من 9سال قبل با دولت آمریکا در عراق، در کمک به بازسازی زیرساختهای برق همکاری میکردم. من آنجا بودم و در این زمینه کار میکردم، چون معتقد بودم تکنولوژی میتواند زندگی مردم را بهبود ببخشد. بعدازظهر یک روز در هتل الرشید بغداد با انباردار چای میخوردیم که او به من گفت: «تو آمریکایی هستی، شما میتوانید انسان را به ماه بفرستید، ولی وقتی امشب من به خانه میرسم، لامپ خانهام را نمیتوانم روشن کنم.» در آن زمان، دولت آمریکا بیشتر از 2میلیارد دلار برای نوسازی جریان الکتریسیته هزینه کرده بود. چطور میتوانید مطمئن شوید که تکنولوژی به دست مصرفکننده میرسد؟ چطور میتوانید آن تکنولوژی را طوری به دست مصرفکننده برسانید که مفید واقع شود؟
اینها سوالاتی هستند که من و همکارانم در D-Rev از خودمان میپرسیم. D-Rev مخفف «انقلاب در طراحی» است. چهارسال قبل مسؤليت اين سازمان را برعهده گرفتم و آن را واقعا در توسعه محصولات متمرکز کردم که درواقع به مصرفکنندگان برسد، نهتنها به هر مصرفکنندهای، بلکه به مشتریانی که با کمتر از ۴دلار در روز زندگی میکنند. یکی از زمینههای اصلی که اخیرا روی آن کار کردهایم، تجهیزات پزشکی است و شاید کاملا واضح نباشد که این تجهیزات پزشکی با شبکه برق عراق وجوه مشترک دارند، چراکه با وجود فناوریهای پیشرفته به دست مردمی که بیشتر به آن نیاز دارند، نمیرسد.
میخواهم در مورد یکی از پروژههایی که روی آن کار میکنیم، برایتان صحبت کنم. پروژه «زانوی حرکت مجدد» که یک زانوی مصنوعی برای افرادی است که از بالای زانو قطع عضو شدهاند. این پروژه زمانی شروع شد که موسسه Jaipur foot بزرگترین تولیدکننده اندام مصنوعی در جهان به منطقه خلیجفارس آمد و گفت «ما به زانوی بهتری نیاز داریم»، احتمالش هست که شما با کمتر از ۴ دلار در روز زندگی کنید و یک مقطوعالعضو باشید و اندامتان را در یک تصادف از دست داده باشید. اکثر مردم فکر میکنند در اثر مینهای زمینی این اتفاق افتاده، اما آن یک تصادف با وسیله نقلیه است. شما درحال راه رفتن کنار جاده هستید و با یک کامیون برخورد میکنید. شما سعی میکنید به درون یک قطار درحال حرکت بپرید، برای رسیدن به محل کارتون دیر کردید و پاتون گیر میکند. واقعیت این است که اگر شما پول زیادی نداشته باشید، هرسال بیشتر از ۳میلیون مقطوع العضو وجود دارد که نیاز به زانوی تازه یا جایگزین دارند.
حالا چه گزینههایی برایشان موجود است؟ این چیزی هست که ما اسمش را «زانوی هوشمند» گذاشتیم. داخل این وسیله یک ریزپردازنده کار گذاشته شده که میتواند به خوبی هر کاری را انجام دهد، اما قیمتش ۲۰هزار دلار است. این زانو برای سربازان، سربازان آمریکایی برگشته از افغانستان یا عراق مناسب خواهد بود. زانوهای تیتانیومی ارزانقیمت هستند، همچنین زانوهای پلیسنتریک که مکانیسمی چهار میلهای دارند و شبیه یک زانوی طبیعیاند، ولی قیمتشان ۱٫۴۰۰ دلار است که برای برخی افراد همچنان خیلی گران است. در آخر، زانوی ارزان هم وجود دارد؛ زانوهایی که بهطور خاص برای افراد کمدرآمد طراحی شده است. البته اگر کسی استطاعت مالی داشته باشد، این زانو به دردش نمیخورد. یک مکانسیم تکمحور دارد، درست مثل لولای در. فکرش را بکنید که چقدر میتواند نامتعادل باشد.
اما ما درنهایت موفق به ساخت یک زانوی ارزان و مفید شدیم. زانوی پلیسنتریک یک نوع زانو است که عملکردی مشابه زانوی انسان دارد، از روی راه رفتن انسان شبیهسازی شده و با قیمت خردهفروشی ۸۰ دلار میتوان آن را خریداری کرد.
نکته اینجاست که شما میتوانید این اختراع بزرگ را داشته باشید، ولی چطور میتوانید آن را به دست افرادی که بیشتر به آن نیاز دارند، برسانید؟ چطور میتوانید مطمئن شوید که به دستشان میرسد و زندگیشان را بهبود میبخشد؟
ما در موسسه D-Rev پروژههای دیگری را هم انجام دادیم و به سهموضوعی که واقعا بهش اعتقاد داریم، توجه کردیم. تحویل تکنولوژی به متقاضی، استفادهکنندهها و افرادی که به آن نیاز دارند.
نخستین نکته این بود که محصول باید در سطح جهانی باشد، بنابراین لازم است که همزمان اجرا شود و از بهترين محصول در بازار باشد. صرفنظر از اینکه سطح درآمدتان چقدر است، شما زیباترین و بهترین محصول موجود را میخواهید. بنابراین جهانیبودن فقط در مورد عملکرد فنی نیست، بلکه شامل عملكرد انسانی هم میشود و ما یاد گرفتیم بیشتر تجهیزات پزشکی كه تاكنون در موردشان تحقيق كردهايم در حقيقت برای غربیها طراحی شده است؛ برای اقتصادهای ثروتمند. ولی واقعیت این است که استفادهکنندهها و مشتریها طور دیگری فکر میکنند. آنها بیشتر چهارزانو مینشینند. ما ميبينيم كه آنها چمباتمه مينشينند و در نماز زانو میزنند. زانوهای طراحیشده توسط ما نسبت به هر زانوی دیگری در بازار بیشترین دامنه حرکتی را دارد.
دومین چیزی که ما یاد گرفتیم این است که اعتقاد داریم محصولات باید کاربرمحور طراحی شوند. در D-Rev ما یک قدم جلوتر رفتیم و میگوییم شما باید کاربر-وسواس باشید. پس چیزی که شما در موردش فکر میکنید، فقط کاربر نهایی نیست، هر شخصی میتواند با محصول تعامل داشته باشد. بهعنوان مثال، نهتنها این زانوی مصنوعی برای فرد دارای نقص عضو باید مناسب باشد، بلکه باید با بافتی که زانو به آن متصل میشود هم هماهنگ باشد.
ما بر این باوریم اگر باید یک محصول در مقیاس مورد نیاز به کاربر برسد، لازم است بازارمحور باشد و بازارمحوربودن یعنی محصول فروخته میشود. آنها هدیه نیستند و یارانه خیلی زیادی به آنها تعلق نمیگیرد. محصولات لازم است برای ارایه ارزش به کاربر نهایی طراحی شده باشند. ضمنا باید طوری طراحی شوند که خیلی مقرون به صرفه باشند. اما محصولی که توسط مشتری ارزشگذاری میشود، توسط مشتری هم استفاده میشود و مصرف چیزی است که تأثیرگذاری را مشخص میکند. ما بهعنوان طراحان معتقدیم این باور به ما برای پاسخگوبودن به مشتری کمک میکند و با تولید متمرکز شما میتوانید کنترل کیفی را داشته باشید و با حاشیه سود تولیدشده به قیمت ۸۰دلار برسید. این حاشیه سود بسیار مهم است، زیرا اگر شما میخواهید به تمام کسانی که در جهان احتمالا نیاز به زانو دارند، این محصول برسد، لازم است از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
منبع: اشپیگل