اینترسپت فاش کرد:
 
معمار جنگ عراق سیاست‌گذار آمریکا در قبال ایران
 
ورمسر مدرک دکتری روابط بین‌الملل دارد که در اواسط دهه ۱۹۹۰ برای موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن آیپک کار می‌کرد. در ‌سال ۱۹۹۶، او یکی از اصلی‌ترین متفکران تنظیم‌کننده سند سیاسی «یک شکست خوب: یک استراتژی جدید برای تأمین امنیت قلمرو» بود؛ استراتژی که به وسیله یک اندیشکده اسراییلی برای دولت نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو در حال آماده‌سازی بود. در این سند از اسراییل خواسته شده بود که دست به حملات پیشگیرانه علیه دشمنان خود ازجمله صدام حسین در عراق بزند.
 

وب‌سایت اینترسپت در گزارشی فاش کرد که دیوید ورمسر، از اصلی‌ترین مدافعان حمله آمریکا به عراق در ‌سال 2003، حالا در دولت ترامپ سیاست‌های این کشور را در قبال ایران
 تدوین می‌کند.
به گزارش اینترسپت، دیوید ورمسر یکی از اصلی‌ترین مدافعان جنگ با عراق در دولت بوش بود. او سرانجام نیز به آنچه که می‌خواست رسید و آمریکا وارد جنگی شد که نتیجه‌اش یک فاجعه تمام‌عیار بود. حالا ورمسر بار دیگر در گوش ترامپ از جنگ با ایران می‌گوید. براساس گزارش جدید بلومبرگ، ورمسر که پیش‌تر از مشاوران جورج دبلیو بوش بود و نقش پررنگی هم در متقاعدکردن او برای جنگ با عراق داشت، حالا به‌عنوان یکی از مشاوران غیررسمی دولت ترامپ فعالیت می‌کند. بدون‌ شک او در متقاعدکردن ترامپ برای ترور ژنرال قاسم سلیمانی هم نقش داشته است.
ورمسر در ماه مه و ژوئن ‌سال ۲۰۱۹ چندین یادداشت خطاب به جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت، نوشت و به گفته بلومبرگ استدلال کرد که اقدام تهاجمی آمریکا مانند ترور سلیمانی موجب برقراری توازن قدرت و کنترل نیرو‌هایی می‌شود که تا امروز با اقدامات خود موجبات بقای جمهوری اسلامی را فراهم کرده‌اند.
این اعمال فشار از جانب ورمسر خود از دو جهت بسیار حایز اهمیت است؛ اول اگر چه قبلا مشخص بود که جنبش نومحافظه‌کاران روی دولت ترامپ تأثیر بسزایی دارند، اما آشکارشدن نقش ورمسر در مورد ایران مهر تأیید دیگری است بر نفوذ نئومحافظه‌کارانی که از عوامل اصلی جنگ فاجعه‌بار با عراق بودند. دوم اینکه این اعمال نفوذ برای جنگ با ایران نشان می‌دهد که نومحافظه‌کارانی مانند ورمسر هنوز نظریات عجیب‌وغریبی در مورد جامعه ایران دارند.
پس از انتخاب مجدد بوش در ۲۰۰۵، جناح راست دولت او توجه خودش را بیش از پیش بر ایران معطوف کرد. این افراد همیشه خواستار تغییر نظام جمهوری اسلامی بودند، اما در آن مقطع برخی از آنها اعتقاد داشتند که برای تحقق این امر نیاز به حمله نظامی همه‌جانبه به ایران نیست. در‌ سال ۲۰۰۵ سیمور هرش مقاله‌ای در نیویورکر نوشت و در آن از این موضوع پرده برداشت که مشاوران دولت تصور می‌کنند که بمباران‌کردن تأسیسات اتمی ایران هاله شکست‌ناپذیری حکومت خردشده و بدون‌ شک به سمت فروپاشی می‌رود. اکنون به نظر می‌رسد دیدگاه ورمسر هنوز هم همان باشد و حتی اندکی هم تغییر نداشته باشد؛ چرا که او در یادداشت‌های خود به بولتون می‌نویسد: «نیازی به جنگ زمینی و وسیع با ایران نیست.»
این نظریه که از قضا در میان نومحافظه‌کاران بسیار محبوب هم هست، همیشه به نظر عجیب می‌آمده است چراکه ملت‌ها معمولا وقتی مورد حمله قرار می‌گیرند، اتفاقا متحد‌تر می‌شوند؛ به‌عنوان مثال، پس از تخریب مرکز تجارت جهانی در ‌سال ۲۰۰۱، آمریکایی‌ها هیچ درخواستی را برای استیضاح بوش مطرح نکردند و به نوعی با هم متحد‌تر از قبل شدند. احتمالا نومحافظه‌کاران اصلا نمی‌دانند در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند، اما ما اینجا هستیم تا آنها را آگاه کرده و با هذیان‌گویی‌ها و روش‌های خطرناک‌شان که می‌تواند سیاست خارجی ما را به قهقرا ببرد، مقابله کنیم. در این بین اعتمادبه‌نفس همیشگی نومحافظه‌کاران مانند ورمسر در بیان نظرات‌شان عجیب است آن هم در شرایطی که مشاوره‌های غلط آنها باعث جنگ فاجعه‌بار با عراق شد.
ورمسر مدرک دکتری روابط بین‌الملل دارد که در اواسط دهه ۱۹۹۰ برای موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن آیپک کار می‌کرد. در ‌سال ۱۹۹۶، او یکی از اصلی‌ترین متفکران تنظیم‌کننده سند سیاسی «یک شکست خوب: یک استراتژی جدید برای تأمین امنیت قلمرو» بود؛ استراتژی که به وسیله یک اندیشکده اسراییلی برای دولت نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو در حال آماده‌سازی بود. در این سند از اسراییل خواسته شده بود که دست به حملات پیشگیرانه علیه دشمنان خود ازجمله صدام حسین در عراق بزند. در ‌سال ۱۹۹۹، ورمسر کتابی را با عنوان «متحدین ظلم: شکست آمریکا در دفاع از صدام حسین» نوشت و در آن گفت: «سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیکی و حتی هسته‌ای ستون‌های رژیم صدام هستند. اگر آمریکا صدام را از قدرت خلع نکند، تهدیدات عراق روزبه‌روز بیشتر خواهد شد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ورمسر به وسیله معاون وزیر دفاع، داگلاس فیث، در بخش اطلاعاتی مشغول به کار شد و یکی از کسانی بود که در کمیسیون ۱۱ سپتامبر از حمله آمریکا به عراق به جای القاعده حمایت کرد.  
ورمسر سپس به‌عنوان مشاور ارشد بولتون که در آن مقطع معاون وزیر خارجه و از اصلی‌ترین حامیان جنگ با عراق بود، منصوب شد. سرانجام او و هم‌فکرانش آنچه را می‌خواستند به دست آوردند و آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق حمله نظامی کرد. در آن زمان بین آرزو‌های نومحافظه‌کاران که می‌خواستند صدام سلاح هسته‌ای داشته باشد و واقعیت این بود که پیروز شد؛ صد‌ها‌هزار نفر جان خود را از دست دادند، میلیون‌ها نفر زندگی‌شان مختل شد و درنهایت کل منطقه درگیر بحرانی شد که هنوز هم بعد از این همه ‌سال در آن می‌سوزد. با این حال، ورمسر در مصاحبه‌ای در‌ سال ۲۰۰۷ با اینکه دموکراسی‌خواهی دولت بوش را در عراق  زیر سوال برد، اما همچنان از اصل جنگ با این کشور حمایت کرد. او گفت که من به خودی خود از طرفداران بزرگ دموکراسی نیستم، من هوادار آزادی هستم، اما در عین حال تفاوت‌ها را درک می‌کنم. آزادی که باشد بعد از مدتی دموکراسی خودش می‌آید. به هر حال به نظر می‌رسد در ۱۷‌سال گذشته هیچ چیزی نتوانسته بر عقاید ورمسر تأثیر بگذارد. او هنوز هم به استراتژی جنگ‌طلبانه جهانی خودش باور دارد و حتی این یک‌دهه‌ونیم مصیبت در منطقه هم باعث نشده تا دیگر رئیس‌جمهوری را تحریک به استفاده از پهپاد برای ترور یک مقام نظامی کشور دیگر نکند. نکته قابل توجه این است که الی لیک، روزنامه‌نگار محافظه‌کار بلومبرگ در مقاله اخیر خود که با عنوان دستاورد‌های ورمسر منتشر شده، هیچ اشاره‌ای به عواقب تصمیم‌های اشتباه این مرد در گذشته نکرده است. ورمسر هنوز به درخواست اظهار نظر ما پاسخ نداده است.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/179476/معمار-جنگ-عراق -سیاست‌گذار-آمریکا-در-قبال-ایران