یاسمن طاهریان | زندگی تمام کارگران ارزش دارد. خانواده کارگران باید این اطمینان را داشته باشند که وقتی خانه را به قصد کار ترک میکنند، سالم به خانه برمیگردند. با این حال، احتمال کشتهشدن کارگران ساختمانی نیویورک در هنگام کار، مخصوصا مهاجران و کارگران غیرصنفی از دیگر بخشهای اقتصادی بیشتر است. افزایش میزان تلفات و جراحات بدنی، بیشتر کارگران ساختمانی مهاجر را تحتتأثیر قرار داده و نرخ آن از ساختمانهای جدید بیشتر است. این موضوع باعث شده تا شرکتهای ساختمانی با جریمههای بیشتری روبهرو شوند. اداره ساختمانها در نیویورک امیدوار است بتواند با بازرسیهای تصادفی و دورههای آموزشی اجباری، به کاهش میزان تلفات کمک کند.
دیوید چن در گزارشی برای نیویورک تایمز از میزان تلفات جانی کارگران، بیتوجهی پیمانکاران و کمبود نظارت بر ایمنی کار آنها میگوید.
منوئل کلورادو، کارگر ساختمانی 36ساله، وقتی که داشت کفپوش یکی از طبقات ساختمان جدیدی در منطقه ویلیامزبرگ در بروکلین را نصب میکرد، در ارتفاع 5 متری تعادلش را از دست داد، به پایین پرت شد و از دنیا رفت.
چند هفته بعد، یکی از میهمانان هتل Dream واقع در مرکز شهر منتهن صدای جیغی را شنید. گورمیت سینگ، مهاجر هندی 58ساله که مشغول کار بر نمای خارجی ساختمان بود، پایش روی داربست لغزید، از طبقه هشتم پایین افتاد و روی محافظ پیادهرو فرود آمد.
دوازده روز پس از مرگ سینگ، لوکاس استولارسکی، 33ساله، از بالای پشتبام یک ساختمان اداری به ارتفاع 33 متر به پایین پرت شد. او درحال نصب تخته چندلایی به لبه دیواره بود.
ساختمانسازی در پنج بخش نیویورک بسیار رونق پیدا کرده، باعث ایجاد تحول در محلههای متروک شده و این شهر را به آشفتهبازاری از ساختوساز ساختمانهای اداری و مسکونی تبدیل کرده است. اما این فعالیتها هزینه قابل توجهی هم دارد: درسال گذشته، تعداد کارگرانی که در حوادث مربوط به ساختمانسازی صدمه میبینند یا کشته میشوند، افزایش داشته است.
افزایش مرگومیر و آسیبهای فیزیکی -بیشتر در میان کارگران ساختمانی که مهاجران غیرقانونی هستند- بسیار بیشتر از تعداد سازههای جدید در مدت زمان یکسان است. این موضوع مدرک واضحی است که نشاندهنده عقیده بازرسان ایمنی، ماموران دولتی و شاکیان است که میگویند شرایط ایمنی در ساختمانسازی بسیار نامساعد است.
نیویورکتایمز بر پروندههای مرگومیر کارگران ساختمانی در دوسال گذشته مروری داشته است. همانطور که نتایج تحقیقات فدرالی درباره یکی از این حوادث نشان میدهد، بسیاری از آنها «کاملا قابل پیشگیری» بودهاند. در هر مورد، با مرور هزاران صفحه از گزارشات ایمنی، دفترچه یادداشتها، نقاشیهای آماتور، دادخواستها و دیگر پروندهها، همچنین مصاحبههایی که با خانوادهها و دوستان کارگران انجام شده، مشکلات یکسانی مشاهده شده است.
در بیشتر حوادث ساختمانسازی که در آن کارگران ساختمانی کشته شدهاند، اقدامات ساده و اولیه برای پیشگیری از پرت شدن آنها انجام نشده است. کارگران، برخلاف اجبار قانون اغلب کلاهایمنی و هارنس نداشتهاند. نظارت درستی هم صورت نمیگرفته. در بسیاری از پروژهها، برای سرعت بیشتر حقالزحمه پرداخت میشده، به همین ترتیب کارگران از راههای میانبر خطرناکی استفاده میکردند.
حدود یکچهارم مرگومیرها در مرکز شهر اتفاق افتاده و به همین دلیل توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب کردهاند. اما اکثر این حوادث در دیگر نقاط شهر، مورد توجه قرار نمیگیرند. معمولا در پروژههایی که کوچکترند، کارگران مشغول به کار عضو اتحادیه نیستند و اغلب آموزش درستی ندیدهاند. اکثر پیمانکاران آنها هم به دلیل نقض ایمنی و عدمپرداخت جریمهها بارها به دادگاه فراخوانده شدهاند.
اقتصاد رو به رشد و نرخ بهره پایین به رونق ساختمانسازی کمک کرده. نشانههایی هم وجود دارد که ساختمانسازی رو به افزایش خواهد بود. بیل دو بلازیو، شهردار نیویورک به منظور مقرون به صرفه کردن خانهها از ساختوساز عمودی حمایت میکند.
تلفات جانی به وضوح نشاندهنده آن است که شهر دارد روی شانههای مهاجران تازهوارد، بهخصوص اهل آمریکای لاتین، ساخته یا بازسازی میشود. بیشتر آنها اجازه کار در آمریکا را ندارند.
البته مهاجران همیشه در تجارت ساختوساز دستی داشتهاند، از نسلهای اولیه مهاجران ایرلندی گرفته تا اهالی اروپای شرقی در این اواخر. اما بسیاری از آنهایی که در دوسال گذشته جان خود را از دست دادهاند، به دلیل وضع قانونیشان بسیار آسیبپذیر بودهاند. با اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با دوستان و خانوادههای آنها، اکثر قربانیان خوب آموزش ندیده بودند، پول نقد میگرفتند (حساب بانکی نداشتند) و از اعتراض کردن درباره شرایط غیرایمن میترسیدند.
داستان زندگی کلورادو که 15سال پیش از وراکروز، واقع در مکزیک به آمریکا آمد نیز همین است. او دارای دو فرزند پسر است.
به گفته همسر کلورادو، شانههایش به خاطر بلند کردن تیر و تختههای چوبی سنگین همیشه درد میکرد، اما احساس میکرد باید کار کند تا کس دیگری جای او را نگیرد. همسرش نتوانست اطلاعات بیشتری درباره علت مرگ کلورادو از صاحب کارش پیدا کند.
او درحالیکه اشک از چشمانش فرو میریخت، میگوید: «هنوز نمیدانم چه اتفاقی افتاده، نمیدانم آخرین حرفهایش چه بوده.»
شغلهای بزرگ
گورمیت سینگ 13سال پیش از یک دهکده کشاورزی نزدیک کاپورتالا در منطقه پنجاب در شمال هند با دریافت ویزای توریستی به آمریکا آمد. او تا آوریل 2014 که پیکر بیجانش به خانه فرستاده شد، هیچوقت به خانه نیامده بود.
سینگ، سرباز پیشین ارتش هند، برای کار بازسازی آجر و دیگر کارهای ساختمانی به نیویورک آمد. در آپارتمانی در ریچموندهیل، کویینز با سه، چهار مرد دیگر که بیشتر سیک هندی بودند زندگی میکرد. او درنهایت میتوانست ماهانه 2هزار دلار برای خانوادهاش پول بفرستد.
حوادث ساختوساز
بعدها پسرانش به آمریکا آمدند و برای مدت کوتاهی با او همخانه شدند؛ الان هر دو در کنتاکی زندگی میکنند، یکی در پمپبنزین کار میکند و دیگری در رستوان. قبل از مرگش، سینگ به خانوادهاش در هند گفته بود که امیدوار است بتواند به خانه برگردد، اما تصمیم گرفت برای یک فرصت کاری دیگر هم در آمریکا بماند: هتل Dream در غرب خیابان پنجاهوپنجم.
دخترش در مصاحبه تلفنی از هند میگوید: «رئیسش گفته بود: میتونی برای تمام کردن این پروژه بمونی؟ 10هزار دلار و یک بلیت مجانی به هند بهت میدهم.»
به گفته خانواده سینگ، آن رئیس، عدالت خان، یک تاجر پاکستانی آمریکایی است که به زبان پنجابی صحبت میکند. سینگ، خان را دوست خود میپنداشت، مدتها بود که برایش کار میکرد، اما خان بعد از حادثه هتل Dream به بازپرسان گفته بود: « من اسم فرد کشتهشده را نشنیدهام.»
خان به بازپرسان اعتراف کرده با وجود آنکه 5، 6سال است در زمینه ساختمانسازی فعالیت دارد، اما اطلاعات زیادی درباره آن ندارد. او میگوید: «هیچ تحصیلاتی برای خواندن طراحیها ندارم.»
سلامت خان او را بیشتر محدود کرده بود. او میگوید: «من خودم روی داربست کار نمیکنم، چون در قلبم استنت گذاشتهاند. هیچ نظارت مستقیمی انجام نمیدادم.»
نتایج بررسیهای اداره ایمنی نشان داده که خان از کارگران درخواست کرده «تختهها را بردارند» و داربستها را تغییر دهند تا بتوانند «کار را سریعتر تمام کنند.» هیچگونه نرده محافظی نصب نشده بود. سینگ که 180 متر قد و 86 کیلو وزن دارد، باید در فاصله 40 متری از زمین، با عبور از اسکلتهای موقتی و مهاربندها بگذرد تا به محل موردنظر برسد. به همین ترتیب برای اتمام کار تنها دو راه داشت: خم شود خودش را کش دهد تا به دیوار برسد یا روی یک تکه فلزی که به باریکی میله بارفیکس است، بایستد.
براساس شواهد، بعد از افتادن سینگ، همه کارگران فرار کردند.
سینگ هارنس به تن نداشت (برخلاف اینکه پوشیدن آن اجباری است)، او همچنین یک کارت پایان دوره ایمنی اجباری تقلبی هم داشت. شخص آموزشدهنده که نامش روی کارت ثبتشده، چندینسال قبل فوت کرده بود.
بعدها مشخص شد که داربست «به دست کارمندان آموزشندیده عوض شده بود و هیچ ناظر باکفایتی هم بالای سر آنها نبوده است.» شرکت خان 42هزار دلار جریمه شد.
خانواده سینگ در ماه فوریه، به اتهام سهلانگاری به دادگاه عالی ایالت شکایت کردند. حقوق سینگ سه ماه بود که پرداخت نشده بود. پت جیمز کریسپی، وکیل خانواده سینگ میگوید: «در کار ساختمانسازی، وقت هزینه دارد و برای سودآوری تنها یک راه وجود دارد و آن کاهش جوانب ایمنی است.»
درحالیکه حادثه هتل Dream توجه رسانهای بسیاری را به خود جلب کرد، اما اکثر کارگران همانطوری که زندگی میکردند از دنیا رفتند: بینام و نشان.
در ماه دسامبر، در جنوبشرقی منهتن، کارگران درحال بازسازی ساختمانهای متصل به هم پنج طبقهای در خیابان ریج بودند که کلادیو پاتینو 32ساله به طبقه پایین پرت شد. همسرش میگوید به دلیل فصل سرما، محیط کار بسیار لغزنده شده بود، اما او برای ادامه کار تحت فشار بود. در مصاحبهای در آپارتمان سهخوابهاش در کویینز میگوید: «کلادیو به من گفته بود که شیوه کاری غلط است. اینکه هر لحظه ممکن است همه چی خراب شود. به من گفت معجزه است که زندهایم.» ساختمانهای کوچه ریج را شرکتی به نام کرومن ساخته است.
کرومن مدتهاست که با پیمانکار ساختمانی کیسور Casur Management & Maintenance کار میکند. در آگوست 2014، وزارت ایمنی و سلامت کار OSHA کیسور را 2400 دلار برای «نبود حفاظ» جریمه کرد و هشدار داد که «امکان سقوط وجود دارد.» چهار ماه بعد، این اتفاق برای پاتینو افتاد.
کیسور از که مصاحبه امتناع کرده، حادثه را 48 ساعت بعد گزارش کرده. با این کار قانون OSHA را زیر پا گذاشته. در این قانون هر گونه تلفاتی در عرض هشت ساعت باید گزارش داده شوند.
این شرکت قبول کرد تا 9750 دلار مبلغ جریمه فدرالی مربوط به حادثه را پرداخت کند. تنها یک هفته قبل از آن، به دلیل عدمنصب محافظ مناسب در گودال 2 متری به دادگاه فراخوانده شده بود. دو ماه بعد، در پروژه بازسازی دیگری تنها 3 چهارراه آنطرفتر، به دلیل شرایط غیرایمن جریمه شد.
از هفت نفری که جان خود را از ماه جولای از دست دادهاند، پنجنفر آنها برای پیمانکارانی کار میکردند که قبلا جریمه شدهاند. رقم این جریمهها به 60هزار دلار میرسد.
گزارش اخیر از هیأتی مردمنهاد که وابستگیهای صنفی دارد، از طرف سازمان OSHA نشان میدهد که « تعداد بازرسان OSHA محدود و برای متخلفان جریمههای کمی در نظر گرفته میشود، بنابراین بسیاری از پیمانکاران تخطی از قوانین OSHA را جدی نمیگیرند.» یکی دیگر از شرکتهایی که تاریخچه طولانی از مشکلات ایمنی دارد، شرکت استیل آدار بروکلین است.
سازمان ایمنی OSHA در سالهای 2012 و 2013، شرکت آدار را برای دو سازه مختلف، یکی در «فار راکوی»، در کویینز و دیگری در «میدوود» بروکلین به دلیل عدمرعایت ایمنیهای اولیه مانند عدمحضور نردبان یا محافظ جریمه کرد. کارگران هم آموزشی ندیده بودند. اما شرکت مبلغ 20هزار دلار جریمه را نادیده گرفت تا اخطار بدهی را از سازمان جمعآوری بدهیها دریافت کند.
در ششم مارس 2014، فاجعه دیگری در یکی از پروژههای آدار رخ داد. مانوئل کلورادو درحالیکه فلز چینداری را با یکی دیگر از کارگران به سه طبقه بالاتر میفرستاد؛ از تیرآهن «I» شکل به روی داربست پرید و دو طبقه به پایین افتاد. بعضی دیگر از کارگران مانند کلورادو، هارنس نپوشیده بودند.
دولت، آدار را 53200 دلار جریمه کرد. آدار هم قول داد تا نردبان تهیه کند و داربستهای غیرایمن را بردارد. اما این شرکت، جریمه را پرداخت نکرد و OSHA هم نام آن را در لیست «بزرگترین متخلفان» قرار داد.
با این حال، آدار به کار خود ادامه داد. ماه بعد، بازرس ایمنی که درحال بازرسی سرزده بود متوجه شد که در سایت ساختمانسازی در هارلم «شرایط خطرناک تهدیدآور» وجود دارد. محافظ و تورهای فلزی ایمنی یا هیچ محافظ دیگری وجود ندارد. این شرکت 11800دلار دیگر جریمه شد و باز هم پرداخت نکرد.
در سپتامبر 2014، اداره ساختمانها این شرکت را 2400 دلار دیگر به دلیل تخلفات ایمنی جریمه کرد. در این زمان آنها مشغول تخریب خانه دو طبقهای در «کنزینگتون» بروکلین بودند. ماه بعد، «هیأت جبران خسارت کارگران ایالت نیویورک» بیمه شرکت را به دلیل عدمپرداخت قطع کرد.
به گفته یکی از مسئولان با وجود تمام این موارد، رئیس آدار استیل، دانیل آدار، «هیچ مشکل انضباطی» با اداره ساختمانهای نیویورک نداشته، درنتیجه میتواند به کار ساختوساز ادامه دهد.
این اداره در بیانیهای اشاره میکند که شرکت دیگری مجوز پروژه ویلیامزبرگ (جایی که کلورادو کشته شد) را داشته، به همین دلیل شهرداری نمیتواند اقدامی انجام دهد. آدار پاسخگویی به سوالهای مطرحشده را به شوهرخواهرش واگذار کرد. او در جواب سوالهای نوشتاری میگوید: «با اینکه شرکت کوچکی هستیم برنامهریزی میکنیم تا تخلفات را پرداخت کنیم. کاش میتوانستم بیشتر از این چیزی بگویم، اما این تنها حرفی است که دارم بزنم.»
دستپاچگی ناظران
میزان بالای ساختوساز در نیویورک، کار نظارت را با چالش روبهرو کرده است.
کابینه دو بلازیو، شهردار نیویورک که به ایمنی اهمیت بسیاری میدهد، برنامه دارد 100 بازرس دیگر را هم استخدام کند. آنها میخواهند برای استفاده از ابزارهای بهتر برای شناخت و حذف قراردادهای مشکلساز، سرمایهگذاری کنند. آنها برای صنعت ساختمانسازی منشور اخلاقی جدیدی طراحی کردهاند.
اما در اداره ساختمانها و اداره حفاظت و توسعه مسکن در طول تاریخ فساد وجود داشته است. سازمان ایمنی در سطح فدرال هم تنها 33 بازرس برای کل شهر و 66 بازرس برای کل ایالت داشته است؛ کمترین میزان بازرس در پنجسال گذشته.
در سالهای 2007 و 2008، بعد از وقوع حوادث بسیاری مرتبط با جرثقیلها و داربستها، شهرداری از کارگران خواسته کارتهای شناسایی عکسداری جهت تکمیل دورههای ایمنی تاییدشده از سازمان ایمنی تهیه کنند. اما بیشتر کارگران باید 300دلار از جیب بپردازند و دو روز برای آموزشدیدن مرخصی بگیرند.
بازرسان میگویند در نتیجه صدور کارتهای تقلبی افزایش پیدا کرده است؛ قیمت آنها بین 25 دلار تا 80 دلار است. براساس شواهد OSHA کلورادو هم کارت تقلبی داشته.
در مقابل، اداره بازرسی از سال 2012 به صورت تصادفی اقدام به بررسی کارتهای کارگران در محل ساختوساز کرد. امسال، بیش از 20 نفر دستگیر شدهاند. در ماه اکتبر در شمال منهتن، همانطور که تایمز شاهد بوده، بازرسان کارتهای OSHA، کارت 74 کارگر را بررسی کردند. سه کارت تقلبی ضبطشده، درحالیکه10 کارگر دیگر مدارک نداشتهاند.
بعد از کشتهشدن کارلوس مونکایو 22ساله اهل اکوادور، دفتر بازپرس قضائی منهتن در اقدامی غیرعادی برای دو مدیر ساختمانسازی و شرکتهایی که برای آنها کار میکردند، پرونده قتل غیرعمد تشکیل داد. این اقدام در نتیجه آن است که اثبات مسئولیت کیفری کار بسیار مشکلی است.
شاکیان پرونده میگویند بازرسان خصوصی درباره شرایط خطرناک کاری اخطار داده بود که نادیده گرفته شده بود.
این حادثه باعث شد اداره ساختمانها اخطار جدیدی را مطرح و به بازرسان یادآوری کند که اگر شاهد «شرایط خطرناک اصلاحنشدهای» بودهاند یا با شماره تلفن اضطراری 911 یا با این سازمان تماس بگیرند تا مستقیما بدون اخطار به شرکت عمل کنند.
پیترز، از اداره بازرسی در کنفرانس خبری میگوید: « ما چرا این کار را پنجسال پیش انجام ندادیم؟ صادقانه بگویم باید این کار را میکردیم. تقصیر ما بود.»