محبوبه قوام| 19سال پیش کیارستمی نخستین جایزه کن را برای فیلم «طعم گیلاس» به افتخارات خود و سینمای ایران افزود اما از خاطره بازگشت به ایران اینطور یاد میکند که: «وقتی نخل طلا را گرفتم کسی به من تبریک نگفت. حتی زمانی که وارد فرودگاه شدم، پاسپورتم را که مهر کردند، گفتند از در پشتی برو، عدهای جمع شدهاند و قصد دارند کتکت بزنند!» اما حالا گذشت دو دهه دستکم آنقدری نیروهای فشار را به حاشیه رانده است که برای مقابله با تفکر علیه خود، از راههای اینچنین وارد عمل نشوند. قدرت فشار این روزها در چنین موضوعاتی بیشتر معطوف میشود بر رسانهها. مصداق عینی آن هم تلویزیون ملی است که برای خبر مهمی چون کسب دو نخل طلا برای سینمای ایران، صرفا چند دقیقه از اخبار فرعی را به این موضوع اختصاص میدهد. برنامههای تخصصی هم که از همین حالا یا کنار کشیدهاند یا شمشیر را با الفاظ جشنواره «دگرباشانه» از رو بستهاند. در هر حال در چنین موقعیتی روز گذشته ساعت 1 بامداد، عوامل «فروشنده» به ایران آمدند و در استقبالی مردمی و نامنظم پا به خاک وطن گذاشتند. هرچند استقبال صمیمی و پرهیجان بود اما نظم و نسق خاصی نداشت. جمعیت هم آنچنان که در بعضی سایتها اشاره کردهاند فوقالعاده یا غیرقابل تصور نیست. جمعیتی است از علاقهمندان سینما به همراه سینماگرانی چون امین تارخ، رخشان بنیاعتماد، حبیب رضایی و مسئولانی چون علیرضا تابش (مدیرعامل بنیاد فارابی) و حبیب ایلبیگی (معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی).
راهی به خروجی عمومی
گویا قرار بود آنها مستقیما به «C.I.P» بروند و مراسم استقبال کوچکی برایشان برگزار شود اما خود عوامل فیلم ترجیح دادند از خروجی عمومی و از میان مردم از فرودگاه خارج شوند. به گزارش آیسینما از آنجا که دو گیت خروجی مسافر در فرودگاه امام(ره) وجود دارد و کمی بینظمی و تشویش در تصمیمگیری برخی عوامل کنترلکننده مراسم وجود داشت، اهالی رسانه و علاقهمندان مدام از یک گیت به آن یکی میرفتند تا بفهمند عوامل فروشنده از کدام جهت خارج میشوند؛ مسیری هم که البته چندان کوتاه نبود. بعد از مشخص شدن مسیر قطعی خروج آنها، عوامل فروشنده که با دو پرواز جدا به تهران رسیده بودند در کنار هم وارد سالن فرودگاه شدند و اینجا بود که صدای جیغ و سوت و تشویق مردم که تعدادشان بسیار زیاد شده بود سالن انتظار فرودگاه را پر کرد. مردم که با خوشحالی از دور عکس و فیلم میگرفتند، عوامل فیلم را با گفتن: «اصغر دوسِت داریم» و «ماشالا شهاب» تشویق میکردند. تعدادی از اهالی رسانه توانستند خود را به داخل سالن پیش از خروج برسانند و در آنجا فرهادی، حسینی و علیدوستی چند لحظهای با خبرنگاران صحبت کردند.
فرهادی به این جو عادت دارد
فرهادی البته ترجیح داد اصل صحبتهایش را بگذارد برای نشست خبری فیلمش که دوشنبه برگزار میشود و خیلی کوتاه گفت: «خیلی متشکرم که این راه دور را آمدید و از ما استقبال کردید. من به تمامی سوالات شما در روز دوشنبه و در نشستی خبری پاسخ میدهم و اجازه بدهید به دلیل شرایط حاکم و ازدحام جمعیت در فرصت بهتری پاسخگوی همه سوالات شما باشم.» او اعلام کرد که با این جایزه تغییری در روند ساخت فیلم و نوشتن فیلمنامه در او ایجاد نخواهد شد و جو این ماجرا هم بهزودی میخوابد و از این نظر به شرایط عادت دارد. شهاب حسینی هم وقتی در مقابل این سوال قرار گرفت که برخی میگویند فیلمهای فرهادی مردم را شاد نمیکند، گفت: «من به شادی مردم خوشحالم. البته شادی فقط این نیست که دایما فیلم خندهدار بسازیم. همین که بتوانیم با موفقیتهایمان شادی را برای مردم به ارمغان بیاوریم اتفاق مثبتی است و خدا را شکر میکنم که وظیفهام را انجام دادهام. همچنین هر فعالیتی که عزتی را برای مردم این سرزمین به ارمغان بیاورد، باعث شادی من است.» حسینی اعلام کرد که همچنان دوست دارد در ایران بازیگری را ادامه دهد و بعد از کن هم پیشنهادی برای بازیگری به او نشده است. ترانه علیدوستی هم خیلی کوتاه گفت که از این میزان استقبال مردم خیلی خوشحال و غافلگیر شده و امیدوار است نماینده شایستهای برای سینمای ایران باشند.
هجوم جمعیت به سمت ترانه علیدوستی
پس از این صحبتهای کوتاه، عکسهای یادگاری گرفته شد و عوامل به بیرون هدایت شدند. بخش جالب ماجرا از اینجا آغاز شد. هجوم مردم و رسانههای پشت در مانده به سمت فرهادی، حسینی و علیدوستی بهحدی زیاد شد که دیگر هیچ چیز تحت کنترل کامل نبود. آن ویدیوی دو ثانیهای که از علیدوستی در شبکههای اجتماعی منتشر شده و نشان میدهد او در راهروی خروجی کمی از حجم جمعیت ترسیده، بهخوبی نشانگر بینظمی موجود بود. با این حال آنها حاضر نشدند از در پشتی بروند و ترجیح دادند با لبخند و پاسخگویی به احساسات مردم از وسط جمعیت رد شوند تا به در خروجی برسند و سوار خودرو شوند، اما فشار جمعیت بهحدی بود که در مسیر راهروی خروجی تا محل استقرار خودروها تقریبا عوامل فیلم از نفس افتاده بودند و نفسزنان سوار خودرو شدند. آنها هر قدم که میگذاشتند دهها نفری که برای گرفتن سلفی کمین کرده بودند، جلو میآمدند و درخواست عکس گرفتن میکردند و از طرفی صدای تشویق هم قطع نمیشد. نکته جالب توجه اینجا بود که اصغر فرهادی درحالی با کلی دردسر سوار خودرو شد و رفت که همسرش پریسا بختآور هنوز در فرودگاه مانده بود. از آن طرف مسافران خارجی فرودگاه هم که اصلا نمیدانستند ماجرا چیست با تعجب جمعیت را نگاه میکردند و برخی از مردم هم در اقدامی بامزه از طریق موبایلهای خود سعی میکردند به خارجیها بفهمانند منتظر چه کسی بودهاند. بالاخره پس از یک ساعت شلوغ و پرازدحام ساعت 2 بامداد فرودگاه امامخمینی(ره) دوباره خلوت شد و مسئولان آن توانستند کمی از شوک این یک ساعت خارج شوند. حالا باید منتظر ماند و دید فرهادی و عوامل فیلم «فروشنده» در نشست خبری خود چه صحبتهایی با رسانهها و مردم خواهند داشت.