تنها شانس رئیسی
برای انتخابات 1400
اعتماد آنلاین نوشت: صادق زیباکلام معتقد است شروعکننده اعتراضاتی که در کشور رخ داد، قصد داشتند با به راه انداختن اعتراضات دولت دوازدهم را شکستخورده جلوه دهند. آینده سیاسی آقای رئیسی به این بستگی دارد که روند موفقیت دولت روحانی در طی سهسال آینده به چه صورت دربیاید. اگر دولت بتواند حداقلی از پیشرفتهای اقتصادی داشته باشد، شانس زیادی برای آقای رئیسی و اصولگرایان باقی نمیماند، چون اصولگرایان مقبولیت خوبی در بین مردم ندارند؛ بنابراین اگر روحانی بتواند حداقلی از پیشرفتها و مطالبات اقتصادی را به دست بیاورد، فکر نمیکنم اصولگرایان شانس زیادی داشته باشند، اما اگر آقای روحانی و دولت ایشان از نظر اقتصادی موفق نشوند، در آن صورت شانس اصولگرایان بهخصوص جریانهای پوپولیست و تندرو خیلی زیاد میشود؛ چون اتفاقی که میافتد این است که کسر قابل توجهی از کسانی که به آقای روحانی رأی دادند، نهتنها دیگر به نامزد اصلاحطلبان و اعتدالیون رأی نمیدهند بلکه اساسا پای صندوق رأی حاضر نمیشوند و در انتخابات شرکت نمیکنند. موج عبور از روحانی که به راه افتاد، بسیاری از کسانی که به روحانی رأی داده بودند، اظهار ندامت کردند؛ نه از اینکه چرا به روحانی رأی دادند بلکه از اینکه چرا گول صادق زیباکلام و نظیر زیباکلام را خوردند و اساسا در انتخابات شرکت کردند. این طیف اساسا رفتن پای صندوق رأی را خطا میبینند، بنابراین در صورت عدم موفقیت دولت آقای روحانی کسر قابل توجهی از این 24میلیون در انتخابات شرکت نمیکنند. انتخابات 1400 که جای خود را دارد، من حتی تردید دارم که اینها در انتخابات مجلس سال 98 شرکت کنند. البته همه اینها در صورتی است که روحانی نتواند از نظر اقتصادی موفقیت چندانی به دست بیاورد.
چهره سفید اصولگرایان
برای انتخابات 1400 کیست؟
نامهنیوز نوشت: نکته قابل توجه در مورد تحرکات سیاسی اصولگرایان این است که در یک پدیده نهچندان نادر در فاصله اندکی بعد از برگزاری انتخابات برخی چهرهها که پای ثابت نامزدی انتخابات هستند، نشانههایی از خود بروز دادهاند که بار دیگر رسانهها و محافل سیاسی، احتمال کاندیداتوری آنها را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند. در این میان البته برخی از چهرههای اصولگرا بر این باورند که باید اینبار با چهرهای جدید وارد میدان رقابت شوند. حالا سوال این است که اگر به واقع اصولگرایان چنین قصد و نیتی داشته باشند، این فرد یا افراد چه کسانی هستند؟ امیر محبیان، از چهرههای اصولگرا در این مورد میگوید: از حالا صحبتکردن برای انتخابات ریاستجمهوری 1400 بسیار دشوار است. معادلات فضای سیاسی ما لحظهبهلحظه درحال پیچیدهترشدن است و به نظر میرسد اضلاع رقابت از دو ضلع همیشگی که اصولگرا و اصلاحطلب بوده، خارج شده و اضلاع دیگری به آن افزوده شده است و این امر معادلات را چندمجهولی میکند؛ بنابراین قضاوت پیشاپیش ممکن نیست، اما درخصوص اینکه آیا چهرهای در میان اصولگرایان وجود دارد که روی او مانور نداده باشند و در هنگام انتخابات او را مطرح کنند، باید بگویم که اگر کسی را هم میخواهند مطرح کنند، باید از هماکنون کار برای معرفی وی شروع شود. افکار عمومی بهطور ناگهانی نمیتوانند با چهرههای جدید مواجه شوند و بایستی در روندی صعودی شاهد شناختهشدن او و در معرض افکار عمومی قرارگرفتن باشد. لذا همچنین امکان دارد و افرادی وجود دارند که بتوانند همچین نقشی را ایفا کنند؛ اما اینکه چه کسی میتواند چنین نقشی را بازی کند و او دقیقا کیست؛ الان بهتر است بحثی صورت نگیرد، چون پتانسیلها و ظرفیتهای مختلفی هست و باید دید افرادی که میتوانند در این جایگاه قرار گیرند، همه شرایط را دارند و نقطه تقاطع همه ظرفیتها و امکانات هست یا خیر.
ناگفتههای عضو دفتر امامخمینی
از جایگاه آیتالله هاشمیرفسنجانی
نزد امام
ایسنا نوشت: عضو دفتر امامخمینی(س) با اشاره به جایگاه ممتاز مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نکات ناگفتهای را درخصوص شخصیت این یار دیرین امام بیان کرد. بنده روزی که آقای هاشمی را در کنار امام دیدم، 26سال سن داشتم و انقلاب به پیروزی رسیده بود، درحالی که آقای هاشمیرفسنجانی بعد از حادثه 15 خرداد 42 و در سن سربازی و در اوج وحشت و اختناق و سیاهی حاکم بر جامعه در زمره پرچمداران نهضت امامخمینی بود. آن روزی که مردم ما و انقلاب اسلامی امام نیازمند به چهره امین و انسانهای فهیم و ازخود گذشته بود، چند نفر همانند رهبر فرزانه انقلاب یا آیتالله هاشمی در کنار امام بودند؟ میزان علاقه امام به آقای هاشمی نیز مورد توجه قرار گیرد؛ افرادی مثل من که در محضر امام بودند و رفتارهای امام را به دقت رصد میکردند، میدانند امام به چه کسانی بیشتر احترام میگذارد؛ من در یک کلام باید بگویم که آقای هاشمی برای امام یک فرزند برومند، اندیشمند و دلسوز انقلاب همچون آیتالله شهید حاج آقامصطفی و حاج سیداحمدآقا بود. وقتی که خبر ترور آقای هاشمی را به امام دادند، ایشان حالت عجیبی داشتند. البته شخصیت امام اجازه نمیداد که در انظار مردم سخنی بگوید که دشمنان سوءاستفاده کنند. شما فکر میکنید وقتی خبر ترور آقای هاشمی را به امام دادند، ایشان آرام بود؟ امام چرا قربانی نذر کرد تا آقای هاشمی به سلامت برگردد؟ چرا وقتی شهید مظلوم انقلاب، آیتالله بهشتی به لقاءالله پیوست، امام به اصحاب حفاظت و به سپاه و ارتش میگوید اینکه شما میگویید ایران پر از بهشتی است سخن درستی نیست؛ کجا ایران پر از بهشتی است؟ بهشتی یک ملت و یک امت بود. با اینکه آقای هاشمیرفسنجانی جانشین امام در ستاد فرماندهی کل قوا بود، ولی ادب ایشان اینگونه بود که مسائل کوچک را هم از امام سوال میکردند و با اینکه امام به ایشان اختیارات کامل را داده بود. حرف من این است که فکر نکنیم شأن آقای هاشمی، بهشتی و رهبر معظم انقلاب در کنار امام این بوده است که سر خود را پایین نگه دارند و حرف و سخنی نگویند و رفتار به معنای ولاییبودن باشد.