[شهروند] انقلاب 1917 روسیه، معروف به انقلاب اکتبر بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای قرن بیستم میلادی همه جهان را در دهههای آغازین این قرن تحتتأثیر خود قرار داد. اینکه در ایران امثال میرزاده عشقی و ملکالشعرای بهار در رثای انقلاب اکتبر قصیدهها سرودند و شخصیتهای وطنپرستی چون میرزا کوچکخان و شیخ محمد خیابانی در دورهای مدل حکومت شورایی را برای ایران تجویز کردند، همه به دلیل شور و هیجانی بود که به واسطه این دگرگونی بزرگ در خلق جهان افتاده بود. این حالت شیدایی و علاقه با توجه به تصمیم حکومت بلشویکی برای ملغیکردن قراردادها و معاهدات تحمیلشده از سوی روسیه تزاری به کشورهای همسایه، در ایران با نوعی از سپاسگزاری و امتنان قلبی نیز توأم شده بود. مطلوبنمایی انقلاب بلشویکی اکتبر 1917 میلادی با وجود همه ضعفها و گرههای ایدئولوژیک کمونیستها، سیاستی بود که از سوی رهبر و مغز متفکر این تحول بزرگ یعنی ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین ترویج و دنبال میشد. لنین که با شعار «کارگران روسیه متحد شوید» موفق شده بود حکومت دوکها، شاهزادهها، شاهان و درنهایت تزارهای روسیه را بعد از نزدیک به هزار سال منقرض کند، حالا با شعار «کارگران جهان متحد شوید» تحقق اهداف خود در فراسوی مرزهای کشورش را جستوجو میکرد.
اشرافزاده، تحصیلکرده، مخالف حکومت تزاری
نودوششسال پیش در چنین روزی، برابر بیستویکم ژانویه 1924 میلادی، ولادیمیر ایلیچ لنین، رهبر انقلاب 1917 روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی بعد از یک دوره بیماری سخت در پنجاهوچهارسالگی درگذشت. لنین را همچنین باید بنیانگذار نخستین حکومت سوسیالیستی جهان، آنچنان که کارل مارکس و فردریش انگلس حداقل در تئوری ،آرزوی تشکیلش را داشتند، قلمداد کرد. لنین آوریل 1870 میلادی بهعنوان فرزند سوم خانوادهای اشرافی از پدری روس و مادری آلمانی به دنیا آمد و با توجه به اهمیت مقوله تحصیلات عالیه در خاندان اولیانوف به شکل خودکار از شانس تلمذ در بهترین مدارس، دانشگاهها و همچنین مطالعه آثار باارزش حوزه ادبیات داستانی و فلسفه برخوردار شد. مخالفخوانی و دشمنی با حکومت تزاری گویی از همان کودکی در جان و روح لنین تنیده شده بود، اما اتفاقی که او را به سختی تکان داد و در ادامه راهی که برگزیده بود، استوار کرد، اعدام برادر بزرگش به جرم شرکت در توطئه براندازی تزار الکساندر سوم بود. او که در این ایام وارد هجدهمین بهار عمر خود شده بود، مطالعه آثار کارل مارکس برای فهم بهتر مفهوم کمونیسم را در دستور کار خود قرار داد و کمکم در دانشگاه به لیدر فکری دانشجویان چپگرا تبدیل شد. اما فعالیتهای لنین چیزی نبود که از چشم حکومت تزاری دور بماند و او خیلی زود با دریافت حکم سه سال تبعید در سیبری، نخستین هزینه جدی را در راهی که پیش گرفته بود، پرداخت کرد.
مبارزه از خاک اروپا و آمادهکردن افکار عمومی
لنین پس از پایان دوران تبعید شهر سنپترزبورگ را برای ادامه فعالیتهای سیاسی خود برگزید و در آن ایام آشکارا به تبلیغ ضرورت یک انقلاب کارگری در روسیه میپرداخت. اقدامی که مجددا حکم تبعیدی دیگر برای او به ارمغان آورد و او که این بار درس خود را خوب فرا گرفته بود، پس از پایان دوران محکومیت، زندگی در اروپا را برای پیگیری فعالیتهایش انتخاب کرد. این دوران که از 1900 تا 1917 میلادی را دربرمیگیرد، به تئوریزهکردن مفهوم نظام سوسیالیستی در روزنامههای حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه گذشت. با انشعاب این حزب به دو حزب بلشویک (اکثریت تندرو) و منشویک (اقلیت میانهرو)، لنین با به دست گرفتن رهبری بلشویکها زمینهسازی برای هدایت یک شورش بزرگ عمومی را آغاز کرد. هرچند نخستین قدم در سال 1905 با شکست و سرکوب شدید همراه بود، اما اشتباه تزار نیکلای دوم در وارد کردن روسیه به معرکه جنگ جهانی اول، فرصت لازم را در اختیار کمونیستها قرار داد تا در سایه مشکلاتی چون قحطی، بیکاری و همچنین فضای بسته سیاسی که مولود ورود روسیه به میدان این جنگ بزرگ بود، فضا را برای بروز شورشی همهگیر آماده کنند. پروژهای که فاز نخست آن با انقلاب فوریه 1917 سقوط حکومت تزاری و تشکیل دولت موقت اجرایی شد و سپس با بازگشت لنین به روسیه و نطقهای آتشین او در تخطئه دولت موقت که خیزش بلشویکها در اکتبر 1917 را در پی داشت، به سرمنزل مقصود رسید.
منبع: «تاریخ انقلاب روسیه» نشر نیلوفر