سعید اصغرزاده| «کتاب سبز» از آن فیلمهای جادهای است که سیر تحول شخصیتهایش در طول مسیر با روح و روان آدم بازی میکند. با اینهمه گرم و دلنشین است. «ماهرشالا علی» از آن شخصیت فیلم «مهتاب» و سریال «خانه پوشالی» که از او سراغ داریم، فاصله محسوسی گرفته، همانطور که «ویگو مورتنسن» از شخصیتی که در «ارباب حلقهها» داشت. دو ارباب و رعیتی که تصویری واژگونه از خود ارایه میدهند. هرکدام درست ضد آن چیزی هستند که تصور میکنی.
اسکار با رویکرد متفاوتش در این سالها نمیتوانست چیزی جز «کتاب سبز» را انتخاب کند. یک سیاهپوست که دکترای موسیقی دارد و برای حضور در تور موسیقیاش نیازمند یک راننده قلدر سفیدپوست است و یک سفیدپوست که نوکر نیست و میخواهد آقای خود باقی بماند. فیلم ماجرایی واقعی است از دهه60 و به یک دوستی دایمی و ابدی مبدل میگردد تا همین سالها.
بازیها عالی است؛ تبدیل شدن «ماهرشالا علی» از یک هنرمند اتوکشیده به یک هنرمند مردمی تحتتأثیر رفتار رانندهاش از یکسو و تبدیل «ویگو مورتنسن» از یک لات قلدر به آدمی اخلاقی و مبادی رفتار از سوی دیگر این کمدی- درام (که هم بیوگرافی دارد و هم موزیکال است) را با داستانکهای متعدد خود برای بیننده دلنشین میکند. فیلم، فیلم رهایی از تبعیض است. دوری از رفتارهای جنسیت زده و رسیدن به رهایی در مسیری پر از توقف و حادثه. دو ستاره و قطبی که با هم اوج میگیرند و در همان اوج میمانند.
تجربههای دلنشین آن دو از شکلگرفتن یک دوستی در اتاقک ماشین به قدری طبیعی و واقعی است که گاه حتی ولع غذاخوردن و وراجی «ویگو مورتنسن» همانطور که روی «ماهرشالا علی» اثر میگذارد، روی بیننده هم اثر میگذارد. فضایی که درست همانند یک پتوی نازک بیننده را در برمیگیرد؛ هم نرم و هم گرم. از موعظه در فیلم خبری نیست اما برشهای انتقادی، فیلم را به کلاس درس مبدل میکند. فیلم بلند «پیتر فارلی» یک سفر زنده و دوستداشتنی است که دنیای متضاد ما آدمها را نشانه میگیرد؛ تفاوت فرهنگها، تفاوت خانهها و زندگیها، تفاوت رفتارها، تفاوت لحن و بیان کلمات، تفاوت حتی اسمها، تفاوت رنگها، تفاوت انتخاب شریکهای زندگی، تفاوت خوراکها، تفاوت لباسپوشیدنها، تفاوت موسیقی شنیدنها و تفاوت نگاهها به دزدی، مذهب، نوشیدن، خوابیدن و حتی نامهنوشتن. هرچند برخی اهدای جایزه را به گرایش همجنسخواهانه نوازنده سیاه دانستهاند و به آن انتقاد کردهاند اما موضوع نکتهای محو در فیلم است.
ما شاهد بلوغ یک زوج هنری هستیم که آرامآرام بر دل و ذهن هیأت ژوری اسکار مینشینند و آنها را نیز دعوت به مراسم خانوادگی سال نویی میکند که منتظر ورود میهمانهای غیرمنتظره است و اگر غیراین باشد، بیننده باور نمیکند!