دكتر رسول محمدي تهران
مبتکر پویش«براي مادران»
«فروشگاه زنجيرهاي رفاه شايد در ذهن مشتريان در درجه اول يك بنگاه اقتصادي است، اما در فعاليتهاي بشردوستانه مختلفي مشاركت كرده. از جمله پويش «براي مادران». اين پويش طرحي است كه در آن از مادران و زنان باردار در روستاهاي محروم حمايت ميشود. اهداي سبد حمايتهاي غذايي از ابتداي ماه چهارم بارداري تا شش ماه پس از زايمان به مدت 12 ماه در ميان مادران باردار نيازمند، بخشي از فعاليتهاي اين پويش است. اين عزيزان سبد حمايتي خود را هر دو ماه يكبار دريافت مي كنند.» اين را «دكتر رسول محمدي» مديرعامل فروشگاههاي زنجيرهاي رفاه ميگويد كه در روز جهاني داوطلبان، نامش در ميان يكي از ده داوطلب برتر به چشم ميخورد. توزيع 1000 سبد كالا براي زلزلهزدگان كرمانشاه بخش ديگري از فعاليتهاي اين داوطلب هلالاحمر است. استفاده از نايلكسهاي تجزيهپذير براي حفظ محيطزيست و كاهش خطرات زيستمحيطي باعث شده تا مديرعامل فروشگاههاي زنجیرهاي رفاه به حلقه فعالان محيطزيستي جمعيت بپيوندد. استانهاي محروم كشور هم از قافله توزيع سبدهاي غذايي و كالايي توسط اين داوطلب جا نماندهاند و سفرههاي روستايي با اين كمكها رنگينتر شدهاند. بخش قابل توجهي از اين كمكها و همچنين فعاليت پويش «براي مادران» در استانهاي جنوبي كشور ارایه شده است.
احمد علاقبند، متولد 1314 تهران
واقف ماندگار
احمد علاقبند را بيش از هر چيز بهعنوان يك «واقف» ميشناسند؛ واقفي كه زمينها و املاك بسياري را در شهرهاي مختلف براي انجام امور مختلفي وقف كرده است. زمين دو سوله امدادي هلالاحمر در ملارد توسط اين خير به جمعيت اهدا شده تا بتوان از آن براي نگهداري از تجهيزات امدادي و استفاده در مواقع اضطراري بهرهبرداري كرد. زمين پايگاه امداد و نجات جادهاي بين شهري ملارد هم از ديگر موقوفات اين داوطلب خير به هلالاحمر است. اهداي زمين براي ساختمان پليس راهور، اهداي زمين براي ساخت مدرسه و حمام در ملارد و حفر چاه در اين شهرستان براي استفاده كشاورزي از ديگر يادگاريهايي است كه احمد علاقبند از خود به جا گذاشته است. نيازمندان شهرستان به كمك او توانستند صاحب خانههاي مسكوني شوند و درمانگاه خيريه ملارد براي ارایه خدمات بهداشتي و درماني نيازمندان به همت احمد علاقبند ساخته شد. ساخت مركز توانبخشي معلولان هم هديهاي بود كه اين واقف در اختيار معلولان گذاشت. نام احمد علاقبند و اعضاي خانوادهاش بهعنوان بزرگترين خيّران ملارد و همچنين شهر تهران در يادها ميماند گرچه در حال حاضر دور از خاك ايران، در هواي ديگري نفس ميكشند.
دكتر سيد علي اصغرحسيني، متولد 1338 تهران
دوا و درمان در محرومترین روستاها
دكتر «سيد علياصغر حسيني» نه تنها در شهرستان شهريار، بلكه در تمام روستاهاي اطراف شهريار نامي آشنا دارد. متخصص كودكان است و طي سالها حضورش در هلالاحمر كودكان بسياري را درمان كرده است. بيش از 5 سال از همكاري مداوم او بهعنوان پزشك معتمد جمعيت ميگذرد اما پيش از آن هم ويزيت رايگان بيماران نيازمند، بخشي از برنامههاي هميشگي اين پزشك داوطلب بوده است.
طرح كاروان سلامت در روستاهاي محروم شهريار با حضور دكتر حسيني برگزار شد و بيش از 515 پرونده پزشكي براي اين بيماران باز كرد. علاوه بر ويزيت رايگان، كمك به تأمين هزينههاي درمان بيمارستاني كودكان و بيماران نيازمند هم بخش ديگري از فعاليتهايي است كه اين پزشك داوطلب در پي انجام آن است. اين پزشك براي دسترسي كودكان بيمار به امكانات درماني و پزشكي در روستاهاي دور افتاده، راهي اين روستاها ميشود و ويزيتهاي دورهاي در روستاهاي اطراف شهريار را در برنامههاي ماهانه خود دارد. مسئول تيم درمان اضطراري شهرستان شهريار نه تنها مشكلات پزشكي و درماني نيازمندان، بلكه رسيدگي به مشكلات معيشتي اين بيماران و خانوادههاي آنها را بخشي از وظيفه خود ميداند و از آن غافل نيست.
مهدي امامي آرندي، متولد 1349 تهران
لبخند؛هدیه آقای دکتر به کودکان بیمار
بيش از 15 سال از عضويت رسمي دكتر «مهدي امامي آرندي» در جمعيت هلالاحمر ميگذرد. اين پزشك داوطلب در طول اين سالها، در طرحهاي بهداشتي و درماني بسياري مشاركت داشته است. ويزيت بيماران در اردوهاي جهادي تيم بهداشت و درمان اضطراري فيروزكوه يكي از فعاليتهاي داوطلبانه اين پزشك است. در طرحهاي سلامت محور و خدمات بهداشتي و درماني كه در روستاها و شهرهاي مختلف توسط او انجام شده است، روزانه بين 200 تا 300 بيمار ويزيت رايگان شدهاند. روستاي عباسآباد اسلامشهر و منزك لواسان در استان تهران، فرصتي براي بيماران روستاها فراهم آورده بود تا توسط اين پزشك ويزيت شوند. سختي ويزيت 300 بيمار در روز، در اردوي جهادي استان گلستان در بخش نارلي داغ، با ديدن حال خوب مردم روستا و لبخند كودكان جايش را به دلگرمي و دلخوشي ميداد. همت بلند اين پزشك داوطلب به ويزيت رايگان بيماران خلاصه نميشود. از تأمين هزينههاي بيماري گرفته تا كمك به باز شدن گرههاي زندگي اهالي اين روستاها از فعاليتهايي است كه اين پزشك داوطلب در كارنامه كارهاي عامالمنفعه خود به ثبت رسانده است.
علي پوركچويي، 1350 تهران
وقف تخصص و تجربه
12 سالي است كه «علي پوركچويي» بهعنوان پزشك داوطلب در جمعيت فعاليت ميكند. عضو اصلي شوراي اجرايي جمعيت در دوره سوم و چهارم بوده و چراغ طرحهاي مختلف هلالاحمر را در طول سالهاي حضورش در جمعيت استان تهران روشن كرده است. از سال 1392 تاكنون بيش از 500 نفر را ويزيت رايگان كرده است. در 100 پايگاه سلامت حضور فعال داشته و بيش از 10 كاروان سلامت را همراهي كرده است. 12 سال است كه در پايگاههاي طرح امداد نوروزي در طرح سلامتياران مشاركت ميكند تا سال نو شهروندان مسافر، در سايه سلامتي طي شود. كافيست در تهرانگردهمايي مثل ايام ارتحال امام و يا شبهاي قدر برپا باشد تا دكتر پوركچويي در آن حضور پيدا كند. وقف تخصص و تجربه و صرف زمان براي بيماران نيازمندي كه دستشان از خدمات پزشكي دور است، رزومهكاري اين پزشك داوطلب را قبضه كرده است.
شهيد اميرمحمد اژدري، متولد 1372 تهران
جهادگر مخلص
جاي شهيد اميرمحمد اژدري در قرارگاه جهادي امام رضا(ع) و ميان دوستانش خالي است. سالهاست اهالي محلههاي آسيبخيز تهران به حضور و حمايت اژدري و ساير بچههاي قرارگاه عادت كرده و روي آن حساب ويژهاي ميكردند. از ارایه خدمات درماني و دندانپزشكي گرفته تا توزيع غذا در ميان نيازمندان و شب بيداري در كنار كارتنخوابها، زندگي 8 سال گذشته شهيد اژدري را به خود اختصاص داده بود. هيچ چيز او را به اندازه سامان دادن به زندگي افراد نيازمند خوشحال نميكرد. او در يكي از خاطراتش از كمك به كارتنخوابهاي محله هرندي ميگفت: «دوشنبه شبها در پارك حقاني برنامه توزيع غذا داشتيم و در حين آن، معتادان را هم شناسايي ميكرديم. در ميان اين افراد با كسي برخورد كرديم كه ليسانس حسابداري از دانشگاه فردوسي مشهد بود و بعد از مهاجرت به تهران، دچار مشكلات زيادي از جمله مسائل اقتصادي شده بود. همسرش او را ترك كرده بود و خودش هم به حال و روز اعتياد و كارتنخوابي در هرندي دچار شده بود. ما به او كمك كرديم تا دوباره خودش را پيدا كند. مقدمات اوليهاي فراهم كرديم تا به شهرش برگردد. چند وقت پيش با من تماس گرفت و گفت كه به شهرش برگشته و به همراه همسرش زندگي دوبارهاي را آغاز كرده. شنيدن اين خبر و خبرهايي مثل اين، تمام خستگيها را از تن من و بچههاي قرارگاه پاك ميكند و ما را به كاري كه ميكنيم اميدوارتر ميكند.» حضور 8 سالهاش در قرارگاه جهادي تنها به فعاليت در تهران ختم نميشد و سر زدن به روستاهاي محروم و شناسايي خانوادههاي نيازمند كار هميشگياش بود. اميرمحمد 25 آبان 97 در حالي كه رهسپار مناطق مرزي براي شناسايي روستاهاي محروم بود، در حادثه رانندگي جان خود را از دست داد.