این بیماری من است!
[فرزانه تونی] «در همان حال که چشمانم بر ابیات آن شاعر اسپانیاییِ جان داده در تبعید میدوید، پلیسها هرکس را که دم دستشان رسید، دستگیر و تفتیش کردند و به باد کتک گرفتند، بیاعتنا به جنسیت و سن و سال، وضع تاهل و درجه رسمی یا اهدایی در سلسله مراتب پیچیده دانشگاه.» آئوکسیلیو لاکوئوتوره، شاعر اروگوئهای که خود را مادر شعر مکزیک میخواند، در سپتامبر 1968 بعد از حمله پلیس ضدشورش به دانشگاه، که به کشتار تلاتلولکو معروف است، سیزده روز خود را در دستشویی طبقه چهارم دانشکده ادبیات دانشگاه مکزیک پنهان کرد تا نجات یابد. روزهایی با ترس از جانِ سالم بهدرنبردن و شبهایی که خیره به عبور نورِ ماه برروی کاشیها و شکافهای دیوار طی میشد. «تعویذ» روایتِ زندگی این زن بیخانمان است که بعد از مهاجرت به مکزیک، در خانه دو شاعر اسپانیایی، فلیپه و گارفیاس، خدمت میکند. آئوکسیلیو، این خدمتِ بیجیره و مواجب را نوعی از ابراز علاقهاش به شاعران زمانِ خود میداند. روبرتو بولانیو نویسندهشیلیایی و از تأثیرگذاران ادبیات آمریکای لاتین، این داستان را درست چندسال پیش از مرگ ِخود، در سالهایی که با بیماریاش دست به گریبان بود، نوشته است؛ آنجا که در داستان میگوید: «بهسال 2000 نزدیک میشوم، بهسال مبارکی که هرگز آن را به چشم نخواهم دید.»
بولانیوی شاعر که در دوران جوانی به گروههای چپگرا پیوسته بود و فعالیت داشت، در کودتای شیلی که در سال 1973 و به دست آگوستو پینوشه اتفاق افتاد، مدتی را در حبس گذراند و شاید این محبوس ماندن، پیشزمینهای برای نوشتن «تعویذ» بوده باشد. بولانیو در ادبیات به شدت از سبک رئالیسم جادویی بیزار بود و آن را نوعی مبتذلنویسی و ادبیات آبگوشتی مینامید. در داستانهای بولانیو، کاراکترها، مکانها و تواریخی واحد، بارها دیده میشوند که برای مخاطب و دنبالکننده آثارش آشناست. مضمون داستانهای بولانیو ترکیبی از سرگشتگی و آوارگی همراه با بیماری است. شخصیتهای داستانهای بولانیو اغلب مسافر و بیخانمان بوده و نمادهایی از مقاومت، تبعید و انقلاب در زندگیشان دیده میشود. علاوه بر آن یکی از ویژگیهای داستانهای بولانیو، نقل نامِ شاعران و نویسندههایی است که زندگیشان بهنحوی از انقلاب شیلی یا جنگهای داخلی کوبا، مکزیک و ... تأثیرپذیرفته است. رباب محب، مترجم داستان در ابتدای کتاب، در یادداشتی نوشته است که بعد از ترجمه سوئدی این کتاب، داستان چندسالی دستنخورده ماند تا اینکه، اینبار با نسخه اسپانیایی مطابقت داده میشود و به مرحله چاپ میرسد. صفحات ِانتهایی داستان که بیشک از مهمترین قسمتهای داستان بهشمار میرود، تصویری شاهکار از جوانان و کودکان و درواقع ادبیات آمریکای لاتین را برای مخاطب ترسیم میکند؛ آنها به درهای که به مسلخی تشبیه شده، روانه شدهاند و آوازی سرمیدهند که این آواز همان تعویذ آنهاست.
تعویذ
نویسنده: روبرتو بولانیو
ترجمه: رباب محب
انتشارات: ماهی
176 صفحه
16هزار تومان
مؤلفههای رمان در داستان کوتاه
[افشین علیار] یاسمن خلیلی فرد را پیشتر بهعنوان نویسنده و منتقد سینما میشناسیم. او تحصیلات آکادمیک سینمای خود را در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه هنر تهران دارد. خلیلیفرد با رمان «یادت نرود که...» وارد عرصه ادبیات شد؛ رمانی که هشت بار تجدید چاپ شد و نشان از مخاطبان فراوان داشت. خلیلیفرد در دومین تجربهاش، رمان «انگار خودم نیستم»، مثل اثرِ قبلی توانست مخاطبان زیادی پیدا کند و رمانش در میان فهرست رمانهای پرفروش ایرانی قرار گیرد. خلیلیفرد پس از دوسال تصمیم میگیرد که در کنار نوشتن رمان، خود را در قالب داستان کوتاه هم محک بزند؛ مجموعه داستان «فکرهای خصوصی» در این مسیر نوشته شده. این مجموعه با 11داستان کوتاه، آذرماهِ سال جاری منتشر شد. او درواقع بعد از دو رمان پرفروش، با ورود به عرصه داستان کوتاه، دست به ریسک بزرگی زده بود، اما با گذر زمانی یک ماهه، وقتی این مجموعه داستان در بین اهالی ادبیات خوانده شد، نظرها نشان میداد، نویسنده در مجموعه داستانش هم نثر روان همیشگی خود را حفظ کرده و هم با ایجاد موقعیتهای مختلف، مخاطب را در چالشی تازه قرار داده است. اساسا شیوه نوشتاری یاسمن خلیلیفرد در داستاننویسی با دانش سینماییاش پیوند خورده است. او با استفاده از این پیشزمینه، موقعیتهای بکری را در داستانهای کوتاهش لحاظ کرده. در نگاه اول هر کدام از این داستانها فضا و جهانِ خود را دارند اما در بعضی از آنها ربط منطقی داستانهای قبلی را میشود احساس کرد. این روش خودآگاهانه خلیلیفرد در ارتباط با شخصیت و موقعیتپردازی، به نوعی واقعگرایی منجر شده که همزمان میتوان مولفههای رماننویسی را هم در آن دید. عادت به پرداختن به جزئیات هم از دیگر مؤلفههای رماننویسی خلیلیفرد است که در این کتاب دیده میشود. او از جزء به کل میرسد و این استراتژی را در داستانهای کوتاهش هم اجرا کرده است؛ روشی تکنیکی که میتوان آن را نوعی ویژگی برای نویسنده به شمار آورد. اینکه با توصیفات دقیق و جزئینویسی بتوانی مخاطب را همراه کنی.
از سوی دیگر موقعیتپردازیهای نویسنده گاهی با درامپردازیهای سینمایی همراه میشود که ناگزیر به تقابل با احساسات و عواطف خواننده میرسد. واقعگرایی نویسنده نیز البته یکی از مؤلفههای مهم به شمار میآید. ضمن اینکه او بهعنوان یک نویسنده زن توانسته تفکرات کاراکتر مردش را نیز در داستانهایش روی کاغذ آورد. او گاهی کنار مرد داستانش قرار میگیرد و اگر گاهی احساس میکنیم فضای داستانی او زنانه است، شاید عمده دلیل آن شناخت بیشتر از همجنسان خودش باشد؛ چیزی که خود نویسنده آن را جهان زیستیاش نامیده است.
به هر روی، یاسمن خلیلیفرد با سه کتاب خود توانسته جایگاه خود را بهعنوان نویسندهای جوان در ادبیات ایران اثبات کند. حالا که مجموعه داستان «فکرهای خصوصی» بعد از دو ماه به چاپ دوم رسیده است، قطعا میتوانیم مطمئن باشیم علاوه بر رماننویسی، خلیلیفرد در داستان کوتاه هم حرفهایی برای گفتن دارد.
فکرهای خصوصی (مجموعه داستان)
نویسنده: یاسمن خلیلیفرد
انتشارات: ققنوس
127 صفحه
14هزار تومان