شهروند| بعد از جنگ جهانی اول با تکهتکه شدن امپراتوری عثمانی، عراق جدید مانند سایر سرزمینهای خاورمیانه شکل گرفت و در سال 1932 استقلال خود را به واسطه دولت انگلیس به دست آورد، اگرچه ماجرا به اینجا ختم نشد و 9سال بعد دوباره به اشغال انگلیس درآمد. عراق در تاریخ خود کودتاهای مختلفی را از سر گذرانده است و در میان آنها شاید بهوجود آمدن حزب بعث به رهبری احمدحسنالبکر در سال 1968 از همه بیشتر تاثیرگذار بود؛ حزبی که با شعار پانعربیسم، مدرنسازی اقتصادی و سوسیالیسم عربی به قدرت رسید و در میان عوامل آن صدام حسین جزو مهرههای اصلی نقشآفرین بود. نخستین اقدام مهم حزب بعث در عراق ملی اعلام کردن کمپانی نفتی عراق بود که به واسطه آن توانست تا زمان سقوطش درآمدهای نفتی را خرج اهداف سیاسی، قومی، ماجراجویانه و توسعهطلبانه خود در عراق و منطقه کند. صدام از سال 1969 تا 1979 بهعنوان معاون رئیسجمهوری و نفر دوم حزب بعث وظایفی را به عهده داشت، تا اینکه توانست با قتلعام مخالفانش به ریاستجمهوری عراق دست بیابد؛ رئیسجمهوری که با سیاستها و خودمحوریهایش در طی 25سال سه جنگ مهم و سرنوشتساز در خلیجفارس را رقم زد. صدام حسین در کمتر از سهدهه ریاستجمهوریاش تنها چیزی که در خاطر مردم عراق بهجا گذاشت؛ سالهای سخت دیکتاتوری و سرکوب وحشیانه هرگونه اعتراض بود؛ سرکوبهایی که تنها دامن شیعیان و کردها را نگرفت و سنیان عراق را هم در این تجربههای تلخ شریک کرد. در همه این سالها 180 هزار کرد در قتلعامهای انفال و حملات شیمیایی و ... جان خود را از دست دادند و این درحالی بود که شیعیان بسیاری هم در انتفاضه 1991 و حوادث پیش و پس از آن در گورهای دستهجمعی مدفون شدند. کودتای نافرجام افسران عراقی هم بهانه دیگری بود تا صدام حسین دست به قتلعام بزند، درحالیکه نزدیکان و خویشاوندانش هم از دیکتاتوری او در امان نماندند و همه این عوامل سبب شدند تا زمانی که جرج دبلیو بوش، رئیسجمهوری وقت آمریکا نهم آوریل 2003 پیروزی جنگ خلیجفارس را به همراه متحدانش اعلام کرد، گروههای معارض رژیم صدام هم با رویکردهای مختلفشان اعم از احزاب اسلامی شیعی و سنی، سکولارها، کمونیستها و حتی بعثیهای معارض غالبا از سقوط صدام استقبال و با آمریکاییها در تشکیل حکومت جدید عراق همکاری کردند. واقعیتهای پشتپرده جنگ دوم نفت در خلیجفارس از این مسأله روایت دارند که توسعهطلبی و دسترسی به ذخایر نفت عراق و اطمینان از تامین امنیت اسراییل از اهداف اولیه و اصلی واشنگتن در حمله به عراق و تغییر رژیم حاکم بوده؛ هدفی که در حوادث 11سپتامبر و اتهامات بعد از آن کلید خورد تا فضای شادی همراه با نگرانی از آینده در روزهای پس از سقوط بغداد در شهرهای مختلف عراق در درجات مختلفی دیده شود؛ نگرانیهایی از خشونت و جنگهای فرقهای - مذهبی، تجزیه عراق که در پی خود جنگ و خشونت دایمی را به همراه خواهد داشت و همینطور عراق فدرال واهمه داشتند و چون سالها دیکتاتوری و خشونت مطلق حاکم بر این مسأله تاکید دارد که هریک از این نگرانیها میتواند امنیت ملی عراق و حتی در شرایطی منطقه را تحتالشعاع قرار بدهد، بهطوری که حالا با گذشت 15سال از پیروزی در عراق شاهد ادامه تلاشها برای استقرار دموکراسی هستیم.