آقاي اژهاي سخنگوي قوه قضائيه در آخرين گفتوگوي مطبوعاتي خود به پرونده خاصي اشاره كرد و گفت: «چندین بار در خصوص جعل عنوان و اینکه افرادی با ادعای ارتباط با برخی نهادها، جعل عنوان و اخاذی میکنند هشدار دادهام که این کار برای مردم و دستگاه قضا دردسر ایجاد میکند. در این مدت هم برخی از طرف نهاد ریاست جمهوری به شورای پول و اعتبار جعل امضا کردند که یک نفر خودش را منتسب کرده و گفته من داماد محسنی اژهای هستم و گفته اول داماد روحانی بودم و بعد داماد رئیسجمهوری یک کشور آفریقایی شدم و الان داماد اژهای شدم. برفرض که داماد من یا آقای روحانی باشد مردم ما توجه داشته باشند مگر صرف انتساب میشود کار خلاف کرد؟ این فرد رفته روستای استان همدان و زمینی را میخواسته بسازد و گفته من داماد فلانی هستم. در مورد این افراد مردم مراقب باشند.»
پرسشي كه براي خواننده پيش ميآيد اين است كه چرا افرادي پيدا ميشوند كه چنين عناويني را جعل ميكنند؟ براي فهم ماجرا بايد به تفاوت ميان جعل اسكناس هفت هزار تومانی و اسكناس 10 هزار توماني اشاره كرد. اسكناس هفت هزار توماني در واقعيت وجود خارجی ندارد. هر كسي آن را جعل كند، احمق است. چون در اولين جايي كه آن را خرج كند، دستش رو و دستگير ميشود. ولي اسكناس 10 هزار تومان اگر تقلبي باشد، به اين راحتي شناخته نميشود چون چنین اسکناسی در واقعیت وجود دارد. هر چقدر نزديك به اسكناسهاي واقعي باشد، احتمال كمتري هست كه شناخته شود و در برخي از موارد بايد با دستگاه شناخت يا مردم را آموزش داد كه تقلبي را از اصلی تشخيص دهند. بنابراين اگر كساني پيدا شوند كه با جعل اين عناوين به ادارات مراجعه ميكنند يا با جعل عنوان پليس جلوي مردم را ميگيرند و از آنان اخاذی ميکنند، و كسي متوجه جعلي بودن آنها نميشود، به معناي آن است كه اين عناوین جعلي، مابه اذای اصلي هم دارند، يعني اگر كسي داماد يكي از آقايان مذكور باشد و اين انتساب واقعي هم باشد و هيچ جعلي در كار نباشد، در اين صورت ميتواند به راحتي امتيازات لازم را بگيرد، و كسي جرأت ندارد كه در برابر خواستهاش مقاومت كند. خب آيا تا كنون يكي از اين موارد اصلي مورد بازخواست قرار گرفتهاند تا اصل این مسأله از میان برود؟ اگر این افراد واقعی، بازخواست و مجازات شوند و كاركناني كه به آنها راه دادهاند نيز از كار بركنار شوند، در اين صورت جعل اين عناوين مثل جعل هفت هزار توماني خواهد شد. ولي تا هنگامي كه چنين سوءاستفادههايي رواج داشته باشد، عدهاي هم پيدا ميشوند كه عناوين مناسبي را جعل كنند و از اين طريق به اهداف ناسالم
خود برسند. اگر يك پليس واقعي و نه جعلي، به مردم زور بگويد و درخواست رشوه يا هر چيز ديگر نمايد، مردم چه كار بايد بكنند؟ اگر مردم بترسند و تمكين كنند راه براي جعل عنوان پليس نيز باز ميشود، زيرا راه براي اين رفتار از سوي پليس واقعي و اصلی نيز باز است. بنابراين مسأله ما جعل عنوان پليس يا داماد رئيسجمهوری بودن يا داماد سخنگوي قوه قضائيه بودن نيست. مسأله اصلي ترس مردم و كاركنان دولت در مواجهه با اشخاص واقعي اين عناوين است و چون در برابر آنان منفعل هستند و به درخواستهاي نامشروع آنان نيز تن ميدهند و ميترسند كه جواب رد دهند، لذا كساني هم پيدا ميشوند كه اين عنوانها را جعل كنند، و فرقي هم نميكند كه خود را داماد رئيسجمهوری معرفي كنند يا داماد آقاي سخنگو یا داماد هر مقام دیگر، آنان دنبال گرفتن موش هستند، سياه و سفيد بودن گربه برايشان اهميتي ندارد.