شماره ۱۳۴۰ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۸ بهمن
صفحه را ببند
سرمقاله
آلودگي گفتاري!

ما با وضعيت‌هاي آلوده گوناگوني مواجه هستيم؛ برخي كمتر و برخي بيشتر. آلودگي هوا در رأس همه است. همين الآن كه اين يادداشت نوشته مي‌شود (17 بهمن) از پنجره خانه مي‌توان هواي آلوده را ديد كه افق اندکي را در تيررس چشم قرار مي‌دهد و مدارس پايتخت نيز تعطيل شده است. ديروز از آقاي پزشكي كه رئيس موسسه‌اي مربوط به سرطان است، نقل مي‌شد كه اثرات اين آلودگي نه بر ما كه 60سالگي خود را رد كرده‌ايم كه بر نوه‌هايمان ظاهر خواهد شد. شايد يكي از علل بالا بودن میزان سرطان در جوامع پيشرفته نيز وضعيت فضاهاي شهري آنها در دوران پيش و پس از جنگ جهاني دوم است كه اكنون بر كودكان آن دوره كه در سنین 60 و 70ساله هستند، عارض شده است. البته خيلي نياز نيست منتظر 50‌سال ديگر شويم، هم‌اكنون هم به نقل از روزنامه شهروند، وزارت بهداشت آلودگي هوا را عامل مرگ 20‌هزار ايراني در‌ سال 1395 دانسته است.
آلودگي آب و سفره‌هاي زيرزميني نيز مشكل ديگري است كه به علل گوناگون و ازجمله كاهش ميزان آب و افزايش پساب‌هاي صنعتي و شهري گريبان بسياري از مناطق را گرفته است. آلودگي‌هاي صوتي نيز در كنار آلودگي آب و هوا، مشكل مهم ديگر ما به‌ويژه در جوامع شهري است. ولي همه اين آلودگي‌ها در برابر آلودگي ادبيات و گفتار فاقد اهميت يا حداقل كم‌اهميت مي‌شوند. شايد به‌نوعي بتوان مدعي شد كه تمام اين آلودگي‌ها ريشه در آلودگي گفتاري هم دارد يا حداقل بشدت از آن متاثر است، زيرا گفتار آلوده، بازتابي از ذهن و فكر نامنسجم است و چنين فكري نمي‌تواند مشكلات جامعه را بشناسد يا آن را حل كند؛ در نتيجه آلودگي‌هاي اجتماعي و جامعه افزايش پيدا مي‌كند. آلودگي گفتاري چيست؟ آلودگي هوا يعني وجود ذرات و نيز تركيب‌هاي مسموم‌كننده در هوا كه استنشاق آنها براي دستگاه تنفسي ما زيانبار است. اين تعريف را براي آلودگي ادبيات يا گفتار هم مي‌توان برشمرد. وجود گزاره‌هايي در سخن كه نه‌تنها هيچ كمكي به بصيرت و آگاهي ما نمي‌كند، بلكه شنونده را گمراه‌تر و بي‌بصيرت‌تر و مرزهاي حقيقت و دروغ را براي او كم‌رنگ‌تر از هميشه مي‌كند. از اين نوع گفتارهايي كه بصيرت‌زدايي مي‌كند و شنونده را در ابهام، تحير و بي‌اعتمادي بيشتري فرومي‌برد، نزد مسئولان جامعه ما كم نيست. يكي از آخرين نمونه‌های آن سخنان رئيس سازمان محيط‌ زيست است كه از مافياي خودرو نام برد.
واقعيت اين است كه همه مي‌دانيم خودرو يك صنعت و كالاي بسيار مهم در كشور است. به همين علت نيز زندگي ميليون‌ها نفر به نحوي وابسته به اين صنعت است و بخش قابل توجهي از توليد ناخالص داخلي كشور نيز مرتبط با آن است. از سوي ديگر، رقم قابل توجهي نيز هزینه واردات آن است كه همه اينها موجب مي‌شود سودهاي بسيار كلاني در اين صنعت وجود داشته باشد، همچنان‌كه در صنعت ساختمان، فولاد، ماشين‌سازي، برق، نفت و... نيز چنين وضعي حاكم است و هر مجموعه ذينفعي مي‌كوشد كه از منافع خود دفاع كند و به‌طور قطع در جامعه‌اي چون ايران نيز حدي از فساد در چنين مجموعه‌هايي هست. اينها نكاتي نيست كه نيازمند بيان يا افشاگري مسئولان دولتي باشد، ولي هنگامي كه از كلمه مافيا صحبت مي‌كنيم، ماجرا فرق مي‌كند. مافيا يك گروه پنهاني است كه جنايتكارانه تصميم مي‌گيرد و با ابزار و نيروهاي انساني تحت امر خود آن تصمیمات را به اجرا نيز مي‌گذارد. تصوري كه از مافيا وجود دارد، يك گروه جنايتكار مخوف و حتي آدمكش است كه براي رسيدن به اهدافش هيچ مانعي را به رسميت نمي‌شناسد. تا اين‌جا نيز فرض مي‌كنيم كه در صنعت خودرو يا ساير صنايع و بخش‌هاي اقتصادي، مافيا به همين مفهوم نيز وجود داشته باشد يا حداقل آثار و عوارض رفتار آنان را درك كنيم، ولي اين سخن هنگامي كه از طرف يك فرد عادي و غيرمسئول يا يك روزنامه‌نگار بیان مي‌شود، فرق مي‌كند با هنگامي كه يك دولتمرد آن را مي‌گويد. هنگامي كه يك مقام مسئول دولتي از اين لفظ استفاده مي‌كند، انتظار مي‌رود كه به بيان كلي بسنده نكند، بلكه جزييات كامل را از موضوع ارايه دهد. رفتار مافيايي، رفتار مجرمانه است. مسئول دولتي بايد مستندات آن را ارايه کند و به دادگاه بكشاند و از آن مهمتر، اين‌كه نگاه مردم به مسئولان و اعضاي كابينه منفرد و جدا از هم نيست، بلكه هر كدام آنها را نماينده كل دولت مي‌دانند. در دولتي كه وزير صنعت هست، سخن گفتن از مافياي خودرو به‌منزله اذعان كل دولت به وجود چنين پديده‌اي است كه طبعا بايد پرسيد پس چرا دولت با اين مافيا مبارزه و بساط آن را جمع نمي‌كند؟ از اين مرحله به بعد است كه اثرات تخريبي اين‌گونه گفتار و ادبيات ظاهر مي‌شود. آقاي رئيس محيط‌ زيست براي چه اين ادعا را كرده است؟ براي رفع مسئوليت خود از آلودگي هوا و انداختن توپ به زمين خودروسازان؟ اين به تعبيري توپ را در زمين خود انداختن است، زيرا همه مي‌دانند كه شركت‌هاي بزرگ خودرويي در عمل تماما دولتي هستند، پس آيا مافيا درون اين شركت‌هاي دولتي است يا چيزي مستقل از آن؟ ما كه پيگير امور هستيم، چيز چنداني كه بصيرت‌افزايي كند از اين ادبيات آلوده به دست نياورديم، مردم عادي كه به طريق اولي سردرگم‌تر و بي‌اعتمادتر مي‌شوند.


تعداد بازدید :  1221