زهرا فراورده|برخلاف ظاهر آراسته و فریبنده سینما، پشتصحنهای از آن وجود دارد که همیشه هم آراستگی ندارد و مثل ظاهرش سرخوش نیست؛ مثل دنیای هنروران سینما. هنرورانی که زمانی سیاهی لشکر خطابشان میکردیم، دنیایی عجیب، جالب و در عین حال کمی غمگین دارند. دنیایی که با علاقهمندان به سینما در ذهن ما جا گرفته، اما امروز عدهای برای تأمین معاش، خود را در جمع این گروه جای دادند. کبری بختیاری از باسابقهترین افرادی است که در این حرفه مشغول است و همراه با پسرش تورج شهبازی در یک موسسه هنری در این زمینه فعالیت میکنند. حاصل گفتوگو با این مادر و پسر را میخوانید.
برای شروع خودتان را معرفی کنید.
بختیاری: فروردین 1339 در ملایر متولد شدم، اما بزرگ شده تهران هستم. درسم را ادامه ندادم و سیکل دارم، حدود 24سال است که در کار هنروری فعالیت میکنم.
شهبازی: متولد سال 60 هستم. لیسانس تربیتبدنی دارم و با اینکه به ورزش هم علاقه داشتم، اما بهخاطر کار مادرم به سینما علاقهمند شدم و این کار را ادامه دادم.
کارتان را از کجا شروع کردید؟
بختیاری: برای فیلمی خواستند یک پلان بازی کنم، وقتی سر صحنه رفتم، تعدادی بودند که گروه کارگردانی نسبت بهشان بیاعتنا بود. کنجکاو شدم و همانجا درباره کارشان پرسیدم، گفتند اینها هنرور هستند و درباره کارشان برایم توضیح دادند.
چه سالی بود؟
بختیاری: 72 فکر کنم.
چطور با آن کار آشنا شدید؟ پیشنهاد بازی از کجا آمد؟
بختیاری: از سمت یکی از کارگردانها که خانواده ما را میشناخت، معرفی شدم. دخترم هم مینا شهبازی از بچگی تئاتر کار میکرد و الان منشی صحنه است. یکجورایی با کار هنر آشنا بودم.
خاطرتان هست چه فیلمی بود و با چه کارگردانی؟
بختیاری: دقیق نه. بعد از آن سریال دخترم قرار بود برای فیلمی بازی کند، به من هم دوباره یک نقش کوچک دادند. از همانجا تصمیم گرفتم وارد این کار شوم.
پس با فضای کار هنری بیگانه نبودید. سایر اعضای خانواده هم فعالیت هنری دارند؟
بختیاری: پدر و ماردم نه، ولی چهار پسر و یک دختر دارم که پسرم تورج با خودم مشغول به کار است. پسر دیگرم کار موسیقی میکند. دوتای دیگر هم به هنر و سینما علاقه نداشتند و چندبار گفتم بیایید در این کار، اما گفتند نه.
ورود به کار هنروری را از کجا شروع کردید؟
بختیاری: با چندتا از کارگردانها تماس گرفتم، اول گفتند نمیتوانی، ولی باز هم پیگیر شدم. خدا خیرشان بدهد، آنها خیلی کمک کردند.
از کارگردانها اسم میبرید؟
بختیاری: آقای سعید سهیلی را خاطرم هست که خیلی کمک کرد.
از اول خواستید مسئول هنرور باشید؟
بختیاری: بله.
آنموقع هم سازوکار انتخاب هنروران مثل الان بود؟
بختیاری: بله. آقای یزدی خدابیامرز، خانم عظیمی، آقای شریفی و خام دهقان کسانی بودند که در کار هنروری مشغول بودند. با یکی از بچههایی که هنرور میبرد، تماس گرفتم (فکر کنم آقای شریفی بود) گفتم میخواهم هنرور بیاورم، او هم کمک کرد. روز نخست با 150هنرور شروع کردم.
150 نفر را از کجا پیدا کردید؟
شهبازی: قبل از اینکه دفتر داشته باشیم، از همسایهها و اهالی محل کمک میگرفتیم.
یعنی بین دوست و آشنا اعلام میکردید برای فیلم هنرور میخواهید؟
بختیاری: بله؛ آنموقع علاقهمند زیاد بود. مثلا به دوست پسرم گفتم، رفت مسجد محل اعلام کرد. فردای آن روز اصلا انتظار نداشتیم، اما نزدیک 50 داوطلب آمدند و شروع به کار کردیم. بعضی وقتها میرفتیم سر صحنه شب دیر میآمدیم و باید صبح زود دوباره میرفتیم، اینها آنقدر جذب شده بودند، همانجا داخل مینیبوسی که سرویس رفتوآمد بود، میخوابیدند و خانه نمیرفتند.
یادتان هست نخستین کاری که هنرور بردید، چه فیلمی بود؟
بختیاری : نه.
آدمهایی که از طریق همسایه و فامیل برای کار اول پیدا کرده بودید بازهم میآمدند یا همان یک بار بود؟
شهبازی: بیشترشان علاقهمند شدند و ادامه دادند. الان از میان همانها صدابردار، گریمور و... شدند. خیلیها هم از عوامل تدارکات و تولید هستند.
پس واقعا از هنروری میشود به سینما ورود کرد؟
شهبازی: صددرصد. الان 95درصد آدمهایی که پشت صحنه کار میکنند، از قشر هنرور هستند. هنروری که من خودم آوردم، الان کار تولید میکند یا مدیر تدارکات است. مسئول هنرورهای جدید که ورودشان با ما بوده، الان مسئول هنرورها شدهاند. خیلی از بازیگرها ورودشان با هنروری بوده و الان از چهرههای ستاره سینما هستند.
بختیاری: موردی داریم که وقتی بچه بوده از روی عکس معرفی کردم و بعد بازیگر شده، الان جایزه هم دارد. در آرشیوهایمان بازیگران مطرحی داریم که فرم هنروری دارند.
بحثی در مورد هنروری وجود دارد که کارتنخوابها هم در جمع هنرورها هستند. اینها از کی به این جمع اضافه شدند؟
بختیاری: زمانی که من کارم را شروع کردم، کارتنخوابها نبودند، اما الان در بعضی کارها هستند.
شهبازی: البته کمتر استفاده میشوند و بیشتر برای پروژههای تاریخی بزرگ میآیند. مثلا برای سریال «سرزمین کهن» 2هزارهنرور لازم بود. اما نهایت میتوانستیم 1000 تا 1500هنرور ببریم و حداقل باید 400، 500نفر از گرمخانه میبردیم. الان با ورود یکسری مسئول هنرور جدید و بیتجربه اینها بیشتر شدند. یا در «مدار صفر درجه» خانم بختیاری روزانه به تنهایی 700هنرور در رنجهای سنی مختلف میآورد که از همان هنرورها به تعدادی مسئولیت داد و سرپرست هنرور شدند. روزانه باید با 1000 مورد تماس میگرفت که مثلا 500 تا جواب میدادند، بهخاطر همین این کار را بین چند نفر تقسیم کرد و شدند لیدر. چند وقتی با خودش کار کردند و بعد جدا شدند و الان مسئول هنرور هستند.
بعد از کار اولی که هنرور بردید چه اتفاقی افتاد؟ چطور منسجم شدید؟
بختیاری: بعد از کار اول، 10 روز بیشتر بیکار نبودم و برای پروژه بعدی تماس گرفتند. کارها پشت هم پیشنهاد و به مرور اضافه شد. از زمان ورود به این کار پروژههای سنگین را خیلی دوست داشتم و الان هم کارهای بزرگ برایم شیرین است. به تازگی فیلم «تنگه ابوغریب» را با کارگردانی آقای توکلی و تهیهکنندگی سعید ملکان داشتم. خیلی شیرین بود، با اینکه خستگی داشت، ولی خسته نمیشدیم.
طبیعتا بعد از شروع کار و ورود به سینما کمکم با بخشهای دیگری از محیط آشنا شدید و چهرههای مطرح زیادی دیدید. به این فکر نکردید وارد بخشهای جدیتری از سینما بشوید؟
بختیاری: نه؛ اصلا.
هنروری را دوست داشتید؟
بختیاری: بله. دوست داشتم در کار خودم باشم، چون از اول با این کار شروع کردم، الان هم در این کار بین سینماییها جا افتادم و کارم را دوست دارم.
در سال تقریبا چه تعداد فیلم و سریال به شما پیشنهاد میشود؟
بختیاری: حدود 5 تا 8 کار. چون بیشتر کارهای بزرگ میگیرم. چند وقت پیش حساب کردم در رزومه کاریام 400 فیلم و سریال ثبت شده است.
فکر میکنم بعد از اینکه کارتان جدیتر شد، دیگر نمیتوانستید از همسایه و اقوام کمک بگیرید. چه کردید؟
شهبازی: اوایل همسایهها و آشنایان دهانبهدهان به علاقهمندها میگفتند، اما بعد که کارها سنگین شد، سازماندهی کردیم و دفتر زدیم. الان چند سالی است که افراد متقاضی میآیند دفتر ثبتنام و مراحل معرفی را طی میکنند.
اسم دفترتان؟
شهبازی: «شهاب فیلم».
چندسال است به شکل رسمی فعالیت میکنید؟
بختیاری: حدود سال 82 دیدیم برای ادامه کار به شکل منسجم بهتر است دفتر مستقلی داشته باشیم. بعد از راهاندازی دفتر، آگهی میدادیم روزنامهها و علاقهمندان میآمدند ثبتنام میکردند. بعد از اینکه فرم پر میکردند، عکس میانداختند و سابقه میدادند. آنهایی که آماتور بودند، میگذاشتیم برای هنروری و آنهایی که کار کرده بودند، به آرشیو بازیگری اضافه میشدند، چون بعضی وقتها از ما بازیگر هم میخواهند.
پس بازیگر هم معرفی میکنید؟
شهبازی: بله. اوایل کار که سیستمهای کامپیوتری نبود، تماس میگرفتند که مثلا برای چند رنج سنی بازیگر میخواهند. بعد میآمدند از روی آلبومهای عکس انتخاب میکردند و بعد تست میگرفتند.
صرف ثبتنام کافی است یا اینکه آموزش هم دارید؟
شهبازی: قبل از تکمیل ثبتنام با مراجعان صحبت میکنیم و یکسری اصول کار را برایشان توضیح میدهیم. هنروری که جلوی دوربین میآید، باید تجربه و آشنایی حداقلی داشته باشد تا طبق آن در بخش هنروری یا بازیگری قرار بگیرد.
بختیاری: گاهیاوقات هم هنرورهایی که برای کار میفرستیم، گروه کارگردانی میگویند شما دیگر برای هنروری نروید و بعد از آن برای بازی معرفی میشوند.
از میان افرادی که از طریق موسسه شما شروع به کار کردند، بازیگرهای چهره هم هستند که الان مشغول به کار باشند؟
شهبازی: بله؛ هستند کسانی که با خود ما شروع کردند، ولی بهتر است اسم نبریم.
میخواهم ببینم هنروری چقدر تأثیر دارد؟
شهبازی: خیلی. تا جایی که ما تجربه داریم، راه ورود به بازیگری هنروری است.
یعنی معتقدید تحصیلات آکادمیک نقشی ندارد؟
شهبازی: 90درصد اینها تحصیلات ندارند و هنرشان ذاتی است. به نظر من کسی که از هنروری شروع میکند، موفقتر است، چون کار عملی کرده و زودتر به نتیجه رسیده است.
بختیاری: البته درس بخوانند بهتر است، ولی باید در ذاتشان هم باشد. بعضیها برای هنروری میآیند و در کنارش درس هم خواندند.
افرادی که معمولا به شما مراجعه میکند، از چه طبقهای هستند؟
شهبازی: همه مدل آدم برای هنروری میآید. طبقه پایین، متوسط و بالا. از کارگر گرفته تا پزشک و کارخانهدار ثبتنام میکنند. از نظر سنی هم محدودیت ندارد. مثلا بازنشسته است و دوران جوانی علاقه داشته، اما تا الان فرصتی نداشته است. گروهی سرمایه دارند، اما بهخاطر علاقه و نه پول، دنبال شهرت و محبوبیت هستند، عدهای هم که واقعا احتیاح دارند.
با توجه به سختی کار هنروری، کسی که از طبقه بالای جامعه با مختصات خاص خودش میآید، چطور با شرایط سخت کار کنار میآید؟
شهبازی: چون دوست دارند و با علاقه میآیند، اگر برخورد بد هم ببینند، تحمل میکنند. البته الان مراجعه این افراد کمتر شده است، ولی چون علاقه دارند، صبوری میکنند. حتی طرف کارخانهدار بوده آمده، فقط برای اینکه کنار کار چند تا عکس با بازیگرها بیندازد یا اینکه فقط یک لحظه از جلو دوربین رد بشود.
بختیاری: پیش آمده دکتر و مهندس بردیم سر صحنه، ولی وقتی دیدیم اذیت شدند، گفتیم نیایید، ولی خودشان دوست داشتند. برای کاری، هنرور میانسالی بردم که اینقدر باکلاس و شیک بود، تهیهکننده تعجب کرده بود. آدمهای اینطوری زیاد داریم، ولی هرجایی استفاده نمیکنیم. مثلا فیلمی داریم که 300، 400 تا هنرور میخواهیم، اما اینها را قاطی نمیکنیم.
شهبازی: هر فیلمی هنرور مخصوص به خودش را میخواهد. چهره روستایی، معمولی، لوکس و... .
افرادی که شما معرفی میکنید، بیشتر چه ویژگی دارند؟
بختیاری: ما برای همه مدل سفارش نیرو داریم.
بیشترین تعداد که برای هنروری بردید چه تعداد بوده؟
بختیاری: تا 1000 نفر بردم.
برای چه کاری؟
بختیاری: پروژه محمد (ص) یا دوسال برای سریال «مدارصفر درجه» کمترین تعدادی که روزانه میبردیم، 200نفر بود. 200تایی که فیکس نبودند و برای تکرارینبودن چهرهها باید در طول کار تغییر میکردند.
برای تأمین هنرور مورد نیاز چقدر زمان لازم است؟
بختیاری: پسرم بارها من را سرزنش کرده است. با مسئول هنرورهای جدید تماس میگیرند و آنها چون بلد نیستند، (نمیخواهم توهین کنم، ولی باید کار کنی تا تجربه به دست بیاوری) گوشیشان را خاموش میکنند، بعد با من تماس میگیرند که آبرویمان در خطر است و... . من هم کارشان را راهمیاندازم. 11شب برای 9صبح فردا 50هنرور جور کردم. 12ظهر برای یکبعدازظهر، 70هنرور برای فیلمبرداری جلوی یکی از سینماها بردم. در یک ساعت خودم با همه تماس گرفتم و آفیش کردم.
زمانهایی که با تعداد بالایی هنرور کار دارید باز هم برای هماهنگی، خودتان اقدام میکنید؟
بختیاری: تا 200هنرور هم مشکلی ندارم و خودمان هماهنگ میکنیم. راستش الان چشممان ترسیده از بس که پشت پا خوردیم و ضربه دیدیم. اگر کسی بخواهد فعالیت کند و بالا بیاید مشکل ندریم، اما اینها قیمتشکنی میکنند. هنرور حقش بیشتر است و همینطوری هم آنقدر کم میگیرد که من بارها گفتهام اصلا روم نمیشود بگویم و موقع دادن پولشان شرمنده میشوم. هنروری را نمیشود شغل حساب کرد، اما کم نیستند آنهایی که فقط با پول هنروری زندگی میکنند.
پس درست است که تعدادی هم برای اینکه غذای روزانهشان را تأمین کنند، سراغ هنروری میآیند؟
بختیاری: متاسفانه بله.
در طول این همه سالی که هنرور و بازیگر برای سینما و تلویزیون معرفی کردید، خودتان وسوسه نشدید جلوی دوربین بروید؟
بختیاری: در سریال «متهم گریخت» عمه سعید آقاخانی را بازی کردم. چند تا کار با ایرج قادری داشتم و....
شما چطور؟
شهبازی: من هم نخستین بار در «مدار صفر درجه» حسن فتحی نقش افسر روس را داشتم. در کارهای دیگر هم نقش کوتاه داشتم که تازهترینش سریال محکومین است.
وسوسه جلوی دوربین بودن بیشتر نیست؟
بختیاری: اگر خود کارگردان پیشنهاد داده باشد، رفتم، اما اگر بخواهم برای جلوی دوربین رفتن وسوسه شوم، رشته کار خودم از دستم درمیآید. باید تمرکز روی یکی باشد.
کارهایی که در شهرستانها فیلمبرداری میشود چطور؟ برای آنها هم هنرور میبرید؟
بختیاری: بستگی به پروژه دارد. همیشه نه، اما اگر لازم باشد از اینجا نیرو میبریم. یکسال زمستان که خیلی سرد بود، پنج روز برای سکانسی که باید برف میآمد، در ایستگاه راهآهن بودیم. یکمتر برف روی زمین بود. هنرورها از سرما منجمد شده بودند، اما حاضر بودند تحمل کنند. یا برای «مدار صفر درجه» فیلمبرداری در قطار بود و خودم با هنرورها رفتم تا مشهد. تجربه جالبی بود.
چقدر اهل فیلم دیدن هستید؟ سینما میروید؟
بختیاری: شاید 2، 3 بار به اجبار دخترم رفتم.
شهبازی: من کلا فیلم نمیبینم. علاقه به فیلمدیدن ندارم و بیشتر ورزش میبینم.
چرا؟ با اینکه سینما و پشتصحنهاش را دوست دارید برایتان جذاب نیست حداقل کارهایی که خودتان حضور داشتید را ببینید؟
بختیاری: بعضی فیلمها را وقتی وارد شبکه نمایش خانگی میشود، میبینم، ولی کلا سینما رفتن را خیلی دوست ندارم. برای جشنواره هم گاهی عوامل دعوت میکنند، ولی نمیروم.
قبلا از اصطلاح هنرور استفاده نمیشد و میگفتند سیاهیلشکر. درواقع هنرور بهانهای بود برای احترام به این قشر و سرورساماندادن وضعیتشان. شما که مستقیم با این افراد در ارتباط هستید، کدام واژه را به کار میبرید؟
بختیاری: من هرجا رفتم اگر گفتند سیاهیلشکر گفتم این اسم را نبرید. اینها هنرور و درواقع یکجور هنرجو هستند. اگر کسی بگوید سیاهیلشکر، هم به آنها برمیخورد، هم خودم. من گفتم باید بگویید هنرور و الان جا افتاده.
شهبازی: اسم واقعی اینها باید کمکبازیگر باشد. در بین همین هنرورها افراد خیلی بااستعدادی داریم که اگر فضا داشته باشند بهتر از بازیگرهای امروز هستند.
وقتی با هنرورها صحبت میکنیم، اکثرا از وضع برخوردهای پشت صحنه دلخورند؟ چرا؟
شهبازی: عوامل پشت صحنه با اینکه خودشان از قشر هنرور هستند، متاسفانه معمولا برخورد خوبی ندارند. یک بار به یکی از اینها گفتم خودت روزی از اینها بودی، اینطور رفتار نکن. نمیدانم چرا این اتفاق میافتد.
بختیاری: من اجازه نمیدهم به هنرورم بیاحترامی شود و برخورد میکنم. «تنگه ابوغریب» که تازه تمام شده از کارگردان، تهیهکننده، مدیر تولید و ... همه فوقالعاده بودند. هنرور اینها را میبیند، لذت میبرد. وقتی عوامل خوب باشند، هنرور بهتر کار میکند، ولی وقتی برخورد بد میبیند، اذیت میکند؛ مثلا وسط فیلمبرداری میخند، به دوربین نگاه میکند و... .
لجبازی میشود.
بختیاری: بله. البته این برخوردهای بد از طرف عوامل اصلی نیست. بیشتر از دستیارکارگردان که مدام با آنها در ارتباط است، دلخور هستند یا وقتهایی که در پذیرایی بین هنروران و گروه اصلی تفاوت وجود دارد.
بازیگران چطور؟
شهبازی: در کل بازیگرها خیلی خوب برخورد میکنند، حالا ممکن است چندتایی هم برخورد مناسب نداشته باشند.
این موضوع که اگر هنرورها صنف مشخصی داشته باشند، سروسامان میگیرند و هنروری بهعنوان یک شغل در نظر گرفته میشود، خیلی تکرار شده، اما ظاهرا به نتیجهای نرسیده است. شما برای این کار اقدامی کردید؟
بختیاری: خیلی تلاش کردم صنف داشته باشیم. ما حتی گفتیم یکی را که خودشان میخواهند و تجربه دارد، فعلا برای ساماندهی مسئول کنند، ولی تا الان متاسفانه اتفاقی نیفتاده است.
از وزارت ارشاد اقدام کردید؟
بختیاری: بله. ارشاد و خانه سینما رفتم و با اینکه دو سه جلسه داشتیم ولی نشد.
خودتان بیمه هستید؟
بختیاری: از طرف خانه سینما نه، اما بیمه تأمین اجتماعی هستم.
شهبازی: این کار با اینکه مهم است، خیلی نابسامان است و لازم است که صنف داشته باشیم. الان هرکسی میتواند هنرور بیاورد.
بختیاری: سرکار «آرمان دو» احسان عبدیپور که اتفاقا در مورد هنرورهاست و خودم هم نقش دارم، خانمی به نام قجر با من تماس گرفت و گفت هنرور هستم و با دوستم میخواهم بیایم. چهارماه نگذشته میدان آزادی دیدمش و گفتم چهکار میکنی: گفت پروژه گرفتم!
مگر موسسه شما ثبت شده نیست؟ چرا گروه تولید فیلمها از غیرموسسات هنرور میآورند؟ هزینه کمتری میگیرند؟
شهبازی: بله. زیر قیمت میگیرند. از طرفی هم ورود کارتنخوابها و موارد اینچنینی از طریق اینها اتفاق میافتد.
بختیاری: چند جلسه با چند مسئول هنرور میروند و شماره هنرورها را میگیرند، بعد مستقل میشوند.
این نابسامانی در کار این نگرانی را ایجاد نمیکند که با وجود موسسه رسمی، امنیت شغلی نداشته باشید؟
بختیاری: قطعا همینطور است. رئیس شهرک غزالی به فاصله کم عوض میشود و بیشتر کارهایی که ما هنرور میبریم، آنجاست. الان مدتی است رئیس شهرک دفتر زده و کسی را که من با سریال «عملیات 125» وارد کار کردم، گذاشته مسئول آنجا. تمام تهیهکنندهها باید با این خانم قرارداد ببندند و او هنرور معرفی کند. الان من که 25سال در این کار هستم چهکار باید بکنم؟
شهبازی: تا حالا این کار نشده بود که مسئول شهرکی به یک نفر که سابقه زیادی هم ندارد، امکانات بدهد و همه تهیهکنندهها را موظف کند فقط باید با این کار کنید، یعنی بقیه مسئول هنرورها هیچی.
یعنی دیگر امکان کار در شهرک غزالی برای شما نیست؟
شهبازی: مگر اینکه این خانم موسسه ما را به تهیهکنندهای پیشنهاد بدهد. این درست نیست. مادر من که نزدیک 25سال در این کار بوده، از این به بعد باید چهکار کند؟ خیلیها بیکار میشوند. این تصمیم اصلا در حیطه کار مدیر شهرک نیست که نهایت دوسال قرار است رئیس باشد.
بختیاری: الان همه همکاران من از این موضوع ناراحت هستند و قرار است شکایت کنیم.