فصل آخر مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» محل حرفوحدیثهای بسیاری بود. بعضی از مخاطبان که سالها مجموعه را دنبال کرده بودند، وقایع فصل آخر را پرشتاب و بیمنطق دانستند، در حالی که بعضی دیگر معتقد بودند فصل هشتم بهترین پایانبندی ممکن برای این سریال بود. همچنان که مخاطبان نگاه یکسانی به فصل هشتم نداشتند، منتقدان هم اختلافنظرهای بسیاری در خصوص فصل آخر سریال داشتند.
دیوید سیمز در نشریه آتلانتیک نوشته است: «تصمیم ناگهانی تیریون و شرکا درباره برگزیدن برن استارک به عنوان پادشاه هفت اقلیم احتمالا تا حد قابل توجهی باعث تعجب بینندگان شده است. پس از آن همه جنگ و دشمنی میان دنریس، جان و سرسی، برن به عنوان یک رقیب، کاملا نادیده گرفته شده بود. او بیشتر به یک ویکیپدیای زنده شباهت داشت و در این فرآیند شخصیت خود را نیز از دست داده بود. دیوید بنیاف و دن وایس در سالهای اخیر بارها ثابت کردهاند که ژستهای سینمایی را به ساختن تدریجی یک جهان باورپذیر ترجیح میدهند و سوزاندن تخت آهنین در پایان مجموعه هم آخرین ادا و اطوارشان بود.
کلی لاولر نیز در یواسای تودی نوشته است: «هنگامی که پخش گیم آو ترونز هشت سال پیش آغاز شد، کاملا واضح بود که با یک مجموعه متفاوت طرفیم. قصهای که برده قواعد معمول ژانر فانتزی نبود و آنها را شکست و زیر پا گذاشت. تراژدی و بیعدالتی همچون اژدها و جنگ بخشی جداییناپذیر از هویت این مجموعه بود. اما سریالی که آخرین قسمت آن شب یکشنبه پخش شد، چنین سریالی نبود… سریالی بود بدون خلاقیت و کلیشهای… همه چیز ساده و رو بود، حتی مهمترین مرگومیرها و گزینه پادشاهی. در واقع مجموعه پایان نیافت، بلکه اساسا رها شد.
دانیل داداریو در نشریه ورایتی: «طبیعی است که قسمت پایانی گیم آو ترونز تعداد کمی از افراد را راضی کند… باید در نظر داشت که پایانبندی این سریال از مجموعه رمانهایی میآید که خود هنوز پایان نیافتهاند و این مجموعه از ابتدا به آن وابستگی داشته است. طبیعتا در چنین شرایطی افراد زیادی قانع نمیشوند، آن هم با در نظر گرفتن زمانی که سریال برای فصل هشتم و پایاندادن به قصه در نظر گرفته بود. در فصل آخر برخی از اقدامات واقعا هوشمندانه بود. در میان این اقدامات میشود به کشتن نایت کینگ در قسمت سوم اشاره کرد؛ حذف نایت کینگ به سریال اجازه داد که در سه قسمت آخر صرفا روی پایان بازی در وستروس تمرکز کند. اما آنچه سریال در ساختنش شکست خورد، ایجاد پیشزمینهای مناسب برای به قدرت رسیدن برن یا مهمتر از آن برای پیدایش ناگهانی دموکراسی بود.