روزنامه شهروند کد خبر: 68449 تاریخ خبر: ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۴ تير رئیس سازمان نظام روانشناسی اعلام کرد: 90 درصد ایرانی‌ها برای امرار معاش استرس دارند ایرانی‌ها استرس دارند، بردبار نیستند و تحمل دیگری را ندارند شهروند| <<مردم ما استرس دارند، بردبار نیستند و تحمل دیگری را ندارند.>> این یک جمله تازه نیست؛ موضوعی است که در چندسال گذشته میان حرف های خیلی ها جای خودش را باز کرده است. از وزارت بهداشتی ها گرفته تا مسئولان سازمان بهزیستی و روانشناسان در چندسال گذشته و هرجا فرصتی دست داده، گفته اند که وضع روانی ایرانی ها خوب نیست، سرمایه اجتماعی در ایران کم شده و آمارهایی را از انواع و اقسام بیماری های روانی اعلام کرده اند. حالا رئیس نظام روانشناسی و مشاوره کشور که قبل از این هم بارها درباره وضع روانی ایرانی ها هشدار داده بود، آمارهایی را درباره شاخص بردباری ایرانی ها اعلام کرده است و البته باز هم با نگرانی. <<عباسعلی اللهیاری>>، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور دیروز به یک نشست خبری آمد تا باز هم از وضع سلامت روان در ایران بگوید و آمارهایی در این باره. او در ابتدای سخنانش گفت که عملا می بینیم وضع روانی جامعه خوب نیست، همه عصبی هستند، به یکدیگر پرخاش می کنند و این در حالی است که شاخص <<بردباری اجتماعی>> کشور در سال های اخیر تا 4 رتبه در جهان کاهش یافته است زیرا مردم ما استرس دارند، بردبار نیستند و تحمل دیگری را ندارند: <<آنچه در جامعه شاهد هستیم؛ وضع عصبی به هم ریخته مردم و کاهش شاخص بردباری اجتماعی است، به طوری که طبق آمارهای اعلام شده جهانی کشور ما ۴ رتبه در بین کشورهای جهان در شاخص بردباری اجتماعی افت کرده است.>> او با بیان این که شاخص رنج بشری در کشور ما طبق تحقیقاتی که در سال های گذشته انجام شده، ۹۰ درصد اعلام شده است، گفت: <<این یعنی ۹۰ درصد مردم ما برای امرار معاش زندگی استرس دارند.>> اللهیاری در ادامه گفت دولت باید متخصصان و کارگزاران را در تدوین برنامه های سلامت روان مردم به کار گیرد و این برنامه ها را عملی کند: <<سازمان روانشناسی آمادگی همکاری با دولت را در این زمینه ها دارد.>> او درباره آمار بالای تصادفات جاده ای در کشور هم حرف هایی برای گفتن داشت: <<با وجود این که در زمینه تصادفات جاده ای کاهش داشته ایم اما هنوز جزو بالا ترین رتبه ها در بین کشور ها در این باره هستیم، درحالی که ۸۰ درصد تصادفات به علت تقصیر راننده اتفاق می افتد؛ اگر سلامت روان راننده ها بررسی شود قطعا در این زمینه کاهش چشمگیری خواهیم داشت. سازمان روانشناسی پیشنهاد می کند بدون یک ریال بار مالی برای دولت حاضر است سلامت روان راننده ها را پایش کند و به آنها آموزش تمرکز و مدیریت در حوادث رانندگی را بدهد و در صورتی که این طرح مصوب شود؛ برای ارایه گواهینامه، اشخاص باید ملزم باشند گواهی سازمان روانشناسی درباره مولفه سلامت روان را داشته باشند.>> رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با بیان این که نگاه وزارت بهداشت به موضوع سلامت روان نباید صنفی باشد، گفت: <<باید به مسأله سلامت روان نگاه علمی داشته باشیم نه صنفی تا بتوانیم مشکلات ناشی از سلامت روان را در کشور کاهش دهیم. سلامت روان ارتباط مستقیمی با سلامت جسمانی دارد. ناراحتی ها و مشکلات جسمانی ناشی از مسائل روانی است، به طوری که استرس می تواند سیستم ایمنی را ضعیف کند و بیماری های جسمانی را برای افراد به دنبال آورد.>> او در ادامه با بیان این که استرس جزو لاینفک زندگی امروزی بشر است، گفت: <<قبول داریم که نمی توان استرس را از زندگی امروزی بشر حذف کرد، اما می توانیم راهکارهای مقابله با آن را به افراد آموزش دهیم و در جهت مقابله با آن برنامه ریزی کنیم.>> رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور گفت براساس بررسی های صورت گرفته 80 درصد بیماری ها ریشه عصبی و روانشناختی دارند: <<در سلامت روان سه مقوله مهم فکر و باورهای انسانی، هیجانات و عواطف و رفتارها حایز اهمیت هستند و این سه مورد با یکدیگر سلامت روان را تشکیل می دهند که در این میان سلامت افکار و باورها از بیشترین درجه اهمیت برخوردار است زیرا تمامی رفتارها، هیجانات و عواطف از تفکر و باور انسان ناشی می شود.>> او گفت: <<این مسائل نیاز به آموزش دارد و همه افراد در جامعه باید در این زمینه آموزش ببینند؛ به طور مثال والدین بیش از حد از فرزندان خود در کنکور یا سایر عرصه های رقابتی انتظار دارند، درحالی که هیچ کس از لحاظ روانشناسی مشابه دیگری نیست و حتی دوقلوهای همسان نیز از لحاظ روانشناسی شبیه به یکدیگر نیستند. اگر افراد را با خودشان مقایسه کنیم دیگر مشکلی نخواهیم داشت، بنابراین برگزاری دوره های شناخت از خود در جامعه ایرانی ضرورت دارد. انسان ذاتا اجتماعی است و تمایل به برقراری ارتباط دارد، اما این که چرا در جامعه این موضوع برای ما مشکل آفرین شده، قابل توجه است که علت آن وجود نداشتن شناخت صحیح افراد از خودشان است که این امر باعث می شود آنها نتوانند پیام خود را به درستی منتقل کنند.>> اللهیاری ادامه داد: <<برداشت از خود باید مبتنی بر واقعیت باشد و دولتمردان هم باید برای سلامت روان جامعه هزینه کنند. در کشورهایی همچون فرانسه 76 درصد بودجه سلامت کشور به سلامت روانی، اجتماعی و معنوی اختصاص دارد، اما براساس آمارهای اعلام شده این رقم در ایران کمتر از سه درصد است و آن هم هزینه برای بیماران بستری شده در تخت های بیمارستانی است.>> اللهیاری ادامه داد: <<اگر پردازش به بُعد روانی را در جامعه تقویت کنیم حتی می توانیم مانع از اعتیاد افراد با وجود در دسترس بودن مواد مخدر شویم، بنابراین یادگیری مهارت های زندگی در جامعه و مشاوره سلامت روان به ویژه از دوران کودکی بسیار اهمیت دارد. نگران بدهکاری های اجتماعی، ناهنجاری ها و درمان آن هستیم، زیرا متاسفانه در کشور شاهد آنیم که افراد کمترین تحمل در برابر ناکامی ها را ندارند و نمی توانند ناکامی های خود را مدیریت کنند. ضروری است که در آموزش و پرورش دانش آموزان بیش فعال غربالگری شوند زیرا اگر به موقع این موضوع تشخیص داده نشود دانش آموز بیش فعال دچار اختلال سلوک شده و اگر این موضوع درمان نشود اختلال بزه و اجتماعی در فرد شکل می گیرد.>> او گفت: <<اینکه وزیر بهداشت براساس نگاه صنفی خود مدعی شود که رشته های سلامت روان باید در مجموعه وزارت بهداشت قرار بگیرند جای سوال دارد؛ سوال ما این است که آیا اخلاق و عرفان اسلامی به سلامت جامعه مربوط نیست پس باید آنها را هم به وزارت بهداشت تحویل دهیم؟ آیا وزارت بهداشت اصلا توان این را دارد که به طورکلی رشته های سلامت روان را مدیریت کند و پاسخگو باشد. به همین دلیل این خواسته وزیر بهداشت درست نیست و مسئولان باید به صورت علمی به این مسأله نگاه کنند. در لایحه سلامت روان ارسالی توسط وزارت بهداشت هم در مسأله سلامت روان تنها بر بُعد روانپزشکی و بیماران روانی اشاره شده است. لایحه سلامت روان ارسالی توسط وزارت بهداشت به علت آن که فقط به موضوع بیماران دارای اختلالات روانی شدید اشاره داشت، به درستی به لایحه <<حمایت از افراد دارای اختلالات روانی>> تغییر نام داد. به صورت جدی به نوع نگاه و تنظیم این لایحه اعتراض داریم زیرا نگاه این لایحه صرفا روانپزشکی است و سایر تخصص ها ازجمله روانشناسان، مددکاران و مشاوران را نادیده گرفته؛ این درحالی است که اگر قرار باشد لایحه ای به نام سلامت روان در کشور تصویب شود باید به مسائلی بسیار فراتر از مفاد این لایحه بپردازد.>> اللهیاری در ادامه گفت آمار دقیقی از وضع روانی و وضع سلامت روان جامعه در دسترس نداریم: <<اگر قرار باشد این آمار را به دست آوریم نیاز به پژوهش علمی دقیق داریم تا بتوان اختلالات روانی را با میزان شیوع آنها در کشور به طور دقیق مشخص کرد. متاسفانه از وضع روانی جامعه و بیماران روانی مطالعه دقیقی نداریم و آمارهای ۲۰ تا ۳۰ درصدی که اعلام می شود براساس یک متدولوژی علمی و دقیق تحقیقاتی انجام نشده است اما عملا متوجه این هستیم که وضع روانی جامعه خوب نیست. در قانون نظام روانشناختی به طور کامل تصریح شده است که این سازمان باید صلاحیت مشاوران و روانشناسان را برای اخذ مجوز مراکز تأیید و در صورت تخلف مشاوران و روانشناسان نیز با آنها برخورد کند و ضامن حقوق مراجعان باشد. به این ترتیب سازمان نظام روانشناسی اعتبار و پولی برای سیاست گذاری در حوزه سلامت روان ندارد. نیاز است که در کشور با استفاده از صاحب نظران در بحث ارتقا و بهبود سلامت روان از تولد تا مرگ وارد شویم و سازمان نظام روانشناسی نیز در این بین آمادگی کامل خود را اعلام می کند.>> رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور همچنین درباره آمار بالای تعداد قربانیان حوادث ترافیکی در کشور گفت: <<سازمان نظام روانشناسی اعلام می کند که بدون یک ریال بار مالی برای دولت حاضر است مسأله سلامت روان رانندگان و متقاضیان دریافت گواهینامه رانندگی را بررسی و پایش کند و به آنها آموزش دهد که چطور صحنه را مدیریت کنند و نسبت به حل و رفع اختلالات آنها نیز اقدام کند تا میزان قربانیان این حوادث در کشور کاسته شود. چنانچه نیروی انتظامی و سایر ارگان ها و سازمان های مرتبط این مسأله را الزامی کنند که هر فردی برای اخذ گواهینامه باید مورد بررسی های سلامت روانی قرار گیرد، می توان بسیاری از حوادث رانندگی را در کشور کاهش داد. این در حالی است که در چنین شرایطی نه تنها رفتار فرد هنگام رانندگی اصلاح می شود بلکه شخصیت اجتماعی او نیز بهبود می یابد.>> اللهیاری ادامه داد: <<باید گذراندن پنج جلسه مشاوره قبل از ازدواج در کشور به طور قانونی الزامی شود که حتی این مسأله هم برای دولت بار مالی به همراه نخواهد داشت، مگر درباره آن دسته از اقشار نیازمندی که تحت پوشش نهادهای حمایتی چون بهزیستی و کمیته امداد هستند؛ این درحالی است که به مددجویان کمیته امداد هم در تفاهمنامه ای خدمات مشاوره ارایه می دهیم و حق الزحمه جلسات مشاوره از سوی کمیته امداد پرداخت می شود.>> او با بیان این که متاسفانه در کشور ما مسئولان بالادستی هنوز به این نقطه نرسیده اند که به سلامت روان به اندازه سلامت جسمانی و حتی بیشتر از آن اهمیت دهند، گفت: <<اگر از حاکمیت پزشکی و جسمی نگری در کشور خارج شویم، وضع سلامت روان بهبود خواهد یافت، اما این تغییر نگاه نیازمند تلاش جدی و برنامه ریزی های اساسی در این حوزه است.>>