شماره ۱۴۰۱ | ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
صفحه را ببند
گزارش اختصاصی «شهروند» از شهر سینمایی کن
کن عطر ایران گرفت
پکیج جذاب فرهادی به همراه پنه لوپه کروز و خاویر باردم

مجید توکلی فیلمساز و روزنامه‌نگار از کن

شايد بايد فيلمساز باشي و عشق سينما، شايد هم نه، اصلا چه فرقي مي‌كند چه پيشه‌اي داري؟همين كه عاشق سينما هستي و يك ايراني كافي است براي بالا رفتن آدرنالين خونت، درست وقتي براي رفتن به افتتاحيه هفتاد‌ويكمين فستيوال كن آماده مي‌شوي. افتتاحيه‌اي متفاوت با طعم ايران. قرار است اصغر فرهادي و عواملش بيايند و جشنواره را با «همه مي‌دانند» افتتاح كنند. حس عجيبي است. مطمئنم هر چقدر درست بنويسم و لحظه به لحظه‌اش را تعريف كنم، بازهم هماني نمي‌شود كه بايد.
اينجا يعني شهر ساحلي كن، نقطه تمركز سينماي جهان است. فرش قرمزي طبق روال پهن است و صداي چلپ چلپ عكاسان موسيقي جذاب اين فرش و ميهمانانش. كنار خيابان نزديك پله(كاخ فستيوال) پر است از مردان و زناني كه با داشتن كاغذي در دست تمناي بليت افتتاحيه و فيلم «همه مي‌دانند» را مي كنند. هنوز فرهادي و عواملش نيامدند.
همه منتظرند
سالن گرند لومير كن آماده است. همه نشسته‌اند و مونيتور بزرگ داخل سالن دارد نشان مي دهد چه كساني پا روي فرش قرمز گذاشته‌اند. جولين مور آمد. كيت بلانشت آمد. صداي سوت و كف خبر از آمدن مارتين اسكوسيزي بزرگ مي‌دهد. و درست بعد از او، اصغر فرهادي و خاوير باردم و پنه لوپز همه دوربين‌ها را براي خود مي‌كنند. اينجا، داخل سالن هم همه منتظرند خانواده «همه مي‌دانند» به‌عنوان آخرين ميهمانان فرش قرمز وارد لومير شوند تا مراسم رسما آغاز شود.
اين از همان حس و حال‌هاي عجيب و غريب است. تماشاي ورود فرهادي و تيمش به داخل سالن و تشويق ممتد همه حاضران سالن تا لحظه استقرار روي صندلي‌هاي‌شان. انگار امشب «همه مي‌دانند» كه شب فرهادي است.
دكور ساده و جذاب و نورپردازي بي‌نقص سالن و مراسم را در عكس‌ها هم مي‌بينيد. حتما همان ثانيه‌ها هم، فضاي مجازي را دنبال كرده‌ايد كه چگونه مارتين اسكورسيزي و كيت بلانشت شانه به شانه هم و يك‌صدا آغاز جشنواره را اعلام كردند. اما اينجا، اين‌حال و لحظه حتي در فضاي مجازي هم در نمي‌آيد. جايي كه رئيس فستيوال، تیری فرمو قدم‌زنان به سمت جايگاه عوامل «همه مي‌دانند» مي‌رود و اعلام مي‌كند: «خانم‌ها، آقايان، با افتخار اعلام مي‌كنم تا لحظات ديگر قرار است هفتادويكمين فستيوال كن با نمايش فيلم «همه مي‌دانند» اصغر فرهادي رسما كارش را آغاز كند. به افتخار اصغر فرهادي و عوامل فيلمش»
اما درباره فيلم جديد اصغر فرهادي يعني «همه مي‌دانند» كه يك نمايش قابل‌قبول و موفقيت‌آميز را در شب افتتاحيه كن پشت سر گذاشت، حتما بايد مفصل نوشت. مفصل‌تر از آن چيزي كه تحت‌تأثير صداي تشويق ايستاده و بي‌وقفه تماشاگران سالن لومير در شب افتتاحيه باشد.
«همه مي‌دانند» يك ملودرام خانوادگي محكم و سرپا و جذاب است. مثل همه قصه‌هاي فرهادي. با فيلمنامه‌اي به مراتب سرراست‌تر و جذاب‌تر. با گره جديد و محتواي جديدتر نسبت به همه آثارش. با ساختاري كاملا متفاوت و بي‌نقص در كارگرداني. فرهادي بعد از «همه مي‌دانند» يك فيلمساز كامل  جهاني محسوب می‌شود. مرعوب ستاره‌هاي سينماي جهان نيست و از موضع يك كارگردان جهاني بازي‌هاي روان و درخشاني را از خاوير باردم و پنه لوپه گرفته تا همه منتقدان، چه طرفدار فيلم و چه منتقد، همه‌شان بر درخشش آنها هم نظر باشند.
نگاه فرهادي به اوضاي نابسامان اقتصادي و تأثير آن بر خانواده، دستمايه خط قصه اوليه «همه مي‌دانند است». شرايطي كه يك خانواده صميمي را درگير ماجراي آشكار و پنهان در گذشته و حال مي‌كند. شخصيت‌هايي كه همه‌شان ما به ازاي جهاني دارند. بيراه نيست اگر «همه مي‌دانند» را نزديك به اثر درخشان «درباره الي» بدانيم. شايد امضاي فرهادي در جزیيات، باعث يادآوري لحظه‌هايي از درباره الي است، شايد هم. . . .
براي اينكه قصه فيلم لو نرود و اين هيجان بعد از نمايش فيلم را كنترل كنم، ممكن است بيراه بنويسم و بهتر است همين جا، درست يك ساعت بعد از تماشاي فيلم اين نوشته را تمام كنم.

همه می‌دانند تیتر اول روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مهم دنیا شد
پکیج جذاب فرهادی به همراه پنه لوپه کروز و خاویر باردم

پولاد امین|  همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، فیلم همه می‌دانند جدیدترین ساخته سینمایی اصغر فرهادی کارگردان اسکاری ایران بعد از نمایش به‌عنوان فیلم افتتاحیه فستیوال فیلم کن تیتر اول روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مهم دنیا شد. فیلمی که از همان نخستین روزهای فیلمبرداری به واسطه حضور ستارگان جهانی چون پنه لوپه کروز و خاویر باردم معلوم بود یکی از مهمترین و پرسروصداترین فیلم‌های ‌سال خواهد شد.همه می‌دانند البته به‌رغم بازتاب گسترده رسانه‌ای‌اش اما در قیاس با چند فیلم اخیر اصغر فرهادی کمتر توانست منتقدان سرشناس را در کیفیت و استانداردهای بالای روایت و تولیدش همداستان کند. با این‌که همچنان فضای ادبیات رسانه‌ای اروپا و آمریکا بسان فیلم‌های اخیر فرهادی تحت‌ تأثیر این سینماگر ایرانی به نظر می‌رسد و این را از انبوه نقدهای منتشرشده درباره این فیلم در یک روزی که از نخستین نمایش آن گذشته است، می‌توان دید؛ اما همه می‌دانند یک تفاوت عمده با جدایی و فروشنده نشان می‌دهد و آن این است که در نقدهای منتشرشده دیگر خبری از آن ستایش‌نامه‌های یک‌طرفه نمی‌شود دید.
همه می‌دانند داستان کارولینا و خانواده‌اش را روایت می‌کند که برای دیدار با خانواده از آرژانتین به زادگاهش اسپانیا بازمی‌گردند. در این سفر که پیش‌بینی می‌شد به تجدید دیدار اعضای خانواده خلاصه شود، رویدادهای غیرمنتظره‌ای به وقوع می‌پیوندد که بر روند زندگی کارولینا تأثیر می‌گذارد.
همان گونه که می‌شود از خلاصه داستان همه می‌دانند پیش‌بینی کرد، بیشتر نقدهای منتقدان به این فیلم سویه شخصیتی خانوادگی روایت را هدف قرار داده. نخستین نقد بر همه می‌دانند را منتقد ایندی‌وایر نوشت. اریک کان منتقد ایندی‌وایر به فیلم B+  داد و نوشت: مانند همیشه فرهادی وضع دشوار را با استفاده از اتفاق‌های ناگهانی تحریک‌کننده به وجود آورده است. در نوشتن فرهادی یک توانایی تئاتری هست که گهگاه بر توانایی کارگردانی‌اش غلبه می‌کند، اما او هنوز یک فیلمساز است و رویکردش را با یک حس بصری برجسته پیچیده می‌کند که روشن می‌کند او بیشتر از شفافیت، همه چیز را در ذهن دارد. فرهادی بار دیگر، بر پایه ارتباطات، مسأله عمیق‌برانگیزاننده‌ای را ارایه داده است.
اما منتقد گاردین از پنج ستاره ممکن، چهار ستاره به فیلم داده بود. پیتر برادشاو عقیده دارد که «فیلم همه می‌دانند که ایده آن تحت‌تأثیر آثار میشائیل ‌هانکه و میکل‌آنجلو آنتونیونی است، درباره یک ضربه بیرونی ویران‌کننده به خانواده است که با دقتی تقریبا غیرطبیعی به تصویر کشیده شده؛ ضربه‌ای که ترک‌ها، ضعف‌ها و گسل‌ها را بیرون می‌آورد و این کار را به گونه‌ای بی‌رحمانه انجام می‌دهد که انگار این اسرار و دروغ‌ها نوعی گناهند که مجازات اجتناب‌ناپذیری را به همراه دارد. این ایده‌ای است که قبلا فرهادی ترسیم کرده است: رازی دفن‌نشده، زخمی باز و بازگشت سریع و سرکوبگر».
هالیوود ریپورتر نیز موضعی مثبت در قبال این فیلم داشت؛ با این‌که روشن بود فیلم نتوانسته انتظارات آنها را پاسخگو باشد. منتقد این نشریه نوشت: روی کاغذ همه می‌دانند دارای مواد کلاسیک و بهترین کار فرهادی است که پیشتر ۲ جایزه اسکار برده است؛ اما به جای همه سوال‌هایی که درباره مسئولیت اخلاقی از جنبه‌های مختلف مطرح می‌شد، او در آخرین فیلم بلندش بیشتر به ژانر مشخص گرایش پیدا کرده و به ماجرای آدم‌ربایی در جایی می‌پردازد که بیشتر روستایی و به دنبال پول بیشتر هستند. نتیجه عجیب و غافلگیرانه است؛ قسمتی از فیلم، دوگانه‌ ناموفقی از یک تریلر است، قسمتی از یک درام خانوادگی. با این حال پکیج فرهادی به همراه پنه لوپه کروز و خاویر باردم، می‌تواند یک ایده تقریبا جذاب در خانه‌های هنری در سراسر جهان باشد.
پیتر دبروژ منتقد ورایتی نیز همه می‌دانند را نخستین فیلم فرهادی نامید که «احساس تکراری‌بودن می‌دهد» و نوشت: از جهاتی می‌توان تمام فیلم‌های فرهادی را جدایی یا گذشته نامید.
لیزا نسلسون منتقد نشریه سینمایی اسکرین نیز نوشت: فرهادی در این فیلم که به شکل طعنه‌آمیزی همه می‌دانند نام داد با استفاده از بازیگران مطرح اسپانیایی به شکل ماهرانه‌ای عشق، انزجار، طبقه اجتماعی، پول و روابط خانوادگی را در یک درام سرشار از شک و تردید،‌ اتهام، نکات انحرافی و... در هم تنیده است. این فیلم سرگرم‌کننده که دومین ساخته فرهادی خارج از ایران است می‌تواند پس از افتتاح کن، فروش موفقی در سطح جهان داشته باشد.


تعداد بازدید :  888