سعید اصغرزاده روزنامهنگار
حرمتداری خوب است و لازم و ضروری. درست همانطور که خیلیها ایراد به ضرغامی گرفتند که چرا در آن جلسه کذا چنین کرد و نباید میکرد. اما حالا بعد از ریاستجمهوری نوبت رئیس مجلس است. اینکه خط فکری و برجامی لاریجانی به روحانی نزدیک شده باشد و یک اقلیت سابقا طرفدار، آن را نپسندند و امامجمعهای خط و نشان بکشد که اگر در فلان روز در فلانجا ایشان سخنرانی کند، فلان و بهمان میشود، هم درست مانند همان ماجرای ضرغامی است. گویا این روزها ظرفیتهای قانونی و تعاریف جایگاهی و خصیصههای اخلاقی گم شدهاند. هرکسی یک تریبون به دست میآورد، بهزعم خود مدعیالعموم و نماینده مردم میشود! غافل از اینکه مردم تمام رفتارها را رصد میکنند و سخنگویان خود را انتخاب.
اصولا حد و قوارهها گم و فراموشمان شده که بعضی از شئون ملی، هویتی و قانونی است. حتما باید راهکاری وجود داشته باشد که تفاوت رأی اکثریت با اقلیت و جایگاه این دو را بدون اینکه وحدت مورد نظر در نظام را مخدوش سازیم، معین کنیم و جلوی دخالتهای بعضا بیجای اقلیت را بگیریم. چگونه است که یک کارگر یا استاد دانشگاه یا پزشک حد و شأن و جایگاه و حوزه عملکردیشان مشخص است، اما برخی مناصب و جایگاهها را صاحبان آن در حد و توان خود و یک حزب سیاسی گسترش دادهاند. گاه حتی بیشتر از حد و توان خود! گاه بیشتر از یک حزب و نهاد.
در چهلمین سالگرد پیروزی شاید مایه تاسف است که میبینیم کسانی جامه خود را به نام اکثریت میدرند و برای اکثریت تصمیمساز میشوند که در اقلیتاند و آنان که آرای اکثریت را در دست دارند، برای حفظ نظام و وحدت و همدلی مردم سکوت اختیار میکنند و این مسأله در طول سالیان ادامه پیدا میکند. اینگونه میشود که در سیما آنان که حتی خودشان هم داعیه مبارزه نداشتهاند، به عنوان مبارز و انقلابی معرفی میشوند و آنان که جان و مال برای اعتلای این مرز و بوم دادهاند، از صحنه حذف میشوند. اینگونه است که فضای رقابت آلوده شده و مبحث مشارکت مردمی با ریزش مواجه میشود. اینگونه است که دادمان به آسمان میرود که سرمایه اجتماعی را از دست دادهایم و میدهیم. اینگونه میشود که یکی پشت تریبون میرود و نسخه شفابخشش برای اقتصاد لهیده این روزها این میشود: روزه بگیرید!
کاش یک مبصری بگذارند تا کسی از جایگاهش تخطی نکند، نه نماینده مجلس، نه وزیر، نه امامجمعه و نه سایر افراد.