| کیانوش امینی | روانشناس و مدرس دانشگاه|
زندگی پانسیونی یکی از موقعیتهای جدید زندگی برای افراد است که اخیرا مورد استقبال قرار گرفته و جوانان زیادی به سمت شهرهای بزرگ سرازیر شده و با نگاه پیداکردن شغل و داشتن زندگی نسبتا ارزانتر وارد این پانسیونها میشوند.
از دید بسیاری از این افراد پانسیون یک فضای فیزیکی است که آنها ساعات کوتاهی در آن اسکان دارند؛ حال آنکه فضای روانی این موقعیت برای آنها نه تنها ناشناخته است، بلکه خیلی حایز اهمیت نیست. بنابراین قبل از ورود به آن آموزش یا آگاهسازی اتفاق نمیافتد و اصولا در اولویتهای یک پانسیون نیست. شاید در سفر یکی از اهداف مواجهشدن با انواع قومیتها باشد اما مطمئنا در زندگی پانسیونی نیست و این مسأله میتواند مشکلساز شود. در زندگی پانسیونی پس از بحث اسکان اولویت باید آرامش و امنیت باشد. باید دید آیا این ناشناختهها و تازگیها آرامش دارند یا خیر؟
انسان در مواجهه با موقعیتهای جدید باید انرژی فیزیکی و روانی بسیاری صرف انطباق کند. زمانی که یک دختر یا پسر ۲۲ تا ۳۰ساله وارد پانسیون میشود، چون تجربه زندگی مستقل را نداشته و برای یافتن یا ادامه به کار هم انرژی زیادی صرف میکند و از قبل نیز رویاپروریهایی صورت گرفته، ناگهان با افت انرژی مواجه و دچار استرس میشود و برای رهایی از این استرسها و جبران کمبود آموزشها ممکن است از روشهای ناسازگارانه استفاده کند.
این روانشناس به تفاوت خوابگاهها با پانسیونها میپردازد و میگوید: فلسفه وجودی خوابگاهها ایجاد امنیت و آرامش دانشجویان و هدایت آنها به سمت رشد است و وابستگیهایی به فضاهای آموزشی دارند و مسئولانی برای آنها در نظر گرفته میشود که وظیفه مراقبت و پیگیری مشکلات دانشجویان را دارند اما در مقابل فلسفه راهاندازی پانسیونها درآمدزایی است و برای مدیران اهمیتی ندارد که افراد با چه رویکرد ذهنی وارد میشوند و به چه سمتی میروند.
جمع کثیری از افرادی که وارد پانسیونها میشوند، دچار استیصال شده و صرفا برای رهایی از موقعیت نامطلوب قبلی وارد محیط ناخوشایند فعلی میشوند و اگر توانمندی روانی داشته باشند، میتوانند این موقعیت را پشت سر بگذارند و در غیراین صورت مشکلات عدیدهای سر راه آنها ظهور میکند.
در این میان افرادی هم هستند که اهدافشان مشخص و اولویتهایشان بارز است و صرفا برای جلوگیری از اتلاف هزینهها وارد پانسیون شده و زندگی خوبی برای خود رقم میزنند که تعدادشان اندک است، اما این نکته نیز بسیار ضروری است که همه پانسیونها ارزانقیمت نیستند و هزینههای تعدادی از آنها سر به فلک میکشد.
صرفا با تغییر موقعیت نمیتوان انتظار استقلال فردی داشت، چرا که استقلال در مسیر پرورش فرد از کودکی تا پایان عمر رخ میدهد، اما منکر این موضوع نیز نمیتوان شد که استقلال مالی استقلال فکری به همراه میآورد اما این بستگی به شغل و درآمد فرد دارد نه صرفا دیدگاهی که اگر محل زندگی تغییر کند، این امر اتفاق بیفتد.
از آنجا که در انطباق با زندگی جدید مشکلاتی سر راه مقیمان پانسیونها قرار دارد، داشتن حامیان روانی که رابطه با آنها آسیبزا نباشد، کمک بزرگی است. داشتن ارتباط محکم و موثر با خانواده، استفاده از مشاور و روانشناس برای دریافت راهکارهای صحیح و مقابله مسألهمدار با استرسها و پرهیز از ایجاد ارتباطات پرخطر و جسورانه با افراد مختلف و وجود سیستمهای حمایتی در این نوع زندگی بسیار مهم است و اتفاقا برعکس تفکر برخی افراد، دختر یا پسری که میخواهد وارد پانسیون شود باید چند سیستم حمایتی قوی برای خود داشته باشد تا در صورت بروز و ظهور مشکل آسیب جدی نبیند.