پولاد امین| هواداران کیتارو، موزیسین سرشناس ژاپنی که در چند وقت اخیر دلشان را صابون زده بودند که تا چندی دیگر به تماشای اجرای صحنهای این هنرمند بزرگ دنیای موسیقی خواهند پرداخت، بیشک وقتی اولبار شنیدند که کنسرت کیتارو به مشکل برخورده، این نکته را باور نکردند و هنوز ته دلشان کورسویی از امیدواری وجود داشت. رسانهها و خبرنگاران هم با هواخواهان کیتارو همفکر بودند. به همین دلیل هم بود که وقتی اعلام شد زمان کنسرت این هنرمند تغییر کرده و قرار شده در تاریخ 22،23 و 27 اردیبهشت در تهران برگزار شود، همگان بر این اندیشه بودند که این مانع پشت سر گذاشته شده و بهزودی کیتارو را روی صحنه خواهند دید، بهخصوص که نام و نشان کیتارو خود امتیازی برای او محسوب میشد. اما اتفاقی که احتمال وقوعش درصد ناچیزی به نظر میرسید، رخ داد و ناگهان اعلام شد که کنسرت کیتارو لغو شده است.
داستان چه بود؟
کیتارو هم مانند اورهان پاموک و اولیور استون که پیش از او در تهران از پلههای هواپیما پایین آمدند، غول هنرمندی است که اندازه و قدوقامت هنریاش با میهمانانی که معمولا برای اجرای برنامه به ایران میآیند، حتی قابل قیاس هم به نظر نمیرسد. از همین رو هم بود که لغو کنسرتهای چنین بزرگی، به باور کسی نمیگنجید؛ چه، ورود میهمانی چنین بلندمرتبه میتوانست اتفاقی جذاب و هوایی نو در فضای رخوتزده فرهنگ و هنر این مرز و بوم باشد. اما چیزی که نباید میشد، شد و کیتارو هم به سیاهه هنرمندانی پیوست که حداقل یکبار لغو کنسرتهایشان را در ایران تجربه کردهاند. دلیل لغو کنسرت کیتارو البته تأخیر در صدور ویزا و میسر نشدن سفر گروه به ایران عنوان شده است.در حقیقت علاقهمندی که در جستوجوی دلایل لغو کنسرت کیتارو در فضای مجازی کنکاش میکند، جز جملاتی نظیر «با توجه به حضور 6 آمریکایی در گروه کیتارو در شرایط فعلی متاسفانه امکان حضور او میسر نشد» دستاورد دیگری به دست نمیآورد. اما آیا همه چیز را باید در این حد دید؟ آیا دلیل و دلایل دیگری در کار نبوده؟ دلایلی از قبیل ناگفتههایی که اتفاقا در همین روزها موجب شد تمام برنامههای دیگر میهمان جهانی هنر و فرهنگ ایران، یعنی جناب اورهان پاموک کنسل شود. بهخصوص که گروه اجرایی کنسرت کیتارو در بیانیهمانندی که منتشر کرده، با اشاره صریح به اینکه «دوسال را صرف پیگیری و اجرای برنامه این هنرمند کرد، اما ترجیح میدهد در شرایط فعلی سکوت کند و آرزوی روزهای بهتر بنماید» نتوانسته نارضایتی عمیقش را از لغو کنسرت کیتارو پنهان کند.
مقصر کیست؟
فعلا که جز آمریکایی بودن اعضای گروه کیتارو مقصر دیگری عنوان نشده است؛ البته اگر دونالد ترامپ را فاکتور بگیریم که در بدترین زمان ممکن دهانش را باز کرد و هر چه دلش خواست گفت؛ تا فرجام کنسرت کیتارو با برجام گره خورده باشد. اما از شوخی گذشته، این نکته که سایت تیوال در اطلاعیهای درباره عودت هزینههای بلیت این کنسرت توضیح و اطمینان کامل داده که در سریعترین زمان ممکن بهای پرداختی بلیت خریداران را به حساب آنها بازمیگرداند، به این معناست که مانوری که روی «لغو کنسرت کیتارو در زمان حساس فعلی!» داده شده و عنوان شده که در زمانی نه چندان دور و دیر این کنسرت برگزار خواهد شد، صرفا یک ادعاست و نباید حداقل به این زودی درباره امکان اجرای صحنهای کیتارو گمانهزنی کرد.
سرنوشت مبهم آقای ریچارد کلایدرمن!
لغو کنسرت کیتارو میتواند برگزاری کنسرت احتمالی ریچارد کلایدرمن را نیز که گفته میشد بهزودی روی صحنه خواهد رفت، تحتتأثیر قرار دهد. احتمالی که موجب شد مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در این مورد صحبت کند. علی ترابی درباره حضور ریچارد کلایدرمن در ایران با اشاره به این نکته بدیهی که «صدور مجوز چه در بخش کنسرتهای داخلی و چه در بخش کنسرتهای خارجی یک روند مشخص را طی میکند» گفت که «باید تأکید کنم که ما از مراجع ذیصلاح استعلام گرفتیم که نتیجه استعلامات مثبت بود. درباره مباحثی که آقای کلایدرمن با رژیم صهیونیستی همکاریهایی داشته هم، باید توضیح بدهم که مدیر برنامه وی اطلاعیهای صادر کرده و گفته که هیچ مناسبت خاصی با رژیم صهیونیستی ندارند».ترابی گفت: کلایدرمن در ۱۶۵ کشور دنیا اجرا داشته و به گفته مدیر برنامههای کلایدرمن هیچ برنامه اختصاصی را با رژیم صهیونیستی انجام نداده است.ترابی درباره لغو کنسرت کیتارو نیز گفت که خودِ گروه با توجه به فرصت اندکی که برای بلیتفروشی داشتند و همچنین تأخیر در صدور ویزا به این جمعبندی رسیدند که کنسرت به وقت دیگری موکول شود. او در پاسخ به این پرسش که آیا خارجشدن آمریکا از برجام تاثیری در لغو کنسرت کیتارو داشته یا خیر، گفت: من در این مورد بیاطلاع هستم.
فرصتی که سوخت
کنسرت کیتارو درحالی لغو میشود و کنسرت ریچارد کلایدرمن نیز درحالی با سرنوشتی مبهم مواجه میشود که میبینیم در ماههای اخیر حضور بزرگان و به اصطلاح غولهای وادی هنر و ادب تا چه حدی توانسته سیمایی هنردوست از مردم این سرزمین ترسیم کند. در حقیقت ورود الیور استون و اورهان پاموک به ایران در دوماهی که از آغاز سال جدید میگذرد، وجه و جنبهای از جامعه امروز ایران را رسانهای کرده که سالیانسال است در پس و پشت تبلیغات یک جانبهای که میکوشد سیمای یک کشور جنگطلب و اغتشاشدوست را از ایران ترسیم کند، پنهان مانده است. حالا در شرایطی که امتیازاتی از این قبیل با ورود بزرگان و غولهایی دیگر در دسترس به نظر میرسد، میشنویم و میبینیم که تمام مراسمی که اورهان پاموک برای شرکت در آنها رنج سفر را به جان خریده بود، لغو میشود، کنسرت کیتارو را هم با هزار مشکل مواجه کرده و درنهایت آن را نیز لغو میکنند و درنهایت کنسرتهای ریچارد کلایدرمن نیز با هزاران ابهام مواجه میشود. انگار که تنها غربی که برای سخنگفتن از ایران و فرهنگ و هنر و سیاست کارت سبز گرفته بود، الیور استونی بود که کاتولیکتر از پاپ آمد و هر آنچه دوستان خواستند، گفت و هر که را خواستند، له کرد و به سرزمین مادریاش بازگشت. حیف و دوصد حیف از فرصتهایی که میسوزند.