روزنامه شهروند کد خبر: 137386 تاریخ خبر: ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۷ تير گزارش «شهروند‌‌» از ماجرای کسانی که می‌خواهند‌‌ اسمشان را تغییر د‌‌هند‌‌ مرا به نام کوچکم صد‌‌ ا بزن ليلا مهداد| <<اشرف>> مرز 50 سالگي را كه گذراند، دیگر نخواست <<اشرف>> بماند، می خواست <<پانته آ>> باشد. از جواني خوش پوش بود و حالا كه سن وسالي را پشت سر گذاشته و به 60 سالگي نزديك مي شود، هنوز هم در رديف زنان شيك پوش قرار می گیرد. وقتي به دنيا آمد به رسم ماندگار، بزرگ فاميل در گوشش اذان خواند و اشرف ناميدش. دوران كودكي و مدرسه و نوجواني <<اشرف>> صدايش كردند، حتي زماني كه عروس شد، آشنايان و فاميل جديد، نوعروس را <<اشرف>> صدا زدند اما چندسالي است كه به همه اعلام كرده <<پانته آ>> صدایش کنند، با این که هنوز اقدامی برای تغییرنام اش در شناسنامه نکرده: <<روند تغییر اسم، خيلي وقت گير و حوصله بر است، البته نيازي هم به تغيير شناسنامه نمي بينم، تنها دوست دارم دوستان و آشنايانم با اسم جديدم صدايم كنند. گرچه افرادي كه به من نزديك ترند، به شوخي و جدي مي گويند ما همان <<اشرف>> صدايت مي كنيم. بعضي ها هم هستند که به خواسته ام احترام می گذارند.>> <<پانته آ>> در گروه افرادی قرار می گیرد که انتخاب نام را اختیار فردی می دانند و می خواهند دیگران آنها را به نامی که دلشان می خواهد، صدا کنند: <<نام كوچك از ابتدا تا انتهاي عمر همراه ماست و اگر دوستش نداشته باشيم، واقعا آزاردهنده است. آدم بايد نامش را دوست داشته باشد و از شنيدن آن لذت ببرد. به نظر من انتخاب اسم باید جزو اختيارات خود آدم باشد.>> بازتاب ها و برخورد دوستان و آشنايان براي پانته آ اهميت زيادي ندارد: <<خيلي ها مي گويند يك عمر اشرف بودي، حالا چه معني دارد در اين سن وسال نامت را تغيير بدهي يا مي گويند اشرف مگر چه ايرادي داشت؟ حتي بعضي ها با لحن خاصي <<پانته آ>> صدايم مي كنند اما واقعيت اين است كه برخوردها هيچ تاثيري در من ندارند.>> وا چه غلط ها!! اولين جمله اي كه <<مهشيد>> بعد از تغييرنام اش شنيد، این بود: <<وا چه غلط ها>> 18 سال دارد و براي رفتن به دانشگاه آماده مي شود. اسم اش را دوست ندارد، از همان زمانی که خودش را شناخت: <<اسم مادربزرگم را روی من گذاشتند، <<س...>>. اين اسم براي همان نسل ها خوب بود نه براي هم نسل هاي من. هربار اسمم را مي شنيدم، حس خوشایندی نداشتم، چون نمي توانستم با آن ارتباط برقرار كنم. براي تغييرنام اقدام كردم اما آن قدر سخت گرفتند كه پشيمان شدم.>> اولين واكنش را عمه بزرگش اش نشان داد: <<وا چه غلط ها>> و هنوز هم سمیه صدایش می کند: <<دوستانم خيلي راحت با اين مسأله كنار آمدند. تغيير هميشه براي نسل هاي جديد راحت تر است تا قديمي ها. قديمي ها نسبت به تغيير گارد دارند، شايد به اين فكر نمي كنند كه آدم فقط يك بار زندگي مي كند.>> اما <<فاطمه>> به خاطر داماددارشدن نامش را تغيير داد: <<داماددار كه شدم، اسمم را عوض كردم و گذاشتم فاطمه.>> او در آذربايجان به دنيا آمده و بزرگ شده همان جاست، تنها دليل انتخاب نامش قربان صدقه رفتن های مادربزرگش بوده: <<مادربزرگم ماماي خانگي بود و وقتي به دنيا مي آيم، به زبان تركي به مادرم مي گويد <<جانيم فداسينَ، نه بالاجا، دي>> و از همان زمان بالاجا صدايم مي زنند به معناي كوچك>> <<فاطمه>> سال هايي كه در آذربايجان زندگي مي كرده، با نام اش مشكلي نداشته، حالا ولی اسم اش را دوست ندارد: <<در منطقه اي كه زندگي مي كرديم، نام هايي از اين دست زياد بود و براي همين خيلي خجالت نمي كشيدم، وقتي هم كه عروسي كردم و آمدم تهران، با اين كه خجالت مي كشيدم و بايد به همه توضيح مي دادم، نامم را تغيير ندادم، اين كه براي دختر بزرگم خواستگار آمد و خودش پيگير تغييرنامم شد.>> <<فاطمه>> هم با عكس العمل هايي روبه رو بوده است: <<خواهرشوهرم همان اول كه از مادر دامادم نام <<فاطمه>> را شنيد، با لحن تمسخرآميزي چشم هايش را در اطراف چرخاند و گفت <<فاطمه>> كي هست؟ البته به همين اكتفا نكرد و در خلوت كلي سركوفت زد كه چرا نامت را تغيير داده اي و هنوز هم من را به نام قديمم مي نامد، براي همين در میهماني هايي كه خانواده دامادم هستند، از او دعوت نمي كنم. هرچند اين موضوع به 27سال پيش برمي گردد.>> ماهیت الگوهای فکری تغيير كرده است | مصطفی آب روشن| عضو انجمن جامعه شناسی ایران| امروزه در جامعه ما جوانان نه تنها به بدن و زیبایی ظاهری خود توجه ویژه ای دارند بلکه شاهديم این دسته افراد به خصوص زنان نام خود را هم مطابق با الگوهای پذیرفته شده اجتماعی که از طریق رسانه ها تبلیغ می شود، تغییر می دهند، بنابراين برای فهم این گونه رفتارهای جمعی در ابتدا باید ریشه های اجتماعی و فرهنگی گرایش افراطی به پذیرش اجتماعی در جامعه را تحلیل و شناسایی کرد تا بتوان تبیینی درست و منطقی از آن ارایه داد. گفتنی است نام زیبا یکی از ارزش های مهم اجتماعی در همه جای دنیا به شمار می آید و به شکل ضمنی در تعاملات اجتماعی تاکید زیادی بر آن می شود. بعضي از نام ها با توجه به زمینه اجتماعی، فرهنگی و تاریخی کارکرد زیباشناختی خود را از دست می دهند،بنابراين از دیدگاه فرد هرقدر فاصله وضعیت موجود با وضعیت مطلوب و آرمانی بیشتر باشد شخص دچار اختلالات روانی شده و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد براین مبنا جوان امروز تمامی تلاش خود را به کار می گیرد تا متمایز و پسندیده تر در جامعه ظاهر شود. هر قدر فراوانی افرادی که به تغییر نام روی می آورند بیشتر می شود به همان اندازه انگیزه برای افرادی که تمایلی به این کار نداشته اند بیشتر می شود زیرا در وضعیت یاد شده، این الگوی رفتاری به عنوان یک مد و پرستیژ اجتماعی تلقی مي شود و با توجه به آن چه در جامعه ما در حال رخ دادن است در می یابیم که افراد ناخواسته این الگوی تقلیدی را در ذهنشان ضرورت انگاری می کنند تا جایی که تغییر نام برای خیلی از دختران جامعه جزو اولویت های زندگی قرار گرفته است. با دقت در نام افراد و وضعیت اجتماعی شان درمی یابیم که رابطه معناداری میان بعضي نام ها و طبقه اجتماعی افراد برقرار است، بنابراين بعضي نام ها نماد طبقه اجتماعی برتر و بعضي دیگر متعلق به گروه های اجتماعی متوسط و زیرمتوسط جامعه تلقی مي شود. براساس این طبقه بندی های ذهنی که به شکل پنهان در تعاملات اجتماعی مان برقرار است عده ای سعی می کنند با تغییر نام، خود را متمایز و پسندیده تر جلوه کنند که این احساس و اعتماد به نفس پایین موردپسند خیلی از افراد جامعه نبوده به طوری که واکنش های طردکننده بعضي از دوستان را در پی دارد زیرا این ذهنیت در نزدیکان فرد به وجود می آید که این شخص عزت نفس پایینی دارد و با کمترین هزینه می خواهد خودش را متمایز و برتر از دیگران نشان بدهد. نکته درخور توجه اینکه جامعه ایران در حال گذار از دوران سنتی به مدرن است و این تغییرات جدی، ماهیت الگوهای فکری را به وجود آورده است. درواقع عوامل اجتماعی و فرهنگی در جامعه از متغیرهایی است که در شکل گیری تصور آرمانی از هویت فردی تاثیرگذار است. این الگوی رفتاری جمعی معیاری برای بازنمایی وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه است. درواقع افراد می کوشند نام خود را به شکل پذیرفته شده اجتماعی تغییر دهند چرا که از نظر افراد جامعه، نام زیبا یا ظاهری پسندیده با ویژگی های شخصیتی شایسته و مطلوب رابطه معناداری دارد. به عبارتی نام زیبا نشان از شخصیت زیبا تلقی می شود. گفتنی است کسانی که باورهای سنتی زیباشناختی دارند تصویری کاملا پسندیده از نام خود دارند و بر عکس بعضي از کسانی که اندیشه های مدرن را درسر می پرورانند تصویری غیرقابل تحمل از نام خود دارند. یک روانشناس اجتماعي در گفت و گو با <<شهروند>> از اهميت نام و نام خانوادگي و اختلال شخصيت مرزي مي گويد: نام کوچک جزیی از هویت فرد است شهروند| مجيد صفاري نيا، روانشناس اجتماعی است. او در گفت وگو با <<شهروند>> می گوید افرادی که بدون داشتن اسم های نامتعارف اقدام به تغییر اسم می کنند، دچار اختلال شخصیت مرزی هستند. می ‎توانیم بگوییم اسم هر آدم، بخشی از هویتش است؟ همان طور كه نام خانوادگي بخشي از هويت فرد را تشكيل مي دهد، نام كوچك هم جزیي از هويت اوست و براي همين وقتی که والدين براي فرزندشان نامي را انتخاب مي كنند بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه فرزندانشان در آينده بتوانند به آن نام ببالند. تكليف نام هاي نامتعارف چه می شود؟ در گذشته نام هايي مثل شكار، چراغ علي، اجاق علي و ... مرسوم بود. اسامي اي كه نه از نظر هويتي و نه از نظر معنايي خيلي ارزنده نيستند و تنها به واسطه مرسوم بودن اين اسامي براي نوزادان انتخاب مي شدند و بسياري از اين افراد اقدام به تغيير نامشان مي كنند و چنين تصميمي قابل درك است. در واقع تغيير اسامي سخت، بي معنا، بي محتوا، ناموزون و غيرقابل درك امري طبيعي است و از نظر روانشناختي ايرادي به آن وارد نيست و جايي براي نگراني وجود ندارد. بعضي اوقات در ميان مراجعان تغيير نام افرادي را مي بينيم كه با داشتن نام هاي متعارف تصميم به تغيير نام گرفته اند. افرادي كه از نظر روانشناسي در گروه افراد داراي اختلال شخصيت مرزي قرار مي گيرند، همانند افرادي هستند كه دست به تغيير سن خود مي زنند. اعمالي كه درواقع نشان از نبود سلامت روان فرد دارند. در تغيير نام هاي متعارف مي توان ردپاي اختلالات شخصيت را ديد. نام و نام خانوادگي برای جوامع خاصی اهمیت دارد یا می توان آن را به همه جوامع تعمیم داد؟ اهميت نام و نام خانوادگي مختص همه جوامع است. كوتاه و معنادار بودن نام در بسياري از جوامع باعث مي شود تا فرد به راحتي شناسايي شود و در مقابل نام هاي طولاني و عجيب وغريب كه تلفظ راحتي هم ندارند از محبوبيت كمي برخوردارند و به همين منظور انتخاب نام هاي كوتاه،معنادار، قابل تلفظ و سريع توصيه مي شود. انتخاب نام را مي توان جزو اختيارات فردي در نظر گرفت؟ در مباني حقوق بشري انتخاب نام يكي از اختيارات فرد است و به همين دلیل حتي قيد شده فرد در هفت سالگي نامي را كه دوست دارد براي خود انتخاب كند، البته در نگاه اول چنين موردي مي تواند راه حل محسوب شود اما اين سوال پيش مي آيد كه تا هفت سالگي فرد بايد به چه نامي خوانده شود؟ هفت خوان تغيير نام <<چه مداركي نياز است؟ چه بايد كرد؟>> دستپاچه است و مرتب سوال مي كند اما جواب آخر اين است: <<تغيير نام حداقل يك ماه طول مي كشد.>> دخترش در كنكور قبول شده و قبل از ثبت نام دانشگاه مي خواهد نامش را تغيير دهد اما جواب آخر نااميدش مي كند. مراجعه کننده بعدي وكيلي است كه براي تغيير نام موكلش به ثبت احوال آمده و قرار است برای نام موکلش جایگزینی پیدا کند،اما متصدی بخش تغییر ثبت احوال می گوید:<<طبق ليستي كه داریم اسم مورد نظر را مي توانيد به <<زهرا>>،<<فاطمه>> و <<زينب>> تغییر دهید.>> <<اعظم>> و <<صغري>> هنوز به مرحله دريافت فرم تغيير نام نرسيده اند اما از ابتداي كار نااميد ند و مي گويند: <<عربي بودن نام دليل بر تغيير آن نمي شود.>> <<عزيزه>> را از كودكي <<بهاره>> صدا زده اند اما <<عزيزه>> در شناسنامه ثبت شده و مي خواهد در 25سالگي براي هميشه <<بهاره>> باشد اما به گفته كارمندان تنها مي تواند از ليست ثبت احوال نامي را براي خود انتخاب كند. تصور مردم بر این است که تغییر نام هاي مذهبی به غیرمذهبی ممنوع است در حالی که اینطور نیست، فقط زمانش طولانی تر است و مسیر، پیچیده تر. با این همه در نهایت این قاضی است که می تواند اسم را بر اساس ضوابطی که وجود دارد، تایید یا رد کند. ممنوعیتی وجود ندارد اما برای حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل در این نوع اسناد، دادگاه ها معمولا برای این تغییرات کمی سختگیری می کنند، البته سوالي كه در اين ميان پيش مي آيد اين است که قانون چه مي گويد؟ بر اساس ماده 997 قانون مدني همه شهروندان بايد نام خانوادگي داشته باشند و به موجب ماده 40قانون ثبت احوال تغيير آن بايد با تصويب سازمان ثبت احوال كشور باشد. اگرچه در قانون ثبت احوال سال 1319 تغيير نام كوچك پيش بيني نشده بود و در نهایت در سال 1355در بند 4ماده 3 اين پيش بيني در نظر گرفته و در سال هاي بعد لايحه اي تدوين شد كه براساس آن اختيار تغيير نام به ايرانيان پس از رسيدن به 18سالگي از سوي سازمان ثبت احوال قرار گرفت که البته تغییر نام مشروط است، مثل ممنوعیت انتخاب اسم هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی شود، عنوان ها و لقب های قدیمی مثل امین الدوله، نام های زننده یا مستهجن یا نامتناسب با جنسی، اسامی افراد همنام در خانواده و ... همچنین بر اساس تبصره ۶ ماده ۲۰ قانون ثبت احوال با تايید مراجع ذیصلاح به دین اسلام مشرف شده باشند یا این که در نام کوچک چیزی زاید و غیرضروری یا ناشی از اشتباه اشخاص وجود داشته باشد، هم می تواند منجر به تغییر اسم شود. در این موارد مرجع صالح برای تغییر نام، هیأت حل اختلاف اداره ثبت احوال است اما موارد دیگر مانند تغییر نام های غیرموجه و ناخوشایند در صلاحیت محاکم دادگستری است.