در روزهای تعطیل رسانههای رسمی کار را دست مجازیها داده بودند و با توجه به محدودیتهای خودخواسته رسانه ملی، بیشتر تحلیلها و دیدگاههای مختلف در شبکههای اجتماعی بود که مطرح میشد. در این فضای بیمهار، یکی از انتقادات دایمی که بیوقفه و به اشکال مختلف شاهدش بودیم، مقایسه بودجه بحران و بازسازی و خلاصه عمران کشور با بودجههایی بود که مردم درک درستی از شیوه مصرفشدن و عایدیشان ندارند. بودجههایی هم هستند که همیشه در اختصاص و هزینهکردشان جای چون و چرا بوده و بخشی از جامعه به آنها با دیده بدبینی نگاه میکردهاند. در این میان، صحبتهای یکی از نمایندگان محترم مجلس در سالهای گذشته که از لزوم اختصاص بودجه مدیریت بحران کشور به مقابله با بدحجابی میگفت هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. موضوعی که با وجود اهمیتش، همیشه در میان مردم و مسئولان با سوالاتی مواجه بوده و روشهای ترویج حجاب و سلایقی که در این زمینه وجود دارد، با بحثهای پایانناپذیر مواجه است. اما اجازه بدهید از آن مورد خاص و نمایندهای که چهبسا خودش هم از آن اظهارات پشیمان باشد.
قضیه امروز مردم این است که این سیلها و فجایعی که به بار آوردهاند، جز بیمبالاتی و مدیریت نادرست که منتظریم نتایج بررسی در موردشان معلوم و اعلام شود، بخشی هم به خاطر فقر و تنگدستی مردم و مدیران شهری و کشوری اتفاق افتاده است. اینکه رودها لایروبی نشدهاند، اینکه شهرها برای مواجهه با سیلی حتی کوچک تاب ندارند، اینکه برای رسیدگی به مردم و امدادونجات بالگرد و لجستیک لازم وجود ندارد، جدا از همه گرفتاریهای فکری، به اوضاع بد مالی هم برمیگردد. همانطور که امروز اگر قصد بازسازی و رسیدگی به مردمی را که زندگیشان را باختهاند، داشته باشیم، با وجود همه دلسوزیها و شعارها، خزانه پری نداریم که دستمان به دستگیری برود. آن وقت در این وضع طبیعی است که مردم بپرسند اولویتبندیها بر چه اساسی انجام میشود. مردم حق دارند بپرسند چرا برای مراسم دیگر پول زیاد در دسترس است و میشود گشادهدستی کرد و جمعیت بزرگی را اطعام کرد و وقت سیل و زلزله که میشود، خجالتزدهایم. مردم صاحب این مملکتاند و هرچه که در چنته هست و نیست از آن آنهاست و به بهترین شکل باید برای سلامت و رفاهشان خرج شود. پس حق دارند بپرسند چرا گاهی در اولویتبندیها، مدیریت بحران و رسیدگی به مردم همه چیز از دست داده در درجه چندماند و بعضی جاهای خاص و مراکز ویژه سهمهای بزرگ دارند. وقتی میگوییم مردم به کمک بیایند و همه با جان و دل میآیند، وقتی همه با چشمان اشکبار به وضع هموطنان به گل نشستهشان نگاه میکنند و نگران زندگی و عاقبت سیلزدگانند، یعنی اکثریت قریب به اتفاق جامعه اولویتشان رسیدگی به فاجعه است. سوال ساده و تکراری این است که دولت میتواند با همین معیار کار را بگرداند و از بیتالمال خرج کند، یا دستهای پنهان به منافع خود میاندیشند و مقابل منافع عمومی ایستادهاند؟ برای همینها نبود که روحانی از شفافسازی بودجه میگفت؟ برای همین نیست که باید بر سر بودجه و شفاف شدنش ایستاد و جنگید؟