زشت است انسان مومن دلبستگى و خواستهاى داشته باشد كه او را خوار سازد.
امام حسن عسکری(ع)
ابرو کمان
افتاده بازم در سر هوایی
دل باز دارد میل بجایی
او شهریاری من خاکساری
او پادشاهی من بینوایی
بالابلندی گیسوکمندی
سلطان حسنی فرمانروایی
ابروکمانی نازک میانی
نامهربانی شنگی دغایی
زین دلنوازی زین سرفرازی
زین جو فروشی گندمنمایی
بی او نبخشد خورشید نوری
بی او ندارد عالم صفایی
هرجا که لعلش در خنده آید
شکر ندارد آنجا بهایی
هر لحظه دارد دل با خیالش
خوش گفتوگویی خوش ماجرایی
گویی بیابم جایی طبیبی
باشد که سازم دل را دوایی
دارد شکایت هرکس ز دشمن
ما را شکایت از آشنایی
چشم عبید ار سیرش ببیند
دیگر نبیند چشمش بلایی
عبید زاکانی