کارگردان فیلم میترا استاد درباره خبر جعلی یک کانال تلگرامی به پلیس فتا شکایت کرد
 
آبروی من و ده‌نمکی را بردند
 

 

شهروند|  در روزهایی که خبر قتل «میترا استاد» فضای مجازی را قبضه کرده بود و اخبار درست و نادرست یکی پس از دیگری دست‌به‌دست می‌چرخید، «صادق پروین آشتیانی» کارگردان فیلم مستند واران به‌واسطه همکاری‌اش با میترا استاد در گفت‌وگو با روزنامه شهروند درباره شخصیت او در دوران بازیگری روایت‌هایی را بیان کرد. حالا بعد از گذشت دو هفته از چاپ این مصاحبه، رسانه غیر رسمی آمدنیوز با دستکاری این روایت و چاشنی دروغ، پیامدهایی را رقم زده تا این کارگردان سینما را مجبور به شکایت کند. آمدنیوز که خودش را رسانه‌ای اپوزیسیون می‌داند با نسبت دادن وجود روابط خصوصی میان میترا استاد با صادق پروین آشتیانی و مسعود ده‌نمکی باعث شد تا کاربران فضای مجازی به صفحه آشتیانی در اینستاگرام حمله کنند تا جایی که او ضمن بستن پیجش، از آنهایی که این شایعات را منتشر کردند به پلیس فتا شکایت کرد.
آقای آشتیانی! حاشیه‌های زیادی پیرامون انتشار مصاحبه اولی که داشتیم به وجود آمد. خودتان درباره اتفاقات چند روز گذشته بیشتر توضیح دهید.
چند روز پیش، از طرف چند نفر از دوستانم شنیدم که یکی از این رسانه‌های غیر رسمی (آمدنیوز) مطلبی را منتشر کرده ‌است که بخشی از آن را از مصاحبه اول من با روزنامه شما که رسانه‌ای کاملا رسمی است، برداشته بود. مطالبی که از این مصاحبه گرفته بود را به شکلی کاملا ناجوانمردانه تغییر داده بود و درواقع باید بگویم که اساس قضیه دروغ و تهمتی بود که نه‌تنها به من بلکه به چند نفر دیگر هم نسبت داده شد. نمی‌دانم چه تفکر یا رویکردی پشت این مسأله وجود دارد که این افراد و رسانه‌های آنها را واداشته تا ذیل تسویه‌حساب‌های جناحی و سیاسی به تخریب بپردازند و دیگران را قربانی امیال و خواسته‌های پلید خود کنند. آن‌چه نوشته بودند این بود که خانم استاد در چند‌سال گذشته در جریان فیلم‌هایی که نقش بازی کرده (فیلم من و فیلم اخراجی‌های ده‌نمکی) با این افراد در ارتباط  بوده؛ آن هم زمانی که او همسر داشته است؛ نخست این‌که می‌خواستم طی مصاحبه و برای تنویر افکار عمومی مشخص کنم و بگویم که متاسفانه بخشی از مردم گویی آماده‌اند که یک مسأله دروغ را بدون این‌که به اصل ماجرا توجه داشته باشند، سریع قضاوت کنند و عکس‌العمل نشان ‌دهند؛ حتی کلی پیام‌ عجیب هم برای من فرستاده بودند. من قصد دارم با سند و مدرک واقعیات را روشن کنم.
 اصل ماجرا چه بود؟
 من در‌ سال 92 با خانم استاد فیلمی را به اسم «واران» به پیشنهاد او کار کردم که خود او هم در این فیلم به ایفای نقش پرداخت. شهریور 92 بود که کار فیلمبرداری ما در کرمانشاه به اتمام رسید و روزی که من سکانس آخر را گرفتم، وسایلم را به همراه دیگر عوامل فیلم جمع کردم و به تهران برگشتم. درواقع آخرین باری بود که من خانم استاد را دیدم (یعنی از شهریور 92 تا الان) و بعد از آن دیگر خبری از او نداشتم. البته در ارتباط با مبلغی که در فیلم به ایفای نقش پرداخته بود و ادعا می‌کرد، به من و تهیه‌کننده پیامک می‌داد و حالا اتفاقاتی افتاد که همان مبلغ پیشنهادی از طریق وکیل خودمان به او داده و تسویه شد. الان ما از او رضایت کامل داریم که نوشته من درواقع حق و حقوقی از این فیلم و از این اشخاص ندارم و مبالغ مدنظر خودم را دریافت کردم و البته خوشبختانه مدارکش را هم داریم. اما در متن این خبر کذایی نوشته شده که تا ‌سال 95 با هم در ارتباط بودند. درواقع اگر من کار خلافی کرده باشم، الان باید محاکمه شوم. فارغ از همه این مسائل، دادسرا، نیروی انتظامی، آگاهی و دیگر عوامل امنیتی و اطلاعاتی می‌توانستند با شگردهای مختلف حقیقت را روشن کنند.
ناراحتی من از مردمی است که بدون اطلاع از واقعی یا غیرواقعی بودن این اخبار به صورتی مستمر در شبکه‌های اجتماعی دست به انتشار آن می‌زنند که این مسأله واقعا ناراحت‌کننده و عذاب‌آور است. مردم زمانی این شرایط را درک می‌کنند که تک‌تک آنها مورد قضاوت دروغ دیگران قرار گیرند. می‌خواهم به مردم بگویم زمانی که اطلاعی در مورد مسأله‌ای ندارند، قضاوت نکنند.
در جایی به جایزه‌ای اشاره کرده‌اید که خانم استاد ‌سال 96 بابت بازی در فیلمی دریافت کرده بودند، پیامکی به شما داده بودند از شماره‌ای که شما آن را نداشتید و درواقع شماره را تغییر داده بودند و این آخرین تماس یا ارتباط شما با خانم استاد بود و بعد از آن دیگر هیچ ارتباطی نداشتید و درواقع کات کردید، درست است؟
البته از‌سال 92 که به دلیل مشکل حقوقی سر آن فیلم داشتیم او را ندیدم، ولی الان همه مدارک و البته وکیل من هم حضور دارد که درواقع او در مورد آن ماجرای مالی که با ما داشتند مدتی به من و تهیه‌کننده پیام می‌دادند البته از طرف ما هیچ جوابی داده نمی‌شد. درنهایت ما مجبور شدیم مبلغی را بابت بازی او یا مشاوره‌هایی که در بحث تولید و لهجه داده بودند به او بدهیم و درنهایت با او تسویه کرده و رسید رضایت را هم گرفتیم. دیگر از آن زمان به بعد خبری از او نداشتیم.‌ سال 96 بود که خانم استاد دو پیامک دادند؛ یکی این بود که گفت بابت اذیت‌هایی که من در حق شما مرتکب شدم، حلالم کنید و بعد پیامی با این مضمون فرستاد که من در فلان جشنواره جایزه گرفتم و این جایزه را مدیون راهنمایی‌های شما هستم و درواقع تشکر کرد. این آخرین پیامی بود که من از او داشتم و بعد از آن‌سال 97 بود که خبر ازدواجش با آقای نجفی را و ‌سال 98 هم متاسفانه خبر فوت او را شنیدم. این مجموعه اتفاقاتی بود که گفتم و این رسانه‌ها ناجوانمردانه آبروی دیگران را بردند و از همه مهمتر آبروی خانم استاد که دستش از دنیا کوتاه شده است.
بازتاب این شایعات و تهمت‌هایی که منتشر شده به زندگی شخصی‌تان هم لطمه‌ای زده است؟
ما ایرانی‌ها یک مسأله کذب و حاشیه‌ساز را زود باور می‌کنیم، بدون این‌که تلاشی در راستای رسیدن به واقعیت این‌که مسأله چه بوده، کرده باشیم. کامنت‌هایی که من پای خبری که در رسانه‌ای چون آمدنیوز انتشار پیدا کرده خواندم، اغلب آنها فحش و ناسزا بود و چه اندازه تلخ است که مردم زود باور می‌کنند. طبیعتا تبعات بدی هم برای من داشت و مجبور شدم صفحه‌ام را ببندم، چون مشکلات خانوادگی برای من به وجود آمد. البته بعد از این ماجرا از طریق وکیلم به دنبال کارهای حقوقی و قضائی‌ام هستم. وکیل من شکایتنامه‌ای را نوشته‌اند. با توجه به این‌که منبع انتشار دهنده این خبر خارج از کشور است، اما کار خودمان را انجام می‌دهیم و تا جایی که لازم باشد از هیچ تلاشی در محکومیت این افراد و رسانه‌ها دریغ نمی‌کنیم. البته از طریق پلیس فتا هم به دنبال رسیدگی به حاشیه‌ها و مسائلی هستیم که در فضای مجازی اتفاق افتاده است. کسانی که این اخبار را منتشر می‌کنند چه در اینستاگرام و چه در دیگر شبکه‌های اجتماعی آنها را هم پیگیری می‌کنیم. حتی آقای ده نمکی هم می‌توانند شکایت کنند. درواقع ما دو نفر قربانی این فضای بد شدیم.

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/164453/آبروی-من-و-ده‌نمکی-را-بردند-