شهاب نبوی طنزنویس
زندگی تخیلی اینجانب درحالی ادامه دارد که چند روز پیش یک نفر به دلیل اینکه از یک نفر دیگر خواستگاری کرد، توقیف شد. تازه آن کسی هم که مورد خواستگاری واقع شده بود هم توقیف شد. عرض خاصی نیست. هدف فقط اطلاعرسانی بود. گفتم شاید خبر نداشته باشید. فقط اینبار اگر خواستید خواستگاری کنید، قبلش از مراجع ذیصلاح مجوزهای لازم را اخذ کنید که از همان اول زندگی پایتان به دادگاه و کلانتری باز نشود. در خبر دیگری داشتیم که توزیع گوشت دولتی به مدت یک روز در فروشگاههای زنجیرهای متوقف شده. حالا این روز دقیقا همان روزی بود که من هوس چند گِرَم گوشت گَرم کرده بودم و از چهار صبح به همراه ممد آقا و مش غلام و کیکاووسبن اسکندر وشمگیر توی صف ایستاده بودم. البته بخواهم دقیقتر بگویم، زری خانم و مهلقا جان و اشرف خانم هم بودند. یعنی کل محل و حومه توی صف گوشت بودند. یعنی کسانی که سالها بود از نزدیک ندیده بودم را توی صف گوشت دیدم. حتی پسر شهناز خانم که میگفتند رفته کانادا هم توی صف بود. پسر خانم خسروی هم که بمیرم برایش از کمر به پایین و بالا لمس شده هم توی صف گوشت بود. حتی پارچه فروشهای کوچه مهران و بچههای کوچه سرخپوستها و شش سر نون خور این بینون هم توی صف بودند. حتی من چندتا رفیق دارم که اینها همه توی بیوی پیجشان نوشتهاند گیاهخوار و علفخوار و یه سری خوار دیگر، آنها هم بودند. کلا همه آمده بودند. در خبر دیگری آمده بود که یک بدهکار بزرگ بانکی که علاقه ویژهای به فوتبال هم دارد، برای بچه هشت ساله ۲۴۰ حساب بانکی باز کرده. اینجانب، خودم را میگویم، در تمام طول این زندگی نکبتیام، کلا یک حساب بانکی بیشتر نداشتهام؛ آن هم برای واریز حقالتحریر همین چند خطی که دارید میخوانید. یعنی در طول دوران زندگی من، نه من برای هیچ بشری یک قرون پول واریز کردهام، نه هیچ بشری دوزار ریخته به حساب من. فیالواقع همان بیست_سیهزار تومانی که برای افتتاح هر کدام از این دویست_سیصد حساب لازم است، مشکل خیلیها را حل میکند؛ دیگر با باقیاش کار نداریم. درضمن شما اگر دوست داری، هم پول مردم را بخوری هم مردم ازت حمایت کنند، بهترین کار این است که قسمتی از پولی که بالا کشیدهای را خرج فوتبال مملکت کنی. اینطوری میشوی یک کلاهبردار محبوب. یک خبر نه چندان جدید و دست اول هم در این هفته داشتیم و آن هم خبر تکراری یک اختلاس جدید بود. از همه مسئولان محترم تقاضا میکنم این رازها را دیگر برای ما فاش نکنند. با ما فقط از گل و بلبل سخن بگویند. برای ما فقط محمد صالح علا پخش کنند. از همه خبرگزاریها هم تقاضا میکنم که دیگر به ما نگویند چه شده و بهجایش از این تبلیغات که اگر سریع عضو کانال نشویم پاکش میکنند، بگذارند. والا ما که این گوشه نشستهایم و داریم پای مرغ و سنگدانمان را میخوریم، از شنیدن این همه خبر اختلاس خسته شدیم، آن وقت خود شما اختلاسگران زحمتکش، خسته نشدهاید هنوز؟! واقعا خدا قوت.