حسام حیدری طنزنویس
وقتی شروع کردم، کارمند دونپایه و قراردادی اداره مخابرات بودم. پسرم کلاس اول دبستان بود و معلمشان گفته بود باید بهعنوان کاردستی «چراغ خواب سه زمانه با سیستم قطع و وصل از راه دور» بسازند. قاعدتا پسرم این کار را بلد نبود، حتی خودم هم بلد نبودم، ولی برای اینکه پسرم بتواند نمرهاش را بگیرد و جلوی دوستانش در کلاس سرافکنده نشود؛ چند روز وقت گذاشتم و با استفاده از نقشههای مهندسی که روی اینترنت بود؛ کاردستی را درست کردم. پسرم نمرهاش را گرفت و همه خوشحال شدیم.
سال بعد معلمشان به کارهای هنری علاقه بیشتری داشت و دستور داده بود که دانشآموزها برای کاردستی باید تابلوی منبتکاری روی چوب گردو درست کنند. وقتی پسرم در مورد طرح و نقشهاش پرسید؛ معلم جواب داده بود: «حمله نادرشاه افشار به هندوستان... به نظرم این طرح خوبیه برای یه تابلوی برجسته یکمتر در یکمتر».
ناچار رفتم کلاس فشرده منبتکاری ثبتنام کردم و موفق شدم تا پایان سال تحصیلی تابلو را تحویل مدرسه بدهم. پسرم نمرهاش را گرفت و سر صف تشویق شد ولی رئیسم من را به خاطر تأخیر و غیبتهای بیش از حد و خوابآلودگی در محل کار، اخراج کرد.
سال سوم، معلم پسرم روی کارهای پژوهشی و تئوریک متمرکز شده بود و به بچهها گفته بود باید روی موضوع «تاثیر سیاهچالههای نوترونی بر امواج گرانشی و ارتباط آن با نظریه تورم کیهانی» تحقیق کنند و سه مقاله علمی برای ترم آخر آماده کنند.
خوشبختانه تابلوی نادرشاه با قیمت خوبی فروش رفت. با پولش به آمریکا رفتم و یکسال در موسسه تحقیقاتی لایگو زیرنظر پروفسور «کیپ اس تورن» روی موضوع کار کردم. پروفسور خیلی ناامید بود و فکر میکرد که این پروژه به سرانجام نرسد ولی بعد از یکسال تلاش شبانهروزی توانستیم کار را به اتمام برسانیم. نتیجه تحقیقاتمان در محافل علمی دنیا صدا کرد و توانستیم سرعت امواج را با تقریب هزارم اعشار محاسبه کنیم و نامزد دریافت جایزه نوبل فیزیک شدیم ولی معلم پسرم به خاطر تأخیر در ارایه پروژه به او نمره 18 داد.
از آنسال تا وقتی که پسرم کارشناسی ارشدش را بگیرد، موفق شدم در رشتههای آشپزی، ملیلهدوزی، کمکهای اولیه، نقد سینمایی، ایمونوهیستوشیمی، روانشناسی بالینی، علم چاپ و صحافی، فیزیک هستهای، پرورش قارچ، باستانشناسی با تمرکز بر عصر برنز، علوم ارتباطات و برق قدرت به مدارک و درجات قابل توجهی برسم. بیش از 25 مقاله علمی بینالمللی و سه کتاب از من منتشر شده و در بسیاری از جشنوارههای علمی و هنری جهانی جایزه و تقدیرنامه دریافت کردهام تا جایی که مجله تایمز اسمم را بین 100 شخصیت تاثیرگذار علمی 5سال اخیر منتشر کرد و همه اینها را از معلمان عزیز پسرم دارم که در انتخاب موضوع تحقیق و کاردستی به دقت عمل میکردند.
درحال حاضر وضع زندگیام بد نیست و با بودجهای که مجامع بینالمللی برای کارهای تحقیقاتیام میگیرم، روزگارم را سپری میکنم. تنها دغدغهای که الان دارم، بیکاری پسرم است که با مدرک کارشناسی ارشد هرچقدر تلاش میکند، نمیتواند شغلی آبرومند برای خودش پیدا کند. امیدوارم با تحقیقات جدیدی که در زمینه اشتغال و علم اقتصاد شروع کردهام، بتوانم به زودی این مشکل را هم حل کنم.