. نقطهزن باشد.
نخستین موشكي كه ايران در جنگ عراق به سوي بغداد شليك كرد، هتل الرشيد عراق را ويران كرد و اثرات سياسي و نظامي آن به اندازه چند عمليات نظامي بود. بنابراين در برابر جنگ رسانهاي كه عليه ايران وجود دارد، نيازمند رسانههايي هستيم كه بُرد زيادي داشته باشد، نقطهزن باشد و قدرت تخريبي آن چشمگير باشد؛ رسانهاي كه قدرت بازدارندگي داشته باشد.
آيا رسانههاي رسمي ايران چنين قدرتي را دارند؟ به طور واضح خير. مقایسه آنها با يك رسانه پرقدرت مثل قدرت يك آرپيجي با برد كوتاه چند صد متر و با نشانهگيري كم و قدرت تخريب اندك و محدود در برابر موشك بالستيك با برد چندهزار كيلومتر و نقطهزن و دارای چند تُن قدرت تخريبي است. با آرپيجي نميتوان به مقابله با موشك قارهپيماي بالستيك رفت. از این رو در جنگ رسانهای بايد رسانهاي درخور رسانههاي پيشرفته داشته باشیم. ما يا نبايد به مقابله با نظام جهاني و يكي از اجزاي مهم آن نظام رسانهاي جهاني برويم يا آنكه براي مقابله با آنها باید يك ساختار رسانهاي باقابليت ايجاد كنيم. با صداوسيماي كنوني نميتوان اثرگذاري حداقلي بر افكار عمومي داخلي داشت؛ چه رسد به اثرگذاري بر افكار عمومي جهان. اصلاح و بهبود نظام رسانهاي داخل كشور و به طور مشخص صداوسيما بايد در صدر اولويتهاي اصلاحات نهادي در ايران قرار گيرد.
متاسفانه برخي گمان ميكنند كه مشكلات ما منحصر به مسائل اقتصادي است. امروز قيمت ارز و سكه و كالاي مورد نیاز مردم در اولويت اذهان عمومي است ولي ممكن نيست كه شاهد يك جامعه مدرن و رو به رشد باشيم اما نظام رسانهاي متناسب با چنين جامعهاي را نداشته باشيم.
رسانه كارآمد چه نوع رسانهاي است؟ اگر مردم براي شنيدن اخبار مهمترين بخش خبري آن رسانه لحظهشماري كنند و يا انتظار داشته باشند كه ارزيابي و خبر و تحليل آن رسانه را درباره مسائل كشور بدانند و آن را به نوعي فصلالخطاب تلقي كنند، اين رسانه اثرگذار است؛ ولي اگر كسي به بخش خبري تحليل رسانه بيتفاوت است و به جاي آن برنامههاي ورزشي و فکاهی و سريالهاي كماثر را فقط براي گذران اوقات فراغت ميبيند، بايد گفت كه چنين رسانهاي از اساس بياثر و حتي منفي است. با اين رسانه نميتوان به جنگ رسانههاي بزرگ رفت، مثل اين است كه با چوب به مقابله با مسلسل رفت!