شیرین سعیدی - شهروند| ارز تکنرخی نخستین نشانه ثبات در بازار و اقتصاد یک کشور است. بازاری که هر چیز به اندازه کافی برای سرمایهگذاری و برنامهریزی روشن است و شفافیت آن، از هر بابت قابل اتکاست. در بیشتر اقتصادهای دنیا، حتی اقتصادی کوچک و محدود هم با ارز تکنرخی کشور را
اداره میکنند.
البته بیشتر اقتصادهای نفتی هستند که با توجه به شرایط اقتصادی ارز چندنرخی دارند یا اینکه سیستمهای پرداخت یارانه به ارز را دارند. در عرف اقتصاد ارز چندنرخی به معنای هزینههای بیشتر و احتمال بروز فساد بیشتر است. همچنانکه در چندسال اخیر با همین مشکل روبهرو بودیم و ارز به جای دونرخی، چندنرخی بود و همین موضوع باعث شد تا سودهای کلانی به جیب سودجویان برود یا با ارز مخصوص دارو خودروهای پورشه وارد شود. در هر حال ارز بیش از یک نرخ میتواند به بیماریهای اقتصادی مثل تورم یا کسری تراز تجاری دامن بزند و از طرف دیگر فضای اقتصاد را برای فعالیتهای تولیدی، ناسالم و مشکلدار کند. تکنرخی شدن در اقتصاد ایران شاید یکی از اتفاقهای نادر و بسیار بااهمیت باشد. نزدیکترین تجربه تکنرخی شدن ارز مربوط به دوران رئیس کلی مرحوم سیدمحسن نوربخش بر بانک مرکزی بود که مدت زمان کوتاهی با استفاده و تاکید بر سیاستهای انقباضی و کنترل شدید حجم پول و نقدینگی همراه با انضباط مالی توانست ارز را تکنرخی کند که البته بسیاری از کارشناسان معتقدند تاثیر سیاستهای تکنرخی شدن ارز در صادرات و قدرت رقابتپذیری برخی کالاها در بازارهای جهانی را میتوان دید. حال با توجه به این تجربه (هرچند این تجربه پس از مرگ نوربخش در سال 82 چندان دوام نیاورد) چرا تا به امروز دولت نتوانسته این تجربه را تکرار کند یا با توجه به شرایط شیوه دیگری برای تکنرخیکردن ارز به کار بندد، موضوعی است که کارشناسان در بخشهای مختلف اقتصادی در مورد آن اتفاق نظر ندارند. اما یک نقطه اشتراک بین آنها وجود دارد و آن هم این است که دولت به تنهایی و آسانی قادر به تکنرخی کردن ارز نیست.
پیشنیاز تکنرخی کردن را نداریم
تک نرخی کردن ارز ازجمله مهمترین سیاستگذاریهای دولت در حوزه پولی است؛ سیاستی که میتواند مستقیم و غیرمستقیم بر درآمدهای دولت و اقتصاد موثر باشد و درعین حال رانت را که هزینههای بیشماری به جامعه تحمیل میکند از بین ببرد. ارز تکنرخی درواقع حاصل سیاستها و رفتار دولت در بخش پولی است. «حجتالله میرزایی» کارشناس اقتصاد و مدرس اقتصاد در دانشگاه معتقد است تکنرخی شدن ارز برای دولت پیشنیازهایی دارد. او در گفتوگو با «شهروند» در مورد این پیشنیازها میگوید: یکی از این پیشنیازها، وجود منابع ارزی و پشتوانه ارزی غنی است که بانک مرکزی بتواند بازار را مدیریت کند. مهمترین و اصلیترین شیوه مدیریت هم ایجاد ثبات در بازار با عرضه یا خرید ارز در بازار است.
او در مورد تاثیر بیثباتی در بازار ارز اضافه میکند: در حوزه کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی آنچه بسیار مهم است ثبات در نرخ ارز است. حتی از نگاهی میتوان گفت که ثبات نرخ ارز بیش از قیمت و نرخ ارز اهمیت دارد. با هر تکانه کوچک در نرخ ارز بهطورکلی افق کسبوکار از بین میرود. این موضوع در شرایط کنونی اقتصاد ما بهشدت تاثیرگذار است و میتواند برای بخش تولید هم ایجاد مشکل کند.
چالشهای دولت برای ارز تکنرخی
سیاستهای دولت مهمترین رکن برای تکنرخی کردن است. اما اینکه چرا دولت نمیتواند ارز را تکنرخی کند، چند چالش وجود دارد. میرزایی در اینباره توضیح میدهد: نخست اینکه دولت قصد ندارد به یکباره و با هزینههای بالا در اقتصاد این کار را انجام دهد، به همین دلیل هم سعی دارد تا از شیوههای خلقالساعه یا سودجویانه بهشدت پرهیز کند.
او اضافه میکند: از طرف دیگر دولت نمیتواند و قصد هم ندارد با پایین نگهداشتن تصنعی نرخ ارز اجازه دهد تا با آزاد شدن نرخ ارز مشکلات دیگری به وجود بیاید.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه افزایش اندک نرخ ارز در بودجه سال 95 نیز نشان میدهد که دولت میخواهد شیب افزایش نرخ ارز چندان زیاد نباشد، تاکید میکند: دولت برای تکنرخیکردن نیز قصد دارد تا همزمان با توجه به نرخ تورم این کار را انجام دهد. به نظر میرسد میزان اندک افزایش نرخ ارز در بودجه 95 و کاهش قابل توجه نرخ تورم تا حدود زیادی با هم هماهنگ باشد. بنابر این سیاست، دولت برای افزایش همزمان نرخ ارز و تکنرخی شدن گامهای بااحتیاطی برداشته است.
او اضافه میکند: البته شرایط مانند کاهش نرخ تورم و همچنین امکان دستیابی دولت به منابع ارزی بیشتر پس از برجام میتواند دولت را در این راه کمک کند. دولت در شرایط فعلی به آسانی نمیتواند ارز را تکنرخی کند.
بازار باید شرایط را بپذیرد
شرایط اقتصادی یکی از مهمترین عوامل تکنرخی شدن ارز است. تورم بالا، عدم ثبات در برنامههای اقتصادی و نامناسب بودن شرایط کسبوکار عوامل اقتصادی هستند که به شدت میتوانند زمان یا نحوه تکنرخی شدن ارز را تحتتاثیر خود قرار دهند. «میثم رادپور» کارشناس بازار سرمایه و ارز در مورد تکنرخی شدن و شرایط بازار برای این کار به «شهروند» میگوید: در مورد اینکه دولت نمیتواند یا تمایلی به تکنرخی کردن ارز ندارد باید به یک نکته بسیار مهم توجه کرد. وقتی در یک بازار دو کالا وجود داشته باشد وقتی نوع جنس متفاوت است، نمیتوان انتظار داشت که هر دو کالا با یک قیمت فروخته شود. حال اگر کیفیت و دسترسی به این دو کالا هم متفاوت باشد یقین بدانید که امکان ندارد این دو کالا را بهراحتی و با یک قیمت خریداری کنید. او اضافه میکند: در شرایط فعلی بازار ارز وقتی از اساس دو نوع ارز وجود دارد که کیفیت و دسترسی به آن مختلف و متفاوت است، نمیتوان توقع داشت که قیمت آنها یکی باشد. وقتی دسترسی به ارز بانک مرکزی به دلیل شرایط بسیار سختتر است و درعین حال خرید آن هم به آسانی انجام نمیشود و در مقابل ارز بازار آزاد بهراحتی در اختیار افراد است (هرچند قیمت آن بالاتر باشد) و افراد بهراحتی میتوانند به ارز مورد نیاز دسترسی داشته باشند، پس تفاوت قیمت خیلی طبیعی است.
رادپور مهمترین اصل تکنرخی شدن ارز را پذیرش بازار میداند و توضیح میدهد: مهمترین اصل و موضوع پذیرش بازار است و اینکه بانک مرکزی بتواند همزمان با این پذیرش با کنترل عرضه ارز بازار را مدیریت و از جهش یا افتهای ناگهانی جلوگیری کند. این موضوع هم تا زمانی که تحریمهای بانکی و سوئیفت برداشته نشود، امکان اجرای آن نیست. بنابراین دولت حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ارز را تکنرخی کند.
او اضافه میکند: تکنرخی کردن ارز فقط اعلام یک قیمت نیست؛ درواقع تعهدی است که دولت باید به آن عمل کند. در غیر این صورت هم اعلام یک عدد نمیتواند تغییری در روند بازار به وجود بیاورد چون ارزی با این قیمت وجود ندارد که بانک مرکزی آن را عرضه کند. بانک مرکزی بهعنوان بازیگر اصلی بازار ارز نقشی انکارناپذیر دارد و وقتی این بازیگر قدرت تغییر وضع را ندارد، نمیتوان امیدوار بود که بهزودی و با توجه به شرایط ارز تکنرخی شود حتی اگر دولت بخواهد و قصد این کار را هم داشته باشد.
بازار مشتقه پرریسک است
در بسیاری از اقتصادها برای کاهش نرخ ارز یا تثبیت آن، هم از بازارهای مالی استفاده میکنند و هم از بازارهای پولی تا بتوانند به نیازهای طیف گستردهتری پاسخ بدهند و درعین حال پوشش ریسک بیشتری هم داشته باشند. رادپور در مورد راهاندازی بازار مشتقه ارزی و کمک به تکنرخی شدن یا پایین آمدن نرخ ارز اضافه میکند: بازار مشتقه ارزی هم با توجه به شرایط و آنچه در خود بازار اصلی ارز حاکم است، بعید است که بتواند تغییر خاصی ایجاد کند. تنها اتفاقی که ممکن است در این بازار رخ بدهد، کمی وضع بازار ارز پرمخاطرهتر میشود. اینکه گفته میشود شفافیت به دنبال دارد یا اتفاق خاصی رخ میدهد، اینطور نیست.
او اضافه میکند: پس از راهاندازی بازار مشتقه ارز ممکن است ریسک بالا برود و افرادی که بهدنبال سود و استفاده از آربیتراژ (آربیتراژ: بهرهگرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است) هستند به این بازار هجوم بیاورند.
این کارشناس بازار سرمایه در مورد دلایل کمتاثیر بودن این ابزار بر کنترل قیمت توضیح میدهد: قیمت در بازار مشتقه از بازار اسپات (معاملات حال) پیروی میکند. در تمام دنیا هم قیمتگذاری در بازار مشتقه به این صورت است که قیمت معاملات حال بهعلاوه درصد ریسک یا سود رایج میکنند و قیمت معاملات آتی استخراج میشود. یعنی قیمت ارز در بازار مشتقه امروز باید براساس قیمت ارز بازار به علاوه 25درصد نرخ سود حداقلی شود تا قیمت معاملات آتی
استخراج شود. رادپور معتقد است با توجه به این فرمول اگر کسی کوچکترین رانت اطلاعاتی یا مالی داشته باشد بهراحتی میتواند بازار را در دست بگیرد و فقط از این بازار سود استخراج کند. او میگوید: بازار مشتقه کاربرد اصلیاش پوشش نرخ ریسک است اما در اقتصادهایی که نرخ تورم بالاست و نرخ سود هم بالاست، این ابزار کاربرد خیلی زیادی ندارد. با توجه به همه آنچه گفته شد، متوجه میشویم که تکنرخی شدن ارز حتی با استفاده از ابزارهایی مانند ابزار مشتقه نمیتواند چندان موثر باشد. این کارشناس بازار ارز یادآور میشود: دولت هم با توجه به حجم اقتصادی و نقش بانک مرکزی در بازار ارز بهآسانی و در کوتاهمدت یا میانمدت (برای مثال سال آینده) امکان کاهش نرخ ارز را ندارد چرا که این کار ریسکهای حسابنشده بسیاری را به دنبال دارد. اوراق مشتقه در بازارهایی مانند بازار ما بسیار پرریسک و خطرناک است.