آقای محمدی بحث فضای مجازی پیش آمد. فضایی که هم روی شما تأثیر گذاشت و هم نوع فعالیتتان را به مردم معرفی کرد. بهخصوص بعد از سگآزاری آبادان که شما حتی به خاطرش تا آنجا هم رفتید تا مرد سگآزار را تحویل قانون دهید و در کنارش هم آن سگ را پیدا کردید و برای مراقبت او را با خودتان به شفاخانهتان آوردید. این اولینبار بود که به حیوانآزارها واکنش نشان دادید؟
ببینید الان چند سالی است که فیلمهای مختلفی از حیوانآزاری در فضای مجازی منتشر میشود. بنابراین این اولینباری نبود که به حیوانآزارها واکنش نشان دادم. اولینبار یک فیلم حیوانآزاری در آستارا بود که از طریق من و دوستانم در فضای مجازی منتشر شد تا عامل اصلی آن دستگیر شود. بنابراین نیروی انتظامی وقتی این واکنشهای رسانهای مردم را دید، وارد عمل شد و خیلی خوب هم دستگیرش کردند. بعد از آن ما حیوانآزاری میناب، دماوند و چند تایی هم در استان گیلان را داشتیم که آنها را رسانهای کردیم و منجر به دستگیری عواملش شد.
ظاهرا هفته گذشته حیوانآزار آبادان که متواری شده بود هم دستگیر شد.
بله؛ همان موقع که ما رفتیم آنجا دادستان آبادان هم با ما همکاری کرد و حکم جلبش صادر شد. اداره آگاهی وارد عمل شد اما فعلا یک نفر از آنها دستگیر شده و یک نفر دیگر متواری شده است؛ اما به هر حال این پرونده هنوز باز بود و چند روز پیش فرد متواری هم دستگیر شد.
شما که سالها با انواع و اقسام حیوانآزاریها برخورد داشتهاید و جنس این نوع رفتار عجیب را در انسانها از نزدیک لمس کردهاید، فکر میکنید چرا این اتفاق میافتد؟ منظورم این است اصلا چه اتفاقی در ذهن یا تربیت یک عده میافتد که حاضر میشوند یک موجود زنده را مورد آزار قرار دهند؟
ببینید حیوانآزار شدن نیاز به تربیت ندارد، بنابراین باید بگویم عدهای که این کار را کرده یا میکنند اتفاقا تربیت نشدهاند. اصلا حیوانآزاری در وجود عدهای از همان کودکی خودش را نشان میدهد، از همان زمانی که سنگ زدن به پرندگان و کندن بال جوجه ماشینی و شلیک تفنگ بادی به گربهها برای کودک تبدیل به بازی و لذت بردن از آن میشود. یا مثلا دربرخی مناطق بچهها از همان کودکی با شکار آشنا میشوند یا از کودکی جنگ گاو و خروس را میبینند و همین میشود که در ذهن عدهای میماند و وقتی هم بزرگ میشوند انگار قبح ماجرا برایشان ریخته شده و همین عده هم ممکن است یا شکارچی شوند یا حیوانآزار.