شماره ۱۳۴۳ | ۱۳۹۶ دوشنبه ۲۳ بهمن
صفحه را ببند
ماهورا در دل هور

محمدرضا بحرانی|  فیلم «ماهورا» به کارگردانی حمید زرگرنژاد یک فیلم بومی است. طی سالیان اخیر فیلم‌های بومی جایی در چرخه اکران سینمای ایران نداشته‌اند. این فیلم‌ها برای دیده‌شدن و همچنین بازگشت سرمایه یا راهی جشنواره‌های اروپایی شده‌اند یا راهی شبکه‌های استانی! درواقع فیلم‌های بومی همواره قربانی چرخه معیوب اکران «فیلم‌های ونک به بالا» بوده‌اند.
زرگرنژاد اما در ساخت ماهورا تلاش کرده که در عین حفظ اصالتِ بومیت، مخاطب خود را از دست ندهد. حصول چنین نتیجه‌ای ماحصل تلاش جمع کثیری از عوامل این فیلم است؛ چرا که اساسا این شکل از فیلمسازی همچون راه‌رفتن روی لبه تیز تیغ است که افتادن از یک طرف، غلتیدن به حصار مخاطبی خاص را به دنبال دارد و منحرف‌شدن به یک طرف، فاصله‌گرفتن از ارزش‌ها و اصالت‌ها و بکریاتِ بومیت را همراه می‌آورد. زرگرنژاد اما با ذکاوت و فراست تنگنای موجود را دریافته و با در نظر داشتن پارامترهای مختلف فیلمی ساخته که در عین حفظ ارزش‌های بومی از پتانسیل لازم برای جذب مخاطب عام برخوردار است.
داستان فیلم ماهورا در مهر ماه ‌هزار و سیصد و پنجاه و نه یعنی آغاز تجاوز همسایه بعثی به کشور ما می‌گذرد و از این نظر ماهورا یک فیلم دفاع مقدسی است. شکل و شمایل قصه فیلم، از یک منظر کلی، از فیلم‌های جنگی دهه شصت و سال‌های ابتداییِ دهه هفتادِ سینمای ایران تبعیت می‌کند؛ شکلی از فیلمسازی که به دلایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژیک طی دهه‌های هشتاد و نود به حاشیه رانده شد. در آن فیلم‌ها قهرمان و یارانش گمشده‌ای داشتند؛ یک شئیِ گمشده که از ارزش فوق‌العاده‌ای در امور جنگی برخوردار بود. میکروفیلم، فلاپی دیسک و در این اواخر گاوصندوق از این دسته‌اند و درام حول کشمکشی که بین نیروهای معارض برای یافتن و تصاحب آن شئی درمی‌گرفت به وجود می‌آمد. طبق همان الگو قهرمان ماهورا و یارانش به دنبال یافتن یک صندلی هستند. صندلی به خودی خود در درام اهمیتی ندارد؛ صندلی یک وسیله است، یک بهانه برای شکل‌گیری تعارض دراماتیک. (رجوع شود به عنصر مک گافین در سینمای هیچکاک.)
یکی دیگر از ویژگی‌های فیلم ماهورا بهادادن به طبیعت است. فیلم‌های بومی همواره از طبیعت به‌ عنوان عنصری پویا، تعیین‌کننده، زنده، لطیف و در عین ‌حال قدرتمند استفاده می‌کرده‌اند. هور در ماهورا مهمترین تجلی حضور طبیعت است. فیلمساز سعی کرده هور را وجودی مستقل، صاحب قوه درک و اراده معرفی کند. چنین نگرشی سبقه‌ای دیرین دارد و به نگره انسان کهن به مادر طبیعت یا خدای طبیعت بازمی‌گردد.
از دیگر وجوه فیلم ماهورا مستند نگاری است. پرداختن به یکی از وقایع فراموش‌شده یا به چشم‌نیامده روزهای آغازین جنگ تحمیلی شمایلی دردمندانه به فیلم بخشیده است. فیلمساز مسئولانه تلاش کرده فریادهای مدفون‌شده آدم‌های آن عشیره را به گوش همگان برساند. فیلمساز در هیأت یک مستندنگار تلاش کرده که یکی از مهمترین رسالت‌های مستندنگاری که همانا آگاهی‌بخشی به مخاطب است را به انجام برساند. او با هوشمندی و به سبک فیلم‌های معاصر تصاویری مستند از آن واقعه را در پایان فیلم خود گنجانده تا به مخاطب یادآوری کند که هر آنچه در طول فیلم دیده، بهره‌ای از واقعیت در دل خود دارد.
در پایان بایست یادآور شد طرح وقایع تاریخ معاصر در قالب سینمای بومی یا سینمای دفاع مقدس یا هر شکل دیگری از فیلمسازی مسأله‌ای است که از نگاه ما مغفول مانده است. می‌توان با اندکی تسامح و مدارا زمینه‌های لازم را برای ورود فیلمسازان به این عرصه فراهم کرد.


تعداد بازدید :  322