مجتبی پارسا| «جمیله المنصوب» دختر 5 ساله، سالهاست که یک سوال تکراری را میپرسد: «کی قراره بریم پیش بابا؟» هر دفعه نیز مادر این دختر یمنی، پاسخ یکسانی را میدهد: «هر وقت که تأیید ویزاهایمان آمد.»
«رامی المنصوب» پدر جمیله، شهروند آمریکاست که در سال 2015 به ویرجینیا آمد، با این امید که همسر و سه دخترش را نیز بهزودی پیش خود بیاورد و از شر آن کشور نابودشده برهاند. پس از یک دوره طولانی بررسی، ویزاها در تاریخ 4 دسامبر تأیید شد. در همان روز، دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا تصریح کرد که قانون ممنوعیت سفر شهروندان 6 کشور غالبا مسلمان ازجمله یمن که از سوی ترامپ وضع شده بود، حالا میتواند به اجرا درآید.
10 روز بعد، سفارت به جای صدور ویزاها، به این خانواده اطلاع داد که آنها در حال حاضر فاقد شرایط لازم هستند. جمیله شروع به گریه کرد و مادرش نیز تلاش میکرد تا به او توضیح دهد که این، آن چیزی نیست که آنها برای رفتن به آمریکا نیاز دارند.
رامی 34 ساله که در آمریکا به دنیا آمده، اما در یمن بزرگ شده است، میگوید: «این کودکان خطرناک نیستند. اگر شما میخواهید دوباره آمریکا را باشکوه بسازید، باید این کار را با کودکان شروع کنید.»
به همسر او گفته شده بود که هیچ ابطالی وجود ندارد و این حکم رد ویزا حکم نهایی است. رامی اما میگوید: «من به همسر و فرزندانم احتیاج دارم؛ آنها باید با من باشند.»
خانواده المنصوب در میان صدها خانواده یمنی و مسلمانانی هستند که در سراسر خاورمیانه و آفریقا زندگی میکنند که پس از چندین ماه موانع قانونی و اجرای سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ در ماه دسامبر، طی هفتههای اخیر زندگیشان به هم ریخته است.
یک سال پیش «ممنوعیت مهاجرتی مسلمانان به آمریکا» باعث ایجاد اعتراضات گسترده و انتشار مقالههای انتقادی شدیدی علیه ترامپ در سراسر جهان شد؛ اما یک ماه پس از اجرای آن، دستور رئیسجمهوری آمریکا تقریبا از تیتر خبرها محو شد؛ گر چه خانوادههای زیادی از هم پاشیدند و از یکدیگر دور ماندند. این خانوادهها که از عزیزانشان دور ماندهاند، هیچکدام نمیدانند که چه چیزی در انتظار آنهاست و در آینده چه پیش خواهد آمد.
این نسخه سوم قانون ممنوعیت مهاجرتی است که با وجود چالشهای پیش رو، دادگاه عالی آمریکا اجازه اجرای آن را داده است و ویزاهای شهروندان سوریه، ایران، سومالیا، یمن، لیبی، کره شمالی، چاد و ونزوئلا را در برمیگیرد. مشخص نیست که چند نفر تاکنون تحت تأثیر این قانون قرار گرفته و آسیب دیدهاند، اما وکلای مهاجرتی گزارش دادهاند که موکلان آنها به طور گسترده برگه رد ویزا را دریافت کرده و میکنند.
اعلامیه رئیسجمهوری اجازه میدهد تا افرادی که به خاطر رد ویزاهایشان با «مشکلات ناخواسته» مواجه میشوند، درخواست مجدد بدهند؛ اما وکلا میگویند که سفارتخانههای آمریکا به طور خودکار، درخواستها را رد میکنند و هیچ شانسی را به خانوادهها برای ارایه پروندهشان نمیدهند.«ابراهیم قطبی» فعال آمریکایی یمنی در مرکز حقوق اساسی میگوید، برای متقاضیان یمنی که در معرض یک جنگ وحشیانه و شیوع وبا قرار دارند «مشکلات و سختیها» روشن است. او میگوید، یمنیهایی که در حال حاضر درخواستشان رد میشود، سالهاست که «بررسیهای بسیار شدید» را پشت سر گذاشتهاند و میخواهند با بستگان نزدیکشان که شهروند آمریکایی هستند، زندگی کنند. آقای قطبی میگوید: «این دولت میگوید، شهروندان آمریکایی از یک طبقه خاص، مجاز به آوردن فرزندان خود نیستند؛ این اساسا قانونیکردن تبعیض است.»«سید موسوی» 24ساله که در لسآنجلس زندگی میکند، اصالتا اهل ایران است. او زمانی که ویزای نامزدش در سال گذشته تأیید شد، بسیار خوشحال شد؛ اما خوشحالی او زیاد طول نکشید و به بدترین لحظات زندگیاش تبدیل شد؛ آن هم زمانی که سفارت آمریکا در ایروان ارمنستان گفت که نامزدش رد شده و هیچ درخواست مجددی نیز به خاطر ممنوعیت مهاجرتی بررسی نمیشود.موسوی که از دانشگاه جنوب کالیفرنیا فارغالتحصیل و با نامزدش، عارفه فیاضبخش، در ایران آشنا شده است، میگوید: «من نهایت تلاشم را میکنم که راهحلی بیابم.» او میگوید که تصور ترک آمریکا برایش بسیار دشوار است؛ اما دشوارتر از آن، جداییای است که در حال وقوع است.
او میگوید: «من سرمایهگذاری زیادی کردم تا شهروند آمریکا شوم و این کشور را خانه بنامم. من همه تلاشم را میکنم تا او را نیز پیش خودم بیاورم؛ اما تنها چیزی که نامزدم به من میگوید این است که «میخواهم که تو کنارم باشی» و این مسأله دلهرهآور شده است.»
بهنام بابالو، فرد 39ساله ایرانی است که پسرش شهروند آمریکاست؛ از سال 2013 تلاش کرده تا برای خانوادهاش ویزا بگیرد. بابالو، مهندس عمران، در شرکتی در کالیفرنیا سرمایهگذاری کرده، واجد شرایط دریافت ویزا است که از کارآفرینان پشتیبانی میکند. اگر چه پرونده وی در سال 2015 تأیید شد، اما پروندهاش نزدیک به 2 سال در پروسه اداری ماند تا زمانی که در تاریخ 22 دسامبر درخواست ویزای او رد شد و نامه رد درخواستش با ضمیمه اعلامیه رئیسجمهوری آمریکا برایش ارسال شد.
او در مصاحبهای تلفنی از جزیره کیش در ایران گفت: «این خبر بسیار ناگهانی و غیرمنتظره بود و ما نمیدانستیم چه کار باید بکنیم. احساس میکنیم که به ما خیانت شده است.»
دایی بابالو به نام «فرهاد نجفی» یک پزشک مقیم کالیفرنیا است و میگوید که به خاطر تشویق خواهرزادهاش برای سرمایهگذاری در آمریکا احساس گناه میکند. نجفی میگوید: «پول او در اینجا گرو است؛ همه زندگیاش گرو است.»
برای برخی اما عواقب قانون مهاجرتی ترامپ میتواند کشنده باشد. اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا اعلام کرده که یک زن ایرانی-آمریکایی را نمایندگی میکنند که پدرش به دنبال دریافت ویزا برای عمل جراحی فوری است. عملی که در آمریکا شانس موفقیت بیشتری دارد، اما در ایران نه و ممکن است در صورت عدم موفقیت عمل جراحی، فلج شود یا بمیرد. درخواست ویزای آنها در ابتدا رد شد و در حال حاضر آنها در برزخ انتظار هستند تا شاید درخواست مجددشان تأیید شود.
«وسودا تالا» یکی از وکلای این اتحادیه، میگوید: «وضعیت او حیاتی و به نحوی است که باید بهسرعت ویزایش تأیید شود.»
دختر او که به دنبال ویزای پدرش است، میگوید: «این یک ویزای پزشکی است. این اقدامی بشردوستانه است. پدرم در حال مرگ است؛ چرا اینگونه با ما رفتار میکنید؟»سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در مورد موارد خاص اظهارنظر نکرده یا اطلاعاتی در مورد لغو درخواستهای ویزا از ماه دسامبر نداده است.
رامی، پدر آمریکایی-یمنی، میگوید وقتی به دخترانش -دختران 5، 9 و 12سالهاش- که خیلی دلش برای آنها تنگ شده فکر میکند، امیدواربودن، بسیار دشوار است.همسر رامی اما تلاش میکند تا او را مثبت و امیدوار نگه دارد: «او دایما به من میگوید که تسلیم نشوم؛ او میگوید که روزی دوباره باهم ملاقات خواهیم کرد.» اما رامی نمیداند که این ملاقات، چه زمانی روی خواهد داد: «من اینجا متولد شدهام و همین جا خواهم مرد.»
گاردین