روزنامه شهروند کد خبر: 174259 تاریخ خبر: ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۹ مهر به بهانه امضای طرحی در مجلس برای جدایی ری از تهران ری، مادری که از ارث محروم است ‏ حسن خلیل آبادی عضو شورای شهر تهران رجوع به اصل 100 قانون اساسی، مهمترین دلیل بر جدایی ری از تهران است؛ اصلی که می گوید هر ‏شهر باید شورای خودش را داشته باشد و اعضایش را مردم همان شهر انتخاب کنند و این درحالی است ‏که شهرهای تجریش، ری و تهران در سال 92 و در بدعتی از هم جدا شدند؛ بدعتی که به دنبال اختلاف ‏سیاسی رئیس جمهوری و شهردار وقت اتفاق افتاد و مجلس و شورای نگهبان هم آن را تصویب و تأیید ‏کردند. درحالی که در سال 85، مرکز پژوهش های مجلس مطالعه ای درباره لزوم جدایی ری از تهران ‏انجام داد و در آن لزوم این موضوع ثابت شده بود، اما مجلس چند‎ ‎سال بعد و با لابی قوی شهرداری تهران، ‏بین نماینده ها، تبصره ای به ماده 12 قانون شوراها اضافه کرد که خلاف قانون اساسی بود؛ تبصره ای ‏که براساس آن <<در محدوده شهری تهران، ری و تجریش فقط یک شورای اسلامی شهر تشکیل می ‏شود.>> این درحالی بود که احمدی نژاد حتی تمدن را به عنوان شهردار ری معرفی کرد و ‏وزارت کشور هم در سال 92، مقدمات برگزاری انتخابات شورای شهر ری را آماده کرده بود، اما با ‏تصویب این تبصره، همه چیز به هوا رفت. این هم البته ناگفته نماند که رئیس جمهوری وقت هم دلش ‏برای مردم ری نسوخته بود، بلکه می خواست قدرت شهرداری را محدود کند و این باعث شد به مردم ‏شهرری آسیب وارد شود. ‏ موضوع جدایی شهر ری از تهران به قبل از انقلاب برمی گردد؛ در آن سال ها قانونی به نام قانون ‏پایتخت پیشنهاد شده بود که براساس آن قرار بود تهران تا کرج، قزوین، قم و گرمسار یعنی تا شعاع ‏‏120 کیلومتری به عنوان پایتخت شناخته شود؛ بعدها اما این شهرها یا جدا یا یکی یکی استان ‏شدند. ری اما داستان متفاوتی با همه این شهرها پیدا کرد؛ ری به تهران نزدیک تر بود و راه دسترسی به ‏آن آسان. بنابراین به دلیل همسایه بودن با تهران هیچگاه به صورت جدا در نظر گرفته نشد. حالا ‏می بینیم که شهرری فرمانداری دارد، اما شورای شهر نه، اموراتش خیلی وقت ها جداست، اما شهردار ‏ندارد و این جفایی بزرگ به این شهر هشت هزارساله است. همین حالا در خود شهرری، مناطق حسن آباد، کهریزک، باقرشهر و قیامدشت که جزو حوزه شهر ری هستند به شهر تبدیل شدند و شورای شهر ‏دارند، اما بخش مرکزی شهر هنوز مستقل نشده است. درواقع ری، مثل مادری است که ارث نمی برد، اما ‏بچه هایش همه صاحب ارث و میراثند. این درحالی است که اصل 100 قانون اساسی می گوید هر ‏شهری باید شورا و شهرداری داشته باشد. ‏ از طرف دیگر، تا به حال مردم، اصناف و نخبگان زیادی در مراجعه به اعضای شورای شهر تهران ‏خواسته اند که ری از تهران جدا شود و مناسبات اداری و مدیریتی خودش را داشته باشد. ری هشت هزار سال تاریخ مکتوب دارد و یکی از 18شهر نخست جهان است. ما می خواهیم چنین شهری با هویت ‏تاریخی خاصش، آن طور که شایسته است، اداره شود. در دنیای امروز مدیریت متمرکز خلاف دموکراسی ‏است و مدیریت باید در مناطق جمعیتی توزیع شود. درحال حاضر تهران 21 نفر عضو شورا دارد که ‏قرار است برای 12 میلیون نفر جمعیت شناور تصمیم بگیرند، درحالی که در دنیا و دموکراسی های ‏زنده، این ماجرا برعکس و از پایین به بالاست؛ ما کله قند را برعکس کرده ایم. اکنون عوارض هایی که ‏تهران باید به شهرری برای زباله، فاضلاب، دفن اموات، زندان و تیمارستان بدهد، پنجاه برابر هزینه ای ‏است که در شهرری انجام شده است. این را فراموش نکنیم که شهرری برای تهران تسهیلات زیادی ‏داشته و عوارض شهرداری ملاک درآمد شهر نیست، بلکه عوارض دارایی مهم است. ‏ نکته دیگر دراین باره این است که ری از زمان مشروطه در مجلس و انجمن های ایالتی و ولایتی، نماینده ‏داشته است، اما در همه این سال ها آسیب های تهران به شهرری سرازیر شده، روزی 9 هزار تن زباله در ری دفن می ‏شود، مشکلات شیرابه ها و رفت وآمد کامیون های حمل زباله گریبان مردم ری را گرفته است و فاضلاب ‏تهران، زمین های کشاورزی ری را از بین برده است. از طرف دیگر 28 هزار شغل مزاحم در اطراف ‏ری به وجود آمده که همه از تهران سرریز شده اند و مدیریت بی تفاوت تهران درباره آنها تصمیم می ‏گیرد یا اصلا نمی گیرد و رهایش کرده است. ‏ نکته پایانی این که درحال حاضر، تعدادی از اعضای شورای شهر تهران و بعضی دیگر مسئولان با ‏جدایی ری از تهران مخالفند؛ مخالفان این طور تصور می کنند که با جدایی ری، از حوزه سرزمینی تهران ‏کاسته می شود، اما من ساکن شهر ری ام و حرف مردم این شهر را می دانم، بنابراین معتقدم حقوق ‏شهروندی همه مناطق باید رعایت شود؛ ری هم یک شهرستان مستقل است، فرماندار ویژه دارد و ‏بنابراین باید حقوق شهروندی مردم ری به آنها برگردانده شود. ‏