شماره ۴۱۶ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۸ آبان
صفحه را ببند
بومی‌سازی مدیریت بحران در گفت‌وگو با شهریار مزیدآبادی
مدیریت بحران با نظام دستوری سرانجام ندارد

|  طرح نو| ماندانا فتحی‌جو  |  با توجه به موقعیت ایران با وسعتی حدود 1‌میلیون و ششصد‌هزار کیلومتر مربع و موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن بر کمربند زلزله، تنوع آب و هوایی و موقعیت مهم راهبردی، در طی دوره‌های مختلف، شاهد حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی بسیاری بوده‌ایم.  از حدود 300شهرکه اکثرًا  نقاط پرجمعیت کشور را شامل می‌شوند، حدود 77‌درصد
بر روی گسل‌ها و در پهنه  زلزله‌خیز بنا شده‌اند   نزدیک به  35درصد شهرها در معرض سیلاب گرفتگی و‌درصدی هم در معرض طوفان یا امواج ساحلی هستند. درخصوص مدیریت بحران و راه‌های پیشگیری آن و همچنین استفاده راهبردی از برنامه‌های موفق کشورهای پیشرو در جهت بومی‌سازی الگوهای مورد نیاز به گفت‌وگو با شهریار مزیدآبادی پیشکسوت امدادونجات کشور و مدرس این حوزه پرداختیم.

  از نظر شمابه چه وقایعی، بحران گفته می‌شود؟
بحران در حقيقت يك فشار  رواني،  اجتماعي بزرگ و ويژه است كه باعث در هم شكسته شدن انگاره‌هاي متعارف زندگي شده و به واكنش‌هاي اجتماعي منتهی مي شود که آسيب‌هاي جاني و مالي، تهديدها، خطرها و نيازهاي تازه‌اي به وجود مي‌آورد .در نتيجه مي‌توان بحران را اين گونه تعريف كرد: حادثه‌اي كه به‌طور طبيعي يا توسط بشر به‌طور ناگهاني و يا به صورت فزاينده به وجود مي‌آيد و سختي و مشقت به جامعه انساني به‌گونه‌اي تحميل می‌کند كه جهت بر طرف كردن آن نياز به اقدامات اساسي و فوق‌العاده‌ای باشد.
 اگر بخواهید درباره چگونگی آثار و خصوصيات بحران در فرایند وقوع و پس از آن توضیحی دهید...
به‌طور كلي اثرات و خصوصيات بحران را مي توان در 3 بخش زير طبقه‌بندي کرد:  
الف ) سطح جهاني؛ ب) سطح ملی؛ ج) حوادث طبیعی و غیر طبیعی
 اما انواع حوادث و بحران‌ها برحسب شکل‌گیری هم  به این صورت‌ها مشاهده می‌شوند:   
1 – ناگهاني: مثل سوانح ساختماني – تصادفات – انفجارات – آتش‌سوزي- و سيل – زلزله – طوفان – آتشفشان – رانش زمين.
2 – درازمدت: مثل درگيري‌هاي داخلي و اغتشاشات اجتماعي و جنگ.
ويژگي‌هاي بحران‌ها هم در شکل و ماهیت به این صورت بروز می‌کنند:    
1-  بحران عموماً غير قابل پيش‌بيني است ( يعني نمي‌توان پيش‌بيني كرد كه كي و در كجا اتفاق مي افتد)
2-  بحران‌ها آثار مخربي دارند و مردمي كه تا قبل از بحران نيازمند كمك نبوده‌اند به محض وقوع بحران نيازمند كمك مي‌شوند .
3- ماهيت و آثاري طولاني و استهلاكي دارند .
4-  در وضعيت بحراني معمولاً تصميم‌گيري تحت شرايط وخيم و در زمان محدود و اطلاعات مورد نياز تصميم‌گيرندگان ناقص است.
5-  زمان موجود براي پاسخ‌دهي بسیار کوتاه است، حتی اگر چند بار آن را تمرین کرده باشند .
6- محدوديت‌ها، غافل‌گيري، استرس و
 مخدوش شدن اطلاعات را به دنبال دارد.
 پس با توجه به این تعریف مدیریت بحران باید پدیده‌ای چندبعدی و دشوار باشد . چه مسیری را برای رسیدن به یک مدیریت همه‌جانبه باید پیمود؟
 مدیریت بحران، عبارت است از حداكثر استفاده مطلوب از منابع موجود (نيروي انساني، امكانات مالي و امكانات فيزيكي) از طريق اعمال اصول يا نظام مديريت (برنامه‌ريزي، سازماندهي،  هدايت و رهبري، نظارت و كنترل و هماهنگي ) براي رسيدن به هدفي خاص.
همچنین ساماندهی بحران  به‌صورت  مجموعه‌ای از چاره‌جویی‌ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می‌گیرد و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل بحران و کاهش و رفع بحران است. یا به عبارتی کلیه اقدامات مربوط به پیشگیری و مدیریت ریسک، سازماندهی و مدیریت منابع مورد نیاز در پاسخ به بحران .
 این علمی که تعریف می‌کنید چگونه می‌تواند، راهگشای شرایط بحرانی باشد؟
 مدیریت بحران، یک علم كاربردي است كه به وسيله مشاهده سيستماتيك بحران‌ها و تجزيه و تحليل آنها و سوابق در دیگر کشورهای جهان در جست‌وجوي يافتن ابزاري است كه به‌وسيله آنها بتوان از بروز بحران‌ها، پيشگيري کرد يا در صورت بروز آن درخصوص كاهش اثرات آن آمادگي لازم امدادرساني سريع و بهبودي اوضاع اقدام  به موقع وضروری صورت گیرد.
امروزه عمده‌ترين نقاط ضعف مديريت بحران عدم هماهنگي و همكاري سازمان‌ها، كمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراكندگي و ناكافي بودن قوانين و مقررات موجود، محدوديت منابع مالي است.
اما خوشبختانه نقاط قوت بسياري نيز وجود دارد كه خود شامل تجارب مفيد در مديريت‌های بحران و روحيه تعاون و نوعدوستي در جامعه و مشاركت خوب و ارزشمند مردم و سازمان‌هايی همچون صلیب‌سرخ یا جمعيت هلال‌احمر است كه مي‌توان با مرتفع کردن نقاط ضعف و توجه بيشتر به نقاط قوت راه را براي عملكرد هرچه بهتر و قويتر در امر مديريت بحران هموار کرد.
مديریت بحران باید برای رسیدن به اهداف تعریف شده دارای این ویژگی‌ها باشد:  
1- آمادگي همه‌جانبه  براي هرگونه رخداد چه طبیعی یا غیرطبیعی.
2- پي‌ريزي دفاتر مطالعاتي ملي، منطقه‌اي و هماهنگ‌سازي آنها
2- راه‌اندازی  دفاتر کنترل بحران   EOC
3- تهيه بانكهای  اطلاعاتي روز آمد
4- استفاده از سيستمهای مختلف هشدار  
5- تفكيك وظايف واحدهاي  مسئول و انجام برنامه‌های آموزشی و مانورهای سالانه
6- ايمن‌سازي شبكه‌ها و شريان‌هاي حياتي كه شامل آب، برق، سوخت، ارتباطات جاده‌اي مخابراتي برج كنترل فرودگاه‌ها و سدها و غیره
8- آگاهي افكار عمومي
9- شناسايي انواع بحرانها، ارزيابي خطر و ريسك مناطق مختلف  
10- تعيين ارتباطات درونی و برونی با بخش‌های متولی بحران
11- تعيين راهبردهاي برخورد با رسانه‌ها
12- تشكيل گروه مديريت بحران و تهيه برنامه مديريت بحران
13- پيش‌بيني و در صورت امکان پيشگيري از وقوع بحران
14- تعيين روش‌هاي مداخله در بحران
15- تعيين روشهاي ایمن‌سازي
16- برنامه‌ريزي، سازماندهي و كوشش در جهت استفاده بهينه از منابع  
   رویکرد مدیریت بحران در ايران  در مقایسه با برخی از کشورها چگونه است؟   
ساختار مدیریت بحران در ایران  در مقایسه با بیشتر کشورها وجوه مشترکي در موضوع بلاياي طبيعي داشته  است به‌خصوص در بحث زلزله. تعداد زیادی ازکشورهای آسیایی در منطقه فعال و لرزه‌خيز جهان قرار دارند و مسلما این رویکرد مشترک است.
طي قرن گذشته به ويژه در دو دهه اخير اقدامات گسترده‌اي در کشورهای جهان براي ايجاد آمادگي لازم براي مقابله با بحران زلزله صورت پذيرفته است. مثلاً کشور ژاپن پس از زلزله‌ سال 1995 شهر کوبه و متحمل شدن خسارات فراوان اقتصادي (حدود يکصد ميليارد دلار) و تلفات انساني نسبتاً زياد (در حدود 6400 نفر) اقدامات وسيعي را با درس گرفتن از اين‌ زلزله آغاز کرد و امروز با گذشت 9‌سال از اين زلزله شاهد دستاوردهاي مهمي در امر مديريت بحران در زمان بروز زلزله در کشور ژاپن هستيم.
در کشور ترکیه پس از زلزله 1999 ازمیر و وقوع ویرانی‌ها و تلفات انسانی زیاد فکر همکاری جهانی و تشکیل تیم‌های پاسخگویی به بحران و آموزش سراسری را در بحث مدیریت بحران شاهد هستیم که در زلزله‌های بعدی آن کشور تأثیر آن اقدامات مشخص شد.
در ايران نيز به‌ويژه پس از زلزله‌سال 1369 منجيل و رودبار موضوع زلزله به يک موضوع مهم ملي تبديل شد و در زمينه‌هاي مختلف دستاوردهاي زيادي حاصل شد. امروزه از نظر ضوابط فني، نيروهاي متخصص و جايگاه علمي مرتبط با بحث زلزله، کشور در وضعيت مناسبي بسر مي‌برد ليکن خسارات و تلفات بالاي انساني در زمين لرزه‌هاي سال‌هاي اخير بويژه زلزله پنجم دي‌ماه‌سال 1382 شهرستان بم نشان مي‌دهد که بايد با رويکرد بهبود پويا و فعال بحث مديريت بحران را به‌صورت فراگير مدنظر قرار گيرد.
 از اين‌رو به منظور بهره‌مندي از تجارب، موضوع مديريت بحران را مي‌توان از وجوه مختلف بين کشورها مقايسه کرد.
با نگاه به نوع مدیریت بحران در سایر کشورها می‌توان بخشي از تفاوت‌ها را از نظر رويکرد و تخصص مورد توجه قرارداد. براین اساس مي‌توان در تصميم‌گيري و سياست‌گذاري‌ها الگوبرداري مناسبي داشت. بسياري از اين موارد نيازمند نگاهي کلان و برنامه‌ريزي بلندمدت و تدريجي است که باید از سوی دولتمردان مورد توجه ویژه قرار گیرد.
  مهمترين تفاوت‌ها در بهره‌برداري از شرايط بحرانی در کشورهای پیشرفته در مقایسه با ایران چیست؟
برخلاف ما که از تجربيات بحران‌ها و حوادث مختلف به‌درستي درس نمي‌گيريم، جهان تلاش مي‌کند تهديد را به فرصت تبديل کند. اين رويکرد موجب مي‌شود تا با وقوع يک بحران، در تمامي زمينه‌ها اقدامات اساسي صورت پذيرد و از تکرار خرابي‌هاي مشابه جلوگيري شود. اين رويکرد کمک مي کند تا در يک فرآيند تدريجي شرايط به سمت وضعيت پايدار و ايمن سوق یابد:   
-  شناسايي و ثبت نقاط ضعف و اقدام براي اصلاح امور
-  انتقال  و بهره‌گيري از تجارب در برنامه‌ريزي آينده
- ايجاد باور با هدف جلوگيري از تکرار خرابي‌هاي مشابه قبلي ناشي از بحران
-  استمرار اقدامات
- نوع نگاه دولت‌‌ها به موضوعات مرتبط با بحران نظير امدادرساني، بازسازي، جبران خسارات و ... نيز بسيار متفاوت است. در کشور ما تمامي نگاه‌ها به دولت دوخته شده و دولت موظف است براي همه اين مسائل چاره‌جويي کند.
دولت در تمامي امور نقش کليدي داشته و به جزیيات بسياري وارد مي‌شود. بر اين اساس همه مردم از دولت توقع بسيار زيادي داشته و با بروز بحران ازجمله زلزله اين دولت است که بايد براي امداد و نجات، اسکان موقت، بازسازي و ... رأساً اقدام کند. به‌طور مثال يکي از ويژگي‌هاي دولت ژاپن و ترکیه برقراري تعامل نزديک و هدفمند با بخش خصوصي و مردم است. دولت نقش هماهنگ‌کننده و کمک‌کننده دارد. مسئوليت‌هاي اصلي براي اقدامات موردنياز برعهده بخش خصوصي، نهادهاي مدني و مردم است و دولت براي کمک به اين بخش‌‌ها برنامه‌ريزي و اقدام مي‌‌کند. دولت در سياست‌گذاري‌ها و برنامه‌ريزي‌‌هاي کلان نقش داشته و هماهنگي امور را به‌عهده مي‌‌گيرد. در واقع بخش خصوصي و مردم هستند که در امر ساخت‌وساز مسئول‌اند و بايد در صورت بروز حادثه پاسخگو باشند. پاسخگويی مردم، مهندسان، مشاوران و پيمانکاران موضوع اصلي بوده و دولت تقسيم وظايف و نظارت بر عملکردها را به‌عهده مي‌‌گيرد و تلاش دارد با سياست‌گذاري‌ مناسب و تأمين حمايت‌هاي اصولي مردم را به سمت ايجاد يک بستر ايمن هدايت کند.
در يک جمله رويکرد امور در کشور ما به دولت ختم مي‌شود در حالي که در کشورهای دیگر نقش دولت، بخش خصوصي، نهادهاي مدني و مردم در کنار يکديگر و در تعامل باهم است. اساسا آموزش همگاني و ارتقاي فرهنگ ايمني يک ضرورت غيرقابل انکار براي رسيدن به کشوري ايمن است.
در کشور‌هایی چون نیوزلند، استرالیا، تایوان، فیلیپین و ژاپن به اين امر به‌صورت اصولي و با يک برنامه‌ريزي درازمدت توجه شده و با گذشت چند دهه موضوع آموزش همگاني به‌صورتي کارآمد و پويا در بخش‌هاي مختلف نهادينه شده است.
يکي از مهمترين نکات مورد اشاره، نقش آموزش در ترويج و ارتقای سطح ايمني جامعه بود. دولت‌ها با سرمايه‌گذاري مناسب در آموزش همگاني توانسته‌اند‌ به جايگاه مناسبی دست يابند. اين آموزش‌ها براي تمامي اقشار جامعه به‌ويژه کودکان و خانواده‌ها، مهندسان و مجريان دست‌اندرکار ساخت‌وساز و مسئولان دخيل در تدوين سياست‌ها و برنامه‌‌هاي کلان کشوري بسيار مورد تأکيد قرار گرفته است. در اين برنامه‌ها تلاش شده است براي مخاطبان خاص با برنامه‌ريزي ويژه‌اي به‌صورت مستمر و پويا موضوع زلزله را زنده نگه‌دارند و به اين طريق علاوه بر آموزش رفتارهاي مناسب و درست در زمان بروز زلزله، بتوانند در مرحله پيش از بحران آمادگي همه اقشار مردم را به حد مطلوبي بالا برند و مهم‌تر از آن فرهنگ مردم را به سمتي هدايت کنند که رفتار ايشان موجبات پيشگيري يا کاهش آثار ناشي از بروز بلاياي طبيعي را فراهم کند. روز 8 آذر یک روز یا نماد یادآوری زلزله است  اما در روزهای بعد آموزش‌ها فراموش می‌شود.
 مستندسازي در تمامي اقدامات مرتبط با بحران موضوعي ضروري بوده و بايد برنامه‌ريزي مناسبي براي اين‌کار صورت پذيرد. زيرا تنها در راستاي مستندسازي مناسب ارزيابي، اصلاح، بهبود کيفيت و انتقال مناسب اطلاعات و تجربيات صورت خواهد پذيرفت مانند موزه زلزله یا مرکز مطالعات بحران‌ها.
موزه زلزله آمریکا، موزه زلزله تایوان، موزه کوبه و نمايشگاه قطعات آسيب‌ديده از زلزله‌ها از اين نمونه‌ها هستند. علاوه بر اين از زمان بروز زلزله، وقايع نگاري کاملي از اقدامات دولت، بخش خصوصي، نهادهاي مدني و مردم در امر مقابله، بازسازي و عادي‌سازي روند زندگي مردم صورت مي‌پذيرد. هر ساله اين گزارش و مستندات آن منتشر مي‌شود. اگر برخوردهاي تشويقي و بازدارنده، به‌صورت دقيق و با همه افراد در سطوح مختلف باشد، موجب مي‌شو‌د تا با نظارت موردي،  بروز تخلفات به حداقل برسد.
يک رويکرد مهم دولت در امر پيشگيري با عنايت به درس‌هاي آموخته شده از حوادث رخ داده، توجه ويژه به ساخت‌وساز اصولي، تهيه و به‌روز کردن ضوابط و معيارهاي فني موردنياز و سوق‌دادن مردم و بخش خصوصي به سمت قانونمندي و پاسخگويي است. اين فرهنگي است که ما در کشور نداريم و به‌جاي آن سطوح و لايه‌‌هاي مختلف نظارتي تعريف شده است و ناظر روي ناظر گذاشته است.
افزایش نقش فناوری اطلاعات و دقت در تهیه نقشه‌های خطرپذیری از همه مناطق کشور با کمترین مقیاس ممکن که متاسفانه هنوز شهرهای در معرض خطر چنین نقشه‌ای را ندارند البته در تهران در دهه اخیر فعالیت‌های ارزشمندی شروع شده ولی با توجه به گسترش روزافزون مساحت و ارتفاع شهر به‌روزآوری آن هم بسیار مهم است.
مثلا حفاظت از خانواده پاسخگویان به سوانح برای افزایش تمرکز و آرامش کارکنان بخش‌های پاسخگویی،  افزایش توان و قدرت سيستم حمل‌ونقل و ترابري هوايي و زميني و دریایی در شرایط امداد رسانی، استفاده مناسب از گروه‌های داوطلب واکنش اضطراری در محلات مانند کشورهای  آمریکا، ترکیه و ژاپن. باتوجه به امكانات و منابع معين و محدود سازمان‌هاي دولتي و ازسوي ديگر آسيب‌پذيري بالاي محيط‌هاي شهري و روستايي دربرابر سوانح طبيعي، نمي توان انتظار داشت كه نيروهاي دولتي متولي امرمديريت بحران كليه وظايف محوله در راستاي نيل به اهداف موجود خود را به‌صورت متمركز انجام دهند. به‌عبارتي ديگر تجارب حاصل از بحران‌هاي گذشته چه در ایران و چه در جهان مؤيد اين مطلب است كه انجام عمليات واكنش اضطراري مقابله با بحران به تنهايي از عهده دولت‌ها خارج بوده و اجراي عمليات موفق و كاهش خسارات و تلفات توسط سازمان‌هاي مسئول تنها در سايه تلاش‌هاي گروهي مردم  و داوطلبان امكان‌پذير
خواهد بود.

چند یادآوری مهم:  

با توجه به سوانح طبیعی روی داده در برخی از کشورها مانند: چین،  ژاپن، آمریکا ، پاکستان، بنگلادش، شیلی،  اندونزی، هائیتی  و... هنوز در کشور ما سانحه بزرگی روی نداده است
به‌رغم خطرات بالقوه در اقصی نقاط کشور اما تاکنون در شهرهای متاثر از بحران‌های شدید طبیعی تاکنون هر یک بیشتر از 100‌هزار نفر جمعیت ساکن  نداشته‌اند که در فجایع کشوری مانند چین به دفعات با همین تعداد فقط رقم کشته‌شدگان بوده است.
لذا توجه به مهندسی مجدد روش‌های پاسخگویی به بحران،  یا همان واژه مدیریت بحران قبل از آن‌که به بحران مدیریت تبدیل شود، هنوز جای کار دارد و لازم است سطح برنامه‌ریزی و هماهنگی
 افزایش یابد.


تعداد بازدید :  460