محمدرضا نیکنژاد آموزگار
کمتر پیش میآید که از خاطرههای بدِ مدرسه بگوییم و از آزاردهندهترینهایشان یعنی «مشقهای نوروزی» یاد نکنیم! مشقهایی که یادآوری دمادمشان شیرینیِ آغازین روزهای بهار را به کامِ بچهها تلخ میکرد و تلنبارشان، «سیزده بدر» با همه سرخوشیهایش را زهری میکرد فراموشناشدنی! اگر هم زورِ پدر و مادر بر بازیگوشیهای کودکانه میچربید، بچه را هر روز پای دفتر و کتاب مینشست و بخشی از آموزندهترین لحظههایش بر چیزی میگذاشتند که در هیچ کجای آیندهشان یاریگرشان نبود. انسان بهعنوان هستندهای اجتماعی نیازمند شناخت خویش، دیگران و جهان پیرامونش است؛ و آموزش، نه به معنی به خاطرسپردن و پسدادنش در آزمون، که یادگیری زندگیِ گروهی در طبیعت و با طبیعت است. از گذشته، نوروز فرصتی بوده برای باهمبودنها و شادیکردنها و همدلیها و دلسوزیها و آموختنِ تحملِ دیگران و احترام به تفاوتها. از اینرو روزهای نوروز مدرسهای برای آموختنِ ژرفتر بایدها و نبایدهای زندگی و به کاربست آنهاست- آنهم بر پایه مهمترین جانمایه نوروز یعنی شادی در آن روزها. روزهایی که حافظ بزرگ نیز دربارهاش میگوید؛ «به صحرا رو که از دامن غبارِ غم بیفشانی/ به گلزارای کز بلبل غزل گفتن بیاموزی». با این همه ما همچنان نوباوگانمان را در بهترین روزهای سازگاری با طبیعت و پاسداری از آن، گزمهوار وا میداریم تا بنشینند و پیک نوروزی پُر کنند و...
خانم حکیمزاده معاون وزارت آموزش و پرورش: «داستاننویسی جایگزین پیک نوروزی میشود و هفتونیم میلیون داستان در نوروز امسال تولید خواهد شد. به دلیل طولانیبودن نوروز کودکان از فضای آموزشی دور میشوند و برای تقویت فعالیتهایی که در طول سال تحصیلی کمتر مورد توجه قرار میگیرند، این طرح اجرا میشود...» این خبر در کنار دیگر موضوع جنجالی این روزهای آموزش و پرورش، یعنی حذف آزمونهای تستی در دبستان، از پیشروترین سیاستهای چندین دههای نهاد آموزش در ایران است که باید به فال نیکشان گرفت و پشتیبانیشان کرد.
اما نوشتنِ داستان به جای مشق و پیک نوروزی، افزون بر کنارگذاشتن بخشی از فشارهای آموزشی بر نوآموزان دبستانی، میتواند مهمترین شاخصه فرهنگیمان یعنی ادبیات چندین هزارساله را بار دیگر به عمومیترین گسترههای زیستِ فردی و اجتماعیمان بکشاند و تواناییهایی نهفته در فرهنگِ آمیخته با ادبیات را دوباره پیش چشممان بنشاند؛ نوشتن و شعرگفتن و شعرخواندن استعداد ملی ماست که سالهاست در نهادِ تکتک ما ایرانیان نهفته مانده و همچنان نادیده گرفته میشود. بیگمان برنامه تازه غبارروبی از این ارزشمندترین شاخصه ملی- فرهنگی کشور خواهد بود.
البته نباید بر پیامدهای فردی این سیاست نیز چشم بست. نوشتن از نخستین گامهای اندیشیدن و آفرینش است؛ آفرینشی که در دوران کودکی زمینهساز زایشهای فردی و اجتماعی گستردهتر در آینده خواهد بود. از اینروست که علی صارمیان که خود تجربه چندینساله آموزشِ نویسندگی دارد، در اینباره میگوید: «مهمترین مسأله در نوشتن و تفکر؛ شجاعت است و سپس مخاطب داشتن و خواندن اثر. تفکر در کودکان و نوجوانان با تخیل آغاز میشود. تخیل فرصت گرانبهای انسان برای بالارفتن از زخمهای خویش است... این همه ذوقکردن این معلمِ نوشتن، برای یک ایده ساده است. اینکه به جای پیک نوروزی، که همه باید جدولهای خالی ذهن طراح را حل کنند، بچهها داستان بنویسند. نوشتن، پیداکردن یک منِ توانا در جان خویش است. فقط فکر کنید که این همه دانشآموز با اولین تجربه در نوشتن آشنا شوند. این همه معلم به راز و ذهن زیبای دانشآموزان راه یابند. این همه دنیای معصوم به صدا برسند. حرف بزنند. خلاقیت، گل و برگ و بار انسان زنده و تواناست...» همراه با ایشان آرزو میکنم طرح تازه راهی باشد برای زایشهای اندیشگی در نوآموزان امروز و شهروندان فردا.