«در ساعت پنج عصر/درست ساعت پنج عصر بود/پسری پارچه سفید را آورد/در ساعت پنج عصر/سبدی آهک، از پیش آماده/در ساعت پنج عصر/باقی همه مرگ بود و تنها مرگ/در ساعت پنج عصر/باد با خود برد تکههای پنبه را هر سوی/در ساعت پنج عصر/و زنگار، بذر نیکل و بذر بلور افشاند/در ساعت پنج عصر/اینک ستیز یوز و کبوتر/در ساعت پنج عصر...» متنی که خواندید بخشی از مرثیهای بود سروده فدریکو گارسیا لورکا در رثای دوستش ایگناسیو سانچز مخیاس با ترجمه احمد شاملو. 83سال پیش در چنین روزی، برابر 19 آگوست 1936 میلادی، این شاعر، نمایشنامهنویس و نویسنده شهیر اسپانیایی در جریان جنگهای داخلی اسپانیا در 38 سالگی به قتل رسید. لورکا زاده گرانادا و پدرش یک خُرد مالک ثروتمند بود، هرچند در جریان آشنایی او با ادبیات و موسیقی مادرش نقشی بسزا داشت. «عروسی خون»، «خانه برنارد آلبا»، «آوازهای کولی»، «افسون شوم پروانه»، «در سایه ماه و مرگ»، «یرما» و... برخی از آثار لورکا در زمینه شعر، ادبیات و نمایشنامهنویسی به شمار میروند. تعدادی از اشعار او توسط احمد شاملو شاعر شهیر ایرانی ترجمه و حتی به صورت شنیداری دکلمه شدهاند.