نسل ناشناخته اَپ
 
آیا ما تصوری از دنیای جدید کودکان و نوجوانانمان داریم؟
 

 سخن گفتن از تأثیری که شیوع و رواج استفاده از ابزارهای دیجیتال بر کودکان و نوجوانان داشته است، اگرچه هنوز هم به یکی از ‏موضوعات داغ روز تبدیل نشده، اما به تدریج درحال تبدیل از زمزمه، به آوایی بلند در افکار عمومی است. تولید محتوا در این ‏زمینه، در ماه‏‌های اخیر رشد چندبرابری داشته و نهادهای مختلف، چه از زاویه منع و سلب اختیار از کودکان و نوجوانان، چه از ‏منظر سیاست‌گذاری و تدوین آیین‌نامه‌‏های جدید و چه با هدف پژوهش و توصیف وضع موجود وارد این میدان شده‌اند و از ‏راست و چپ در مورد تأثیرات احتمالی این واقعیت در آینده‌‏ نزدیک، اظهار «نگرانی» می‌‏کنند.‏
در جشنواره کودک‌آنلاین بنای آن نداریم که بار دیگر همان زمزمه‌ها را پژواک دهیم و با نشان دادن غولی بی‌شاخ و دم از فضای ‏گسترده و وسیع شبکه‌ نامتمرکز وب، والدین را بترسانیم یا تلاش کنیم با تقسیم اینترنت به دو بخش «پاک» و «ناپاک»، الگوی ‏قدیمی و التقاطی پذیرش گزینشی این عرصه‏‌ جدید را ارایه دهیم. به گمان ما، نهادهای مسئول و دست‏‌اندرکار به اندازه‏‌ کافی ‏مشغول به این امر هستند و به‌زودی نیز تلاش‌هایشان تا حد ممکن به ثمر خواهد رسید.‏
استفاده‏‌ دیگری که می‌توان از این فرصت کرد، جلب توجه به نکته‌‏ دیگر و چه بسا بنیادی‌‏تری از اصل مسأله، یعنی مواجهه‌ ‏نسل جدید کودکان و نوجوانان با دنیای پهناور اینترنت است. بیش از دو‌هزار و پانصد‌سال پیش، افلاطون برای نشان دادن فاصله‌ ‏میان حقیقت و واقعیت از تمثیلی استفاده کرد که تا قرن‌ها نشانه‏‌ کوچکی و محدودیت دید بشر بود. این تمثیل که با نام ‏‏«تمثیل غار» شهرت یافته است، مردم عادی را مشابه انسان‌هایی می‏‌داند که رو به دیواره‏‌ غاری نشسته‏‌اند و تنها بهره‌‏ای که از ‏حقیقت دارند سایه‌هایی است که در اثر تابش نور خورشید به اشیا و اجسام بر دیوار می‌‏افتد. آیا نمی‌‏توان فرض کرد که این همه ‏نگرانی و دغدغه‌‏ای که ما از مواجهه‌‏ کودکانمان با دستگاه‌های به‌روز و فناوری‌‏های نوین رسانه‌ای احساس می‏‌کنیم، چیزی است ‏شبیه همان سایه‏‌هایی که روی دیوار افتاده‏ است؟
واقعیت آن‌ است که تأثیرات فناوری‏‌های نوین رسانه‏‌ای بر سرشت و رفتار انسانی هنوز به صورت کامل شناخته نشده است، شاخه‌ای ‏از معرفت که «علوم انسانی دیجیتال» نامیده می‌شود، نزدیک به یک دهه در تلاش است این تأثیرات را بازشناسی کند و نه‌تنها ‏هنوز نتوانسته به فهرستی حتی اجمالی از این تحولات برسد، بلکه سرعت بیشتر رشد تکنولوژی نسبت به این مطالعات ‏دانشگاهی، دانشمندان را به این نتیجه رسانده که رسیدن به چنین فهرستی کمابیش ناممکن است. حال با توجه به این واقعیت، ‏آیا خنده‏‌دار نیست که واکنش ما در برابر نسلی که از بدو تولد در این فضا و سپهر زاده شده، تنها «نگرانی» است؟
ما بر این باوریم که دامنه‌‏ این تأثیرات فراتر از آن است که بتوان به درستی تشخیص داد، ما معتقدیم تحول در ارتباطات انسانی ‏حاصل از ابداعات جدید در حوزه‏‌ فناوری‌‏های رسانه‌‏ای چنان عمیق و تأثیرگذار است که به این زودی نه می‏‌توان آنها را شناخت و ‏نه می‌توان تدبیرشان کرد، اما درست مثل کسانی که در تمثیل غار افلاطون، تصمیم می‏‌گیرند از روی آن سکو بلند شوند، دیگر به ‏دیواره‌ غار چشم ندوزند و تلاش کنند تا چشمشان به نور مستقیم و درخشان خورشید عادت کند، شاید ما نیز بالاخره زمانی باید ‏دست روی زانوانمان بگذاریم، بلند شویم و حقیقت را بپذیریم. ما باید بپذیریم نسل متفاوتی درحال رشد و نمو است، نسلی ‏چنان دگرگون که احتمالا حتی در اصول بینش و نگرش به مفاهیم بنیادینی همچون زمان، مرگ و انسان نیز با ما اختلاف‌نظر ‏خواهد داشت. اما این پذیرش، تنها قدم نخست است، آن‌چه آن را موجه و معقول می‏‌سازد، رویای هم سخنی و هم‏ قدمی با این ‏نسل جدید است، تصویری از دو نسل که اگرچه بیش از همیشه با هم متفاوتند، اما از توان و مهارت گفت‏‌و‏گو برخوردارند و ‏می‌توانند افق زیستی و مفهومی خود را با «دیگری» به اشتراک بگذارند.‏
جشنواره‌ «کودک‌آنلاین» را می‌‏توان از این منظر و در این چارچوب مفهومی نیز درک کرد. قدمی هرچند کوچک برای ایجاد ‏ارتباط سامانمند، زایا و حقیقی میان چندین نسل از تولیدکنندگان و مصرف‏‌کنندگان محتوا، بر بستری مطلقاً نو، متفاوت و ‏منعطف. اگرچه نمی‏‌توان از این قدم نخست و کوچک، انتظاری بزرگ و نشدنی داشت، اما دست‏کم می‌توان امیدوار بود با درست ‏برداشتن این قدم، دیگرانی قدم‌های بعدی را محکم‌‏تر برداشته و به دستاوردهایی بزرگتر و ماناتر برسند.‏


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/156973/نسل-ناشناخته-اَپ -