سعید اصغرزاده| بعد از عمليات بيتالمقدس و آزادسازی خرمشهر و در پی اخذ موافقت حضرت امام خميني(ره) جهت ورود به خاک عراق، سياستهای جنگی ما تبدیل به تعقيب و تنبيه متجاوز شد. هدف اين سياست تحقق شرايط حداقلی ايران مبنی بر معرفي متجاوز و آغازکننده جنگ، رفع تجاوز و تامين مرزهای بينالمللی، تامين خسارات و آزادی اسرا بود.
در اين راستا عملياتهاي متعددي ازجمله رمضان، مسلم بن عقيل، محرم و سلسله عملياتهای والفجر، خيبر و بدر انجام گرفت که جنگ را به داخل خاک دشمن کشاند. مناطقي نيز مثل حاج عمران، پنجوين، زبيدات، جزاير خيبر و زيد به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. اما همه اینها کم بود و باید فتح الفتوحی گرانقدر را به دست میآوردیم.
و چه هدفی موثرتر از بصره که دومين شهر بزرگ عراق و قطب نفتی، صنعتی و بازرگانی بود. حرکت از شرق بصره در عمليات رمضان صورت گرفته بود و حرکت از شمال بصره در عملياتهای خيبر و بدر به انجام رسیده بود. حالا اما نوبت به جنوب بصره رسیده بود و شناسایی و طرحريزی برای عبور غواصان و نیروها از اروندرود در دستور کار قرار گرفت.
عملیات والفجر ۸ که از آن به عنوان نبرد اول فاو نیز نام برده میشود، عملیات آبی خاکی بود که با غافلگیری نیروهای عراقی از اروندرود عبور کرده و شبهجزیره فاو در جنوب عراق را به اشغال خود درآورد. میتوان این عملیات را بزرگترین پیروزی در عملیاتهای تهاجمی ایران در جنگ ایران و عراق دانست. در نتیجه این عملیات، ایران بر سواحل اروند، ساحل شمالی خور عبدالله و شبهجزیره فاو مسلط و راه ورود عراق به خلیجفارس از طریق فاو مسدود شد.
ایرانیها در ادامه این عملیات حملات خود را متوجه بندر امقصر کردند، با اینحال از اشغال این شهر بندری مهم بازماندند.
نتیجه این عملیات، ایران را به شکست کامل ارتش عراق امیدوارتر کرد و ایران پس از این عملیات از پذیرش قطعنامههای صلح سازمان ملل سر باز زد.
عراقیها از لحظه شکست در این عملیات به تجدید قوای خود اقدام کردند و ازجمله اقدامات آنها افزایش بیسابقه تعداد پرسنل گارد ریاستجمهوری عراق، خرید تجهیزات مدرن و افزایش توان لجستیکی بود.
ما اما همچنان به دلیل تحریمهای فلجکننده در تعمیر تسلیحات و خرید تسلیحات مدرن با مشکلات جدی روبهرو بودیم. موضوعی که میتوانست عراقیها را برای بازپسگیری خاکشان تقویت کند و ما را به فکر توافقات و عملیاتهای جدید بیندازد.