مژگان جعفری/ روزنامهنگار| موقوفات در تاریخ ایران به اندازهای گسترده بودهاند که مدیریت آنها در دورههای گوناگون به ساختاری بزرگ نیازمند بوده است. شناخت نهاد وقف میتواند به شناخت دقیقتر کارکردهای آن منجر شود. دوره صفوی در زمینه وقف، روزگاری مهم در ایران به شمار میآید. پادشاهان این دودمان میکوشیدند ساختاری کلان برای اداره موقوفات در نظر گیرند. نظارت بر موقوفات در روزگار صفوی مورد توجه حکمرانان این دودمان بوده است.
ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی که در روزگار صفوی به ایران آمد و سفرنامهای ارزشمند نگاشت، آگاهیهایی ارزشمند درباره ساختار مدیریت وقف در آن دوره به دست میدهد. شاردن بیش از آنکه ساختار اداره وقف را در دوره صفوی توصیف کند، به ریشه واژه «موقوفه» میپردازد «موقوفه از كلمه وقف اشتقاق يافته كه به معني غير محلّي، دور افتاده، پابرجا، و به عبارت ديگر چيزي است كه نميتوان در آن تغيير و تبديل به عمل آورد، و دخل و تصرّف در آن كرد؛ و در اصطلاح ديني چيزي است كه نذر مسجد و اماكن مقدس و اعمال مذهبي ميشود».
این سیاح پرآوازه در بخش مربوط به توصیف وضع «هیأت روحانیان» در دوره صفوی، به مقامی با نام آیتالله اشاره میکند که «صدر» نامیده میشود. او سپس به جایگاه، وظایف و مسئولیتهای صدر میپردازد «صدر در قضاوت كلّيه موضوعاتي كه با امور معنوي رابطه داشته باشد اختيار نام دارد، همچنين بر همه امور موقوفات و چگونگي عمل ناظران آن نظارت ميكند و متصدّي و مسؤول آنهاست». صدر اما گویا به گونه مستقیم در حوزه اداره موقوفات وارد نمیشده است «وي راسا و مستقيما املاك موقوفه را در تصرف ندارد، و ديوان محاسبات در امور آن اعم از تقسيم و ادارهكردنشان دخالت ميكند». کمپفر، دیگر جهانگرد اروپایی، از مقامی به نام وزیر موقوفات سخن میراند که در صورت درگذشت صدر، سمت وی را عهدهدار میشد. شاردن نیز از مستوفی موقوفات یاد میکند که نایب و دستیار صدرها بوده و در صورت غیبت، وظایف آنان را برعهده میگرفت.
شاردن در این میانه، به رخدادی در یک دوره ویژه از روزگار صفوی اشاره میکند که موجب شد اختیارات مقام صدر در زمینه موقوفات کاهش یابد «پيش از آن كه شاه كليه امور موقوفات را به اختيار خود بگيرد صدر و در غيابش معاونش آن را اداره ميكرد. گفتني است از زماني كه پادشاه امور موقوفات را در اختيار خويش گرفت در آن آشفتگيها و بينظميها در وجود آمد، زيرا وي به پاداش هديههايي كه به او داده ميشود توليت قسمتي از موقوفات را بر تقديمكننده هديه واگذار ميكرد». این وضع در دوره شاهعباس دوم گویا دگرگون شد. منابع تاریخی از تدبیرهای او برای جلوگیری از بخششهای بیجا از موقوفات و آشفتگیهای پیآمده از آن سخن میرانند. شاردن با اشاره به این مسأله البته به یک دگرگونی بزرگ دیگر در زمینه جایگاه صدر و تولیتش بر موقوفات اشاره میکند «شاهعباس ثاني به تدبير جلوی اين بذل و بخششهاي بيجا و آشفتگيهاي حاصل از آن را گرفت، و چون اصولا با نفوذ و قدرت صدر در امر موقوفات مخالف بود تصميم كرد اين مقام را بهطور كلي از ميان بردارد. بدين منظور هجده ماه پيش از مرگش صدر را به سمت صدراعظم دربار خود انتخاب كرد و عملا مقام وي حذف شد».
دگرگونی مقام صدر
دگرگونیهای متولیان حکومتی وقف در دوره صفوی به همینجا پایان نیافت. با دگرگونیهای کلان در حوزه سلطنت بهویژه رفتن یک شاه و جایگزینی پادشاهی دیگر، ساختار حکومتی گاه با دگرگونیهای بزرگ روبهرو میشد. حوزه موقوفات نیز از این دگرگونیها برکنار نبودند بهویژه آنکه در دوره صفوی، هم موقوفات گسترده بود، هم دولت توجه ویژه به آنها داشت. این مسأله را میتوان از کوششهای پررنگ درباریان و خاندان سلطنت در ایجاد بناها و تأسیسات وقفی در این دوره یاد کرد. شاردن در سفرنامه خود دگرگونیهای یادشده در حوزه اداره موقوفات را پس از شاه عباس دوم اینگونه توصیف میکند «پسر و جانشينش چون به سلطنت رسيد نقشه و هدف پدرش را پيروي و دنبال نكرد و امور مربوط به صدر را به دو قسمت جداگانه تقسيم نمود و هر قسمت را به يكي از دو صدر سپرد». از این دوره میتوان دریافت جایگاه صدر به دو بخش تقسیم شده است و هر یک مسئولیتهایی برعهده داشتند «صدر خاصه مسئول اداره امور خالصه دولتي، و صدر عامه مأمور تنظيم كارهاي موقوفاتي شد كه اشخاص مختلف وقف كرده بودند». جهانگرد فرانسوی از این دگرگونی بهعنوان کاهشدهنده قدرت و نفوذ مقام صدر در حوزه موقوفات یاد میکند «اين تقسيم مقام مايه كاهش قدرت و نفوذ صدر شد؛ و گفتني است كه مرتبت و مقام صدر خاصه از آن صدر عامه بسي بالاتر است. و قبل از آن كه اين مقام به دو شعبه تقسيم گردد متصدي آنرا صدر موقوفات ميناميدند».
مهمترین وظیفه صدر، اداره بخش موقوفات و نظارت بر امر قضاست. در بخش موقوفات، مسئولیت اصلی از آن صدر بود و با توجه به اهمیت وقف و اینکه موقوفات منبع مهم درآمد برای اداره مسجدها و مدرسهها و دیگر بقعههای متبرک بوده است، بهخودیخود مسئولیتهایی دیگر را نیز برای صدر به همراه داشت. آنگونه که تاورنیه روایت کرده است منصب صدارت در دوره شاه عباس دوم و نیز جانشینش سلیمان، به دو بخش خاصه و عامه تقسیم میشده است. به نوشته وی، منصب صدارت روحانی در شخصی واحد محدود و متمرکز نمیشد؛ گاه ممکن بود دو نفر صدر باشند، چون موقوفات در ایران بر دو بخش بود؛ یکی موقوفات سلطنتی، دیگری موقوفات متفرقه. تاورنیه تصریح میکند که به همین دلیل مقام صدر گاه به دو نفر واگذار میشد؛ فردی که رئیس موقوفات سلطنتی بود صدر خاصه نام داشت و کسی که رئیس موقوفات دیگر بود، لقب صدرالموقوفات میگرفت.
تشکیلات صدر خاصه و صدر عامه
در واپسین دهههای دولت صفوی، مقام صدارت تا اندازه ناظر اوقاف کاهش یافت. البته با توجه به گستردگی پدیده وقف در این دوران و اینکه درآمد به دستآمده از وقف برای اداره افرادی که در مدرسه دانشآموخته یا به گونهای مسائل شرعی را حلوفصل میکردند، همچنان حوزه قدرت صدر گسترده بود. به همین دلیل در نگاه ناظران غیرایرانی که بیشتر به ترکیب اداری و ساختاری دولت صفوی توجه داشتند، صدر همچنان بالاترین مقام روحانی به شمار میرفت. جزییات تشکیلات صدر خاصه و صدر عامه را از دریچه منابع تاریخی میتوان دریافت. شاردن دراینباره مینویسد «اين دو صدر هريك دفتر و محكمهاي جداگانه دارد. گرچه مقامشان برابر است، اما صدر خاصه چون مسئول و متصدي موقوفات سلطنتي است سازمان مفصلتر و دستگاه مجللتر و وسيعتر دارد، و در جمع جاهمندان و بزرگان كشور صاحب دومين مقام است، و در هر مجلس رسمي در طرف چپ پادشاه مينشيند، و صدر عامه زير دست وي قرار ميگيرد، و جاي صدر اعظم در طرف راست پادشاه است. اين هر دو در همه مجالس رسمي حضور مييابند».