[شهروند] جشنواره سیوهشتم فیلم فجر درنیمههای راه یک روز پر از هیجان را به واسطه گردش توپ سرخابیها تجربه کرد. برای بسیاری از اهالی رسانه البته ششمین روز جشنواره فیلم فجر در سینمای رسانه، یادآور دربی سال 90 و پیوند مستطیل سبز و پرده نقرهای در برج میلاد بود، روزی که دوباره تکرار شد و باز هم همان کنایههای قدیمی را سر زبانها آورد: «دربی بهترین فیلم جشنواره بود.» تعطیلی یک سانس جشنواره به دلیل پخش دربی منتقدانی هم داشت مثل عباسی امینی، کارگردان فیلم کشتارگاه یا سحر عصر آزاد منتقد فیلم. با وجود همه اینها مخاطبان جشنواره سیوهشتم در پردیس سینمایی ملت بالاخره در میانههای یک رویداد سینمایی با فوتبال به وجد آمده بودند؛ کسانی که در اکرانهای روز پیش نه از «مغز استخوان» و «روز بلوا» به وجد آمده بودند و نه حتی از
«خوب بد جلف» که انتظار میرفت کمدی جانداری باشد. البته وضع فیلمها در روز ششم کمی بهتر از روز قبل از آن بود و فیلمهای «کشتارگاه» و «مردن در آب مطهر» با تمام حاشیههایشان دستکم استانداردهای لازم را برای شرکت در جشنواره داشتند.
فیلم چهارم کارگردان در بخش نگاه نو
فیلم «کشتارگاه» پس از «ابراهیم»، «والدراما» و «هِندی و هرمز» چهارمین تجربه عباس امینی است اما نخستین فیلمی است که برای آن پروانه سینمایی گرفته و وزارت ارشاد «کشتارگاه» را در بخش نگاه نو جشنواره قرار داده است. قصه این فیلم به قاچاق گوشت و دلار بر میگردد، اما باز هم مثل اغلب کارهای امینی با اهالی جنوب ایران گره خورده است. عباس امینی، کارگردان فیلم کشتارگاه در نشست خبری فیلم خود علت انتخاب موضوع فیلم را اجتماعی و به روز بودن آن عنوان کرد و گفت: «هیچکدام از فیلمهای قبلی من فرصت اکران نداشتند اما میخواستم کشتارگاه فیلمی باشد که اکران و دیده شود. به همین دلیل به ایده «دلار» رسیدیم و احساس کردیم مهمترین موضوعی است که مردم با آن درگیرند.»
تغییر سلیقهای آییننامه برای آدمهای خاص
عباس امینی کارگردان این فیلم البته یکی از همانهایی بود که نسبت به پخش فوتبال در پردیس ملت انتقاد داشت و این انتقادها را در نشست خبری بعد از فیلم اعلام کرد: «فکر میکنم نخستین کشوری باشیم که حین جشنواره فوتبال پخش میشود: وقتی برای جابهجایی فیلممان به دلیل همزمانی با فوتبال اعتراض میکردیم به ما میگفتند براساس آییننامه نمیتوانیم تغییری داشته باشیم. برایم جالب است که برای خیلی از فیلمسازان بزرگ شرایط میتواند تغییر کند و هر زمان بخواهند، میتوانند فیلمشان را به جشنواره بدهند یا هر سانسی میخواهند، بگیرند. پس استفاده از آییننامه در مواردی میتواند تغییر کند.» مسعود نجفی، مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر هم در پاسخ به انتقادهایی که دربار موضوع فوتبال شد، توضیح داد: «هر فیلمی با پخش فوتبال همزمان میشد قطعاً عوامل آن معترض میشدند. همین الان امینی نسبت به این موضوع معترض است؛ حالا تصور کنید فیلمی قرار بود همزمان با پخش فوتبال نمایش داده شود. در آن صورت مشکلات بیشتر میشد.»
یادداشتی که دل کارگردان را شکست
سانس سوم روز ششم به فیلم «مردن در آب مطهر» از نوید محمودی اختصاص داشت که از چند روز پیش حاشیههایی درباره آن رقم خورده بود. فیلم درباره مهاجرت افغانستانیها به کشورهای اروپایی و گزینه تغییر مذهب بود، اما برخی از منتقدان آن را ضد ایرانی تلقی کرده بودند، بنابراین در نشست خبری فیلم هم بیشتر سوالاتی دراینباره پرسیده شد. البته نوید محمودی در دفاع از فیلم خود گفت: «من در هشت سینما با مردم فیلم را دیدهام. مخاطبان فکر نکردهاند مردم ایران در این فیلم بد هستند. دو قاچاقچی را نشان دادم که در هر کجای دنیا چنین ویژگیهایی را دارند. در مهاجرت کسی با شما شوخی ندارد، فقط هدف رسیدن و مهاجرت است. قاچاقچی انسان در همه جای دنیا بد است. در همین فیلم، پلیس ایرانی پرونده یک افغانستانی را پیگیری میکند که غیرقانونی به ایران آمده است و یک زن ایرانی از دخترهای افغانستانی مراقبت میکند، بنابراین ایران و ایرانیها را بد نشان ندادیم.» او دغدغه فیلم را هویت اعتقادی اعلام کرد: «کاراکتر حامد با خود این درگیری را دارد، چون آمادگی تغییر دین را ندارد، شاید اگر این پیش فرض را داشت دچار این مشکل نمیشد. او فکر میکرد بازی خورده است.» محمودی در واکنش به یادداشت کیوان کثیریان هم گفت: «چندی پیش کثیریان یادداشتی نوشتند. فکر میکنم از مطالب من در فضای مجازی نشأت میگیرد؛ چندماهی است اوضاع همه بد است. همه ما برای این اتفاقات غصه داریم. من در صفحه خودم مطلبی نوشتم و احساس کردم همه اینها باعث شده ایشان چنین واکنشی داشته باشند، این واکنش برای ما جذاب و دوست داشتنی نبود و دلمان را شکست.» این کارگردان بهرغم میل باطنیاش گفت با وجود اینکه متولد افغانستان است، همسری ایرانی دارد و دخترش رونا ۹ساله است، اما هنوز شناسنامه ندارد و این هویت نداشتن برای او بسیار سخت است.ششمین روز جشنواره درحالی به پایان رسید که مهمترین حاشیه چند روز گذشته جشنواره با اکران در نخستین سینمای مردمی به نوعی تعیین تکلیف شد. خورشید به کارگردانی مجید مجیدی عصر پنجشنبه در یکی از سینماهای مردمی به نمایش درآمد و علاوه بر اینکه در پردیس چهارسو برای هنرمندان و منتقدان با حضور عواملش نمایش داده شد، در چند سینمای دیگر هم به سانس فوقالعاده رسید.
ممیزیها شرایط را سخت کرده است
اما وضع در روز پنجم جشنواره فیلم فجر کمی ناامیدکننده بود. بابک حمیدیان در دو فیلم روز بلوا و مغز استخوان حضور داشت اما حتی بازی او هم نتوانست به درخشش فیلمها بینجامد. پایان باز فیلم مغز استخوان یکی از نکاتی بود که بسیاری از خبرنگاران به آن انتقاد داشتند، اما حمیدرضا قربانی، کارگردان فیلم معتقد بود که تکلیف همه شخصیتها در فیلم مشخص شده است. علی زرنگار نویسنده این اثر هم دراینباره توضیح داد: «زمانی ما معتقد بودیم که در صفهای جشنواره میایستیم تا فیلمها را بدون ممیزی ببینیم اما امروزه نهادهایی هستند که محصول را جهتدهی میکنند و این تأسف برانگیز است و ممیزیها شرایط را سخت کرده. در نتیجه پایان فیلم همان چیزی نیست که ما میخواستیم و فیلم در راهرو تمام میشود و ناگزیر شدیم این اتفاق بیفتد.»
سفارشی ساز بودن یا نبودن
در هر جشنوارهای دستکم دو یا سه فیلم با حمایتهای موسسه رسانهای اوج ساخته میشود و این فیلمها هم برچسب سفارشیساز بودن را میگیرند، مثل فیلم تازه بهروز شعیبی که حالا در جشنواره سیوهشتم اکران شده است. در نشست خبری این فیلم بسیاری درباره همین ماجرا صحبت کردند اما کارگردان اثر گفت: «از ابتدا قرار نبود شخصیت اصلی روحانی باشد، ولی من طرحی را به سازمان اوج پیشنهاد کردم و آنها هم این موضوع ملتهب را پذیرفتند و به لحاظ مالی حمایت کردند.» بعد داریوش ارجمند بهعنوان یکی از اصلیترین بازیگران این فیلم در دفاع از فیلم و کارگردانش گفت: «نشان دادن ضایع شدن حق مردم شجاعت میخواهد. اما از این سوالها که آیا فیلم سفارشی بوده یا چرا با اوج همکاری شده، تعجب میکنم؟ اگر تهیهکننده دیگری هم بود، باز هم این سوالات پرسیده میشد؟ سازمان اوج هم یک تهیهکننده است و شعیبی در فیلم نسبت به این پرسشها از خودش دفاع کرده است.»
کمدی برای نخندیدن
در میان این همه تلخی حضور «خوب بد جلف۲. ارتش سری» بهعنوان یک فیلم کمدی در جشنواره فیلم فجر یکی از امیدها بود اما در همان دقایق نخست فیلم این امید هم ناامید شد. البته پیمان قاسمخانی، کارگردان فیلم چنینی اعتقادی را نداشت: «این سبک شوخی که در فیلم میبینید، صد درجه بالاترش در جامعه هم هست. من درحد عرف جامعه حرف زدم. ما شوخی تمیزی کردیم و این انگ جنسی درست نیست. من هیچ فیلمی را فقط برای گیشه نمیسازم و دوست دارم بهترین کار را بنویسم و البته هیچ باجی هم برای خنداندن مخاطب نمیدهم. بهطور مثال سکانسهای خیلی خندهداری را از پژمان جمشیدی حذف کردیم.» علیرضا مجمع منتقد حاضر در این نشست هم گفت که این فیلم استاندارد لازم را در یک کمدی دارد اما نکتهای وجود دارد که این فیلم مورد پسند جشنوارهای نیست، ولی رأی مردمی خواهد گرفت.