تراژدی قابل پیشگیری
 
میلیون‌ها نفر در دنیا هنوز در خطر گرسنگی قرار دارند
 

یاسمن طاهریان | یک نفر از هر 9 نفر در سراسر جهان در معرض خطر گرسنگی است. این وضع در بعضی از کشورها آن‌قدر وخیم است که 20‌میلیون نفر در معرض خطر مرگ از گرسنگی قرار دارند. چطور چنین چیزی در جهان امروز که مازاد تولید مواد غذایی دارد، امکان‌پذیر است؟
آشا‌هام از اهالی سومالی می‌گوید در گذشته فصل باران، فصل عروسی بود. گویی عشق هم به همراه بارش باران به روستا می‌آمد؛ غذا آن‌قدر بود که همه سیر شوند، بزها آن‌قدر پروار بودند که آماده کشتار باشند و شتر به اندازه کافی برای پرداخت مهریه داشتیم. آن روزگار، روزگار فراوانی بود و مردم سومالی هنوز هم از دیدن عکس‌های آن زمان ذوق‌زده می‌شوند؛ عکس‌های مردان و زنان خندان در دشت‌هایی که علف‌های سبز در دستان باد دریایی مواج و سبز را شکل داده بودند. آشا‌هام زن صحرانشین مغروری است که هفت بچه دارد. او یکی از کسانی است که دوست دارد آن گذشته پرنعمت را به یاد آورد. اگرچه یادآوری آن دوران درد و غمی را به همراه می‌آورد. روزگار فعالی، روزگاری سیاه است که در آن هر کسی برای نجات جانش درحال مبارزه است.
آشا‌هام پیرهن سبزی بر تن و گالن آب خالی در دست در غبار فیقی آیوب، منطقه‌ای مسکونی و خودمختار در شمال سومالی، ایستاده است. شنیده بود که در این روستای کوچک آب راکد وجود دارد و به همین دلیل از بیابان به این‌جا آمده بود. چند صد متر آن‌طرف‌تر، لاشه حیوانات در گردوخاک دیده می‌شوند: شترهایی که تجزیه می‌شوند و بزهایی که جان ندارند. شکم‌های پاره‌شان کیسه پلاستیک‌های داخل آن را نشان می‌دهند؛ شام آخر قبل از مرگ. بیش از 10‌میلیون حیوان بر اثر تشنگی در ماه‌های اخیر از بین رفته‌اند.
مردم سومالی‌لند نام این خشکسالی را «سیما» به معنای «برابرکننده» گذاشته‌اند، چون همه اهالی را به یک میزان تحت‌تأثیر قرار داده است. آشا‌هام می‌گوید: «بعد از حیوانات، نوبت آدم‌ها می‌رسد».
به‌ گفته آشاهام خیلی‌ها توانستند از خشکسالی اولیه با آبی که ذخیره کرده بودند، جان سالم به در ببرند. اما خشکسالی دوم مانع از پرکردن دوباره آن ذخایر شد. حالا خشکسالی سوم 75درصد جمعیت سومالی‌لند را که با دام‌های‌شان زندگی می‌کنند، از بین برده است. آشا‌هام 50 تا بز داشته، اما فقط پنج تا از آنها زنده مانده‌اند. او می‌گوید: «ما همه‌جا پرسه می‌زنیم تا چیزی برای خوردن پیدا کنیم. اما تقریبا هیچی پیدا نمی‌کنیم.»
یک سازمان کمکی به فیقی آیوب آب می‌رساند، به همین دلیل عشایر از تمام نقاط کشور به این‌جا آمده‌اند. جمعیت روستا چهاربرابر شده و گله‌داران چادرهای رنگ‌ورو رفته‌شان را در حومه آن بنا کرده‌اند.
آشا‌هام گفت با من بیا و از چادر بیرون رفت. به قوری خالی روی زمین و ظرفی که در آن کمی شیرخشک ریخته اشاره می‌کند. بیرون از چادر حصاری با شاخه‌های خارداری برای پنج بز شجاعش درست کرده است. آشاهام می‌گوید: «گوشت یا شیر نداریم. روزی یک‌بار برنج می‌خوریم. فرزندانم دیگر قدرت ندارند.» فکر کردن درباره باران هم دیگر امیدی نمی‌دهد. او می‌گوید: «حیوانات ضعیف شده‌اند- تغییرات آب‌وهوایی آنها را می‌کشد.» آشاهام دیگر نمی‌داند چگونه قرار است زنده بمانند.
تا ‌سال 2030 قرار است سرنوشت آشاهام و خیلی از اهالی سومالی‌لند که امروزه زجر می‌کشند، رسما ریشه‌کن شود. ‌سال2015 مجمع عمومی سازمان ملل متحد هدف «گرسنگی را به صفر برسانیم» که بخشی از اهداف توسعه پایاست را تصویب کرد. برای خوشبین بودن دلیلی وجود دارد: از ‌سال 1990، تعداد افرادی که از گرسنگی زجر می‌کشند به بیش از 200‌میلیون نفر کاهش پیدا کرده است. این نمونه‌ای از یک داستان بسیار موفقیت‌آمیز است.
متاسفانه، این توسعه عملکرد بسیار ضعیفی داشته. درواقع، هدف به صفر رساندن گرسنگی اخیرا به آینده واگذار شده تا این‌که به آن نزدیک شویم. سومالی یکی از چهار کشوری است که قحطی در آن به سرعت پخش می‌شود: وضع قحطی در سودان جنوبی، یمن و شمال‌شرقی نیجریه وخیم است. در این چهار کشور، 20‌میلیون نفر در معرض خطر شدید مرگ در اثر گرسنگی قرار دارند. استیون اوبراین، مسئول هماهنگی‌های کمک‌های اضطراری می‌گوید که «از زمان تأسیس سازمان ملل با بزرگترین بحران بشردوستانه روبه‌رو هستیم.»
در اجلاس سران گروه 20 که در ماه جولای در‌ هامبورگ برگزار شد، رهبران بزرگترین اقتصادهای دنیا گردهم آمدند تا درباره بهترین شیوه‌های کمکی به فقیرترین‌ها گفت‌و‌گو کنند. دولت آلمان می‌خواهد با راضی کردن دیگر اعضای گروه 20، طرح مارشال را برای آفریقا وضع کند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، هفته گذشته سرپرست 10 کشور آفریقایی در برلین شد تا درباره این طرح مذاکره کند. مرکل می‌گوید: «باید متفاوت فکر کنیم، چون اگر آینده‌ای در آفریقا وجود نداشته باشد، جوانان خواهند گفت باید دنبال زندگی جدیدی جای دیگری بگردیم.» اما مبارزه با قحطی جزیی از اهداف برنامه G-20 نیست. تمرکز اصلی جلوگیری از مهاجرت و در درجه نخست بر کشورهایی متمرکز است که این کار نسبتا عملی باشد.
با این حال، از بین رفتن 20‌میلیون نفر از گرسنگی تنها نمونه کمی است. بحران شدید گرسنگی توجه جهانی را به خود جلب کرده، چون عکس‌های بسیار وحشتناکی از آن منتشر شده است. مشکل بزرگتر را این عدد بیان می‌کند: 800 میلیون؛ تعداد افرادی است که در دنیا از گرسنگی رنج می‌برند.
این عدد در ‌سال 2017 یعنی از هر 9 نفر یک نفر. چگونه ممکن است که بشر نمی‌تواند این مشکل شرم‌آور و قریب‌الوقوع را حل کند؟ چه کسی مسئول است؟ و مهمتر از آن: برای پایان دادن به گرسنگی چه کاری باید انجام شود؟ گروهی از خبرنگاران اشپیگل تصمیم گرفتند پاسخ این سوال‌ها را پیدا کنند. آنها به نقاطی مانند سومالی شمالی و جنوبی که با بحران جدی روبه‌رو هستند و ‌هائیتی و هندوستان، جایی که گرسنگی مزمن و بی‌سروصداست، سفر کردند.
سومالی‌لند: بحران آب‌وهوا
در بیمارستان بورائو، شهری در سومالی‌لند، دکتر یوسف دیریر علی رو‌به‌روی پسربچه‌ای ایستاده است. 15ماهه است، اسمش همسه است و به طرز وحشتناکی لاغر است. اهالی روستا جلوی یکی از کاروان‌های سازمان کمک‌رسانی را گرفته و التماس کرده بودند تا پسربچه را به شهر بعدی برسانند.
همسه حالا بی‌رمق در آغوش مادرش خوابیده. دکتر علی شکمش را معاینه و به آرامی زخم‌های بدنش را بررسی می‌کند. وقتی همسه ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شد، خانواده‌اش زغال داغ را روی پوستش می‌گذاشتند تا نفرین شیطان را دور کنند. خانواده همسه نمی‌پذیرفتند که مشکلش گرسنگی است.
با این حال، سومالی با قحطی آشناست. 6سال پیش بود که خشکسالی بی‌سابقه‌ای کشور را فراگرفت و 260هزار نفر از گرسنگی جان خود را از دست دادند. سازمان ملل امروزه تخمین می‌زند که حدود 7میلیون نفر (بیش از نیمی از جمعیت) به کمک احتیاج دارند. یک‌میلیاردو300میلیون یورو برای فراهم‌کردن این کمک لازم است، اما فقط یک‌سوم آن جمع‌آوری شده است.
منطقه سومالی‌لند در‌سال 1991 از سومالی اعلام استقلال کرد، اما در جهان به‌عنوان یک کشور خودگردان شناخته نمی‌شود؛ در مقایسه با بقیه سومالی، جایی که نظامیان الشباب برای برقراری رژیم اسلامی مبارزه می‌کنند. سومالی‌لند دارای دولت دموکراتیک است، ارتش، پلیس و واحد پولی خودش را دارد و حتی نمایشگاه کتاب برگزار می‌کند. سازمان‌های ایالتی به‌طور گسترده‌ای فعالیت می‌کنند. اما در منطقه‌ای قرار دارد که یکی از بزرگترین بحران‌های دنیا آن را احاطه کرده است. همه اینها هنوز کافی نیستند. دکتر علی می‌گوید: «در حوزه خودمان، به‌ازای یک‌میلیون نفر، 6آمبولانس داریم، هیچ پولی برای بنزین یا پرداخت حقوق راننده‌ها نداریم.»
کودکانی که به بیمارستان می‌آیند، معمولا دو هفته بستری می‌شوند. زیر عکس‌های روستایی از موش‌ها و گل‌هایی که روی دیوارها نقاشی شده‌اند، دراز می‌کشند. اکثر آنها با لوله غذا می‌خورند و قدرت کافی برای داد زدن یا گریه کردن ندارند. علی می‌گوید: «بدترین قسمت آن سکوت است». او قبل از آن‌که آنها را به وضع ناامیدکننده‌شان دوباره پس بفرستد، کاری بیش از احیای آنها از دستش برنمی‌آید.
بدن قربانیان قحطی بعد از مدت زمان مشخصی شروع می‌کند از داخل خود را خوردن. در روزهای اولیه، متابولیسم بدن بدون غذا کند می‌شود. بدن در حالتی قرار می‌گیرد که به صورت طبیعی سعی می‌کند انرژی را ذخیره کند. ارگان‌های بدن گلوکز مورد نیاز مغز را از تجزیه گلیکوژن ذخیره در عضلات و کبد می‌گیرند. بعد از آن ذخایر چربی مورد هدف قرار می‌گیرند و به همین ترتیب بدن پروتیین را از عضلات و ارگان‌های دیگر می‌گیرد. قربانیان گرسنگی احساس سرگیجه و ترس دارند و فعالیت‌های ذهنی آنها هم کند می‌شود. خیلی‌ها اسهال می‌گیرند و عفونت می‌کنند یا به کما می‌روند. بعضی‌های سکته قلبی می‌کنند. بچه‌ها مخصوصا ورم معده می‌گیرند. بین 20 تا 60 روز بعد هم می‌میرند.
کمک‌های اضطراری کاملا لازم است تا جان آنهایی را که از گرسنگی رنج می‌برند نجات داد. اما برای پیشگیری از قحطی، نواحی مانند سومالی‌لند نیاز به استراتژی طولانی‌مدت دارند. تغییرات آب‌وهوایی به‌ویژه پیشرفت‌ها و مبارزه با گرسنگی را به خطر می‌اندازد. این موضوع باعث شده خشکسالی‌های بیشتری رخ دهند. همان‌طور که درجه حرارت آب بالا می‌رود، انسان و حیوان به آب بیشتری نیاز پیدا می‌کنند. درحالی‌که درجه حرارت اقیانوس‌ها بالاتر می‌رود و اسیدی‌تر می‌شوند، امواج گرم تمام محصولات کشاورزی را بیشتر اوقات از بین می‌برند.
یکی از وحشتناک‌ترین طنزهای تلخ تاریخ این است که دنیای صنعتی باعث به‌وجود آمدن تغییرات آب‌وهوایی شده و کشورهای فقیر را بیشتر از همه تحت‌تأثیر قرار داده است.
سومالی‌لند مدت‌هاست که داستان موفقیت‌آمیز آفریقا بوده است، اما دولت از ابزار کافی برای کنترل قحطی به این شدت را ندارد. به علاوه، این موضوع که سومالی‌لند در سطح بین‌المللی شناخته‌شده نیست به این معنی است که کمک‌های کمتری دریافت خواهد کرد.
در نتیجه آسیب‌های وارده به این کشور بیشتر شده است. اقتصاد سومالی‌لند کاملا از کشاورزی می‌چرخد. وقتی اوضاع خوب باشد، این منطقه می‌تواند سالانه حدود 4‌میلیون بز، گوسفند و شتر را به کشورهای عربی صادر کند و 75درصد از بودجه دولت که از مالیات بر صادرات به دست می‌آید، تامین شود. حالا که خشکسالی بقای بشریت را تهدید می‌کند، آیا راهی برای خروج وجود دارد؟
شوکری بانداری، وزیر محیط‌زیست سومالی‌لند و عضو کمیته ملی خشکسالی می‌گوید: «ما باید شیوه زندگی را در کشورمان تغییر دهیم.» زنی زیرک و مصمم که مسئولیتش مانند مسئولیت ابرقدرت‌هاست. بانداری با مراجعان در دفتر کارش که وسایل زیادی ندارد، در پایتخت هرجیسا دیدار می‌کند. او معتقد است شهروندان این کشور باید برخی از سنت‌ها را نادیده بگیرند تا بتوانند راهی رو به جلو پیدا کنند. در طولانی‌مدت، این کشور این‌قدر خشک خواهد شد که نمی‌تواند دام را پرورش دهد.
بانداری می‌گوید: «ما باید کشاورزی را کنار بگذاریم.» او سعی می‌کند خوشبین به نظر بیاید، حتی وقتی مکررا از واژه «باید» استفاده می‌کند. باید صنعت ماهیگیری را گسترش دهیم و رژیم غذایی‌مان را تغییر دهیم. به‌ گفته بانداری، سومالی‌لند و بندر بربرا ذخایر نفتی دارند. بانداری تاکید می‌کند: «باید درآمد خود را متنوع کنیم.» اما به حقیقت پیوستن این صحبت‌ها سال‌ها طول می‌کشد.
خانم وزیر با اشتیاق درباره آینده گردشگری صحبت می‌کند؛ از نقاشی‌های غارها در منطقه و سواحل آن. اما سومالی‌لند نمی‌تواند به تنهایی خودش را بازسازی کند. همان‌طور که بانداری از گردشگری می‌گوید کودکان گرسنه را به بیمارستان کنار وزار‌تخانه‌  می‌آورند.
معاهده اقلیمی پاریس قدرت‌ بخشیدن به کشورهای فقیر از کشورهای توسعه‌یافته است تا بتوان گرم‌شدن کره‌زمین را کنترل کرد. این به آن معنی است که تصمیم ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا برای خارج شدن از معاهده پاریس ضربه‌ای به مبارزه با گرسنگی در جهان است.
سودان‌جنوبی: استفاده ابزاری از گرسنگی
آن چیزی که سومالی، یمن و شمال‌شرقی نیجریه را تهدید می‌کند، در سودان جنوبی به واقعیتی تبدیل شده است. در ماه‌فوریه، از زمان شروع جنگ داخلی در ‌سال 2013، سازمان ملل نوعی از قحطی را اعلام کرد -بالاترین مرحله از پنج مرحله گرسنگی- در قسمت‌هایی از کشور. 5‌میلیون‌و500‌هزار نفر، حدود نیمی از جمعیت کشور از گرسنگی رنج می‌برند.
هواپیما کوچک باری سازمان ملل در نیال در جنوب ایالت به زمین می‌نشیند. در نگاه نخست، به سختی می‌توان گفت خشکسالی منطقه را فرا گرفته. زمین به نظر حاصلخیز و دام‌ها سالم می‌آیند و کره‌زمین که از آب رود نیل اشباع شده، برق می‌زند.
گرسنگی در سودان جنوبی بر اثر تغییرات آب‌وهوایی به‌وجود نیامده، بلکه بر اثر جنگ اتفاق افتاده؛ باوجود آن‌که این کشور غنی از منابع طبیعی است و از زمان پیدایش آن در‌ سال 2011 مورد توجه جامعه خیرین بین‌المللی قرار گرفته است. ممکن است با خود فکر کنید به این ترتیب هیچ‌کس نباید از گرسنگی رنج ببرد.
یکی از بیمارستان‌های نیال، 16تختخواب دارد، اما تنها پنج تخت آن پر است. یکی از پرستاران می‌گوید: «ما نمی‌توانیم به آن افرادی که از جنگ به باتلاق‌ها فرار کرده‌اند، دسترسی داشته باشیم. نیاکواکنا گاتژور، 20 ساله، در یکی از تخت‌‌ها بستری شده. او به همراه پسر کوچک و نوزادش توانسته بود پیاده به نیال بیاید. او که لنگان‌لنگان راه می‌رود، می‌گوید: «مردان نظامی به زور وارد روستای ما شدند و خیلی‌ها را کشتند. بچه‌ام را در پلاستیک گذاشتم و روزها را در باتلاق‌ها گذراندم.» هر چیزی که گیرشان می‌آمد می‌خوردند؛ مانند میوه و نیلوفرآبی.
حدود صد‌هزار نفر به نیال فرار کرده‌اند، اما بسیاری از امدادگران از ترس امنیت‌شان شهر را ترک کرده‌اند. جنگ باعث شده تا تنها دسترسی با نیال از طریق هوایی صورت بگیرد، با هواپیماهای سوخته ارتش و خانه‌های ویران شده. دو‌سال پیش آخرین تلاش نظامیان دولت برای تصرف دوباره نیال، به دست شورشیان دفع شد، اما آتش‌های جنگ هر لحظه امکان دارد دوباره شعله‌ور شود. نظامیان فاسد از گرسنگی به‌عنوان ابزاری برای جنگ استفاده می‌کنند. دو نفر مسئول تمام این مشکلات به‌شمار می‌روند: سالوا مایاردیت و ریک ماچار. این دو نفر نماینده بزرگترین قوم‌های این کشور هستند. رئیس‌جمهوری مایاردیت از قوم دینکاز و ماچار، معاون پیشین آن‌ که از قوم نویر است. بعد از خودمختاری در‌ سال2011، آنها برای رسیدن به قدرت جنجالی برپا کردند که درواقع مبارزه قومیتی به شمار می‌آید.
مایاردیت، ماچار را در میانه ‌سال 2013 اخراج کرد و جنگ داخلی کمی بعد شروع شد. امروزه سربازان دولت با شورشیان مبارزه می‌کنند، درحالی‌که شبه‌نظامیان محلی به قتل‌عام شهروندان روی آورده‌اند. این جنگ دسترسی امدادگران به شهروندان را با مشکل روبه‌رو کرده است.
به گفته جاک مادوت جاک مدیر سازمان سود، اتاق فکر مستقل در جوبا، پایتخت سودان جنوبی سازمان‌های کمک‌کننده فقط به آنهایی که از گرسنگی رنج می‌برند، رسیدگی نمی‌کنند؛ آنها باعث طولانی‌ترشدن جنگ هم می‌شوند. چندین کتاب درباره سودان نوشته است. او می‌گوید: «اگر برای شهروندان غذا تهیه کنید، نیروهای نظامی را هم سیر می‌کنید.» به گفته جاک، بسیاری از مواد خوراکی یا به ارتش می‌رود یا به خانواده‌هایی می رسد که فردی از آنها در این جنگ مبارزه می‌کند.
دولت سودان جنوبی در ماه مارس اعلام کرد قیمت مجوز امدادگران را به 10هزار دلار می‌رساند؛ صد برابر بیشتر از قیمت قبلی. بعد از اعتراض‌های شدید بین‌المللی قیمت به حالت اولیه برگشت، اما نظامیان دولتی صدها ایست‌بازرسی بنا کرده‌اند که تنها امدادگران با پرداخت هزینه‌ای اجازه عبور دارند.
جاک می‌گوید: «کمک‌های اضطراری زندگی‌ها را نجات می‌دهد، اما در عین حال، مانع پیدا کردن راه‌حلی برای مشکلات می‌شود.» به عقیده او کمک‌هایی که به سودان جنوبی می‌شود، کاملا باید قطع شوند. او می‌گوید: «بعد از آن نخبگان ما باید به دنبال راه‌حل‌های خودشان بگردند.»
بسیاری از امدادگران از شنیدن چنین پیشنهاداتی خشمگین می‌شوند، مخصوصا وقتی جان‌شان را به خطر می‌اندازند. بیش از صدامدادگر در طی سه‌سال‌ونیم جان خود را در سودان‌جنوبی از دست داده‌اند. کارمند یکی از سازمان‌های کمک‌رسانی در نیال می‌گوید: «ما نمی‌توانیم بگذاریم که مردم زجر بکشند تا ما موضوعی برای مذاکره با ماموران محلی داشته باشیم. او پسربچه‌ای را که جعبه پلاستیکی که از ترازویی آویزان است، بیرون می‌آورد. این پسربچه نسبت به سنش خیلی سبک است و شکمش ورم کرده. «ما باید کاری انجام دهیم، انتخاب دیگری نداریم. این در مسائل بشردوستانه امری ضروری است.»

اندازه‌گیری گرسنگی

خبر خوب این است که مبارزه با گرسنگی پیشرفت‌های قابل‌توجهی داشته و تعداد افراد گرسنه کاهش پیدا کرده است. اما در دنیا میلیون‌ها نفر همچنان مواد غذایی کافی ندارند. اطلاعات شما درباره این موضوع چقدر است؟
سازمان ملل گرسنگی را این‌گونه تشریح می‌کند: «بزرگترین مشکل قابل‌حل جهان». در سال‌های اخیر برای حل این معضل پیشرفت‌های زیادی انجام شده. هدف بلندپروازانه این است که تا‌ سال 2030 گرسنگی ریشه‌کن شود. این یکی از اهداف توسعه پایا سازمان ملل است که در‌ سال 2015 به تصویب رسید. اشپیگل آنلاین نگاه این اهداف را دقیق‌تر بررسی کرده است.
دلایل بسیاری برای وقوع بحران گرسنگی وجود دارد. در این مطلب به بررسی سه دلیل می‌پردازیم:
1- جنگ و درگیری
گرسنگی غالبا پیامد درگیری‌های مسلحانه است؛ چه درگیری‌هایی باشند که سال‌ها پیش تمام شده‌اند و چه درگیری‌هایی که هنوز ادامه دارند، هر دو باعث می‌شوند مواد غذایی کمیاب شوند. یک سازمان کمک‌رسانی آلمانی Welthungerhilfe، شاخص جهانی گرسنگی GHI را تعریف کرده است. پایین‌ترین میزان شاخص مربوط به کشورهایی است که در آنها جنگ‌های داخلی رخ داده یا هنوز ادامه دارد. شاخص جهانی گرسنگی با درنظر گرفتن مواردی مانند سوء‌تغذیه (در هر سطحی که باشد)، لاغری، عدم‌رشد فیزیکی کافی و میزان مرگ‌ومیر کودکان تعیین می‌شود.
شاخص جهانی گرسنگی چگونه اندازه‌گیری می‌شود.
شاخص جهانی گرسنگی گزارشی است که سالانه سازمان Welthungerhilfe آن را منتشر می‌کند.
Welthungerhilfe سازمان تحقیقات قوانین بین‌المللی غذایی و اهمیت جهانی آن است. به کشورها امتیازی بین صفر تا صد داده می‌شود. هر چقدر این امتیاز بالاتر باشد، میزان گرسنگی هم بیشتر است. امتیاز بالای 20 «جدی» و امتیاز بالای 35 «هشداردهنده» تلقی می‌شود. مولفه‌های مختلفی در این امتیازها تأثیر می‌گذارند؛ ‌درصدی از جمعیت که سوءتغذیه دارند، ضعف و لاغری کودکان و میزان مرگ‌ومیر کودکان. در این گزارش به دلیل کمبود اطلاعات، امتیاز شاخص جهانی گرسنگی 13کشور محاسبه نشده است. این کشورها شامل سوریه، سودان جنوبی و اریتریا هستند. براساس تخمین‌ها، بحران گرسنگی در این کشورها «بسیار هشداردهنده» پیش‌بینی می‌شود.
براساس تحقیقات شاخص جهانی گرسنگی، بحران گرسنگی در جمهوری آفریقای مرکزی وخیم است؛ جایی که شورشیان مسلمان سلکا فرانسیس بوزیزه، رئیس‌جمهوری مسیحی را برکنار کردند. از آن زمان، خشونت نظامی ادامه پیدا کرده است. هزاران نفر کشته و صدها‌هزار نفر مجبور به ترک کشور شده‌اند. در بسیاری از نقاط شهر تولیدی‌ها نابود شده‌اند. شرایط برای همکاری سازمان‌های کمک‌رسان هم مناسب نیست. بسیاری از مردم جمهوری آفریقای مرکزی از سوءتغذیه رنج می‌برند، چون فقط یک وعده در روز غذا می‌خورند. درگیری‌های مسلحانه به میزان گرسنگی در چاد، سیرالئون، یمن، افغانستان و نیجر دامن می‌زند. به دلیل کمبود داده‌های اطلاعاتی، شاخص جهانی گرسنگی را برای کشورهایی مانند سودان جنوبی نمی‌توان محاسبه کرد، اما وضع این کشورها ناامید‌کننده است. سودان‌جنوبی که به واسطه جنگ داخلی ویران شده، شاهد وخیم‌ترین بحرانی است که در آفریقا اتفاق افتاده. برنامه جهانی غذایی سازمان ملل به صدها‌هزار نفر از آوارگان از طریق هوایی مواد غذایی می‌رساند.
2- تغییرات آب‌وهوایی و بلاهای طبیعی
طوفان‌ها و زلزله‌ها به همراه ناآرامی‌های سیاسی موجب شدت یافتن بحران گرسنگی می‌شود. زیرساخت‌های کشورها نابود شده و زمین‌های زراعی قابل استفاده نیستند. در این میان، تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر باعث به وجود آمدن بحران گرسنگی در شرق آفریقا شده است. مثلا خشکسالی در سومالی، کنیا و اتیوپی باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی شده و در درجه نخست کشاورزانی را که تنها درآمدشان از این راه است، تحت‌تأثیر قرار داده است.
تغییرات آب‌وهوایی باعث افزایش خشکسالی و بلاهای طبیعی شده است. سازمان‌های کمک‌رسان نگرانند که پیشرفت‌های سال‌های اخیر برای جلوگیری از گرسنگی نتیجه عکس داشته باشد. زمین‌های کشاورزی خشک‌شده‌اند و سیل و طوفان تمام محصولات را از بین برده است. طبق گفته محققان در مناطقی که گرسنگی مشکلی اساسی است، بیشتر از بقیه تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند؛ مانند مناطق جنوب صحرای بزرگ آفریقا، جنوب‌شرقی آسیا و آمریکای جنوبی.
3- قیمت بالای مواد غذایی
قیمت مواد غذایی در بازارهای جهانی دایما نوسان دارد. در سال‌های اخیر نوسانات بسیار شدیدی مشاهده شده است. قیمت غلات و لبنیات در سال‌های 2007 و 2008 و دوباره در سال‌های 2010 و 2011 روند صعودی داشته است. بعد از‌ سال 2000، قیمت شیر و غلات به‌طور میانگین 80درصد افزایش داشته است. تنها در‌ سال 2016 قیمت آنها کاهش یافت و به نرمال رسید. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد یا فائو شاخص قیمت مواد غذایی را به وجود آورده تا این نوسانات را نشان دهد.
اقتصاددانان درباره علل انفجار قیمت مواد غذایی اختلاف‌نظر دارند. از طرف دیگر، به فاکتورهای بلند‌مدت اشاره می‌کنند؛ رشد جمعیت جهانی، کمبود محصولات کشاورزی به دلیل تغییرات اقلیمی، زمین‌های کشاورزی امروزی که برای تولید محصولات خوراکی استفاده می‌شوند، قبلا برای تولید زیست‌سوخت‌ها به کار می‌رفته. از طرف دیگر، بسیاری از سازمان‌های کمک‌رسان به همراه متخصصان اقتصادی معتقدند که بخشی از مشکلات به دلیل سفته‌بازی کالاهای تجاری است.
هر چقدر اقتصاد یک کشور به واردات وابسته باشد، شاهد نوسانات بیشتری در بازارهای جهانی خواهیم بود. شرایط داخلی کشورها هم از عوامل تأثیرگذار هستند. زیربنا‌های خراب و محصولات بی‌کیفیت نه‌تنها باعث وقوع خشکسالی می‌شود، بلکه قیمت مواد غذایی را هم افزایش می‌دهند. در نتیجه آن بخشی از جمعیت دیگر قدرت خرید مواد غذایی را ندارند یا تنها می‌توانند موادغذایی غیرمغذی را خریداری کنند. این هم نوعی گرسنگی است.
فائو برای تعیین قیمت مواد غذایی در کشورهای جهان، قیمت آن را با دیگر کالاهای موردنیاز روزمره مقایسه می‌کند. مواد غذایی در اروپا و آمریکای شمالی نسبتا ارزان‌تر است.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/125647/تراژدی-قابل-پیشگیری