شماره ۱۴۰۴ | ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
صفحه را ببند
این ره که می‌روی به تنهایی است!

سوشیانس شجاعی‌فرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ طنزنویس [email protected]

خب برادر من، عزیز من، خواهر گشت ارشاد من، مدیر من، آشنای من، حسنک من، مشهدی من! کانال کولر من، سایبری‌جان، قاچاقچی بزرگوار، ستاره‌دار، بی‌نام، قربون آن شکل ماهت بشوم! اگر به فکر ما نیستید- که قطعا نیستید!- کمی به فکر خودتان باشید! اینقدری که شما به ملت گیر می‌دهید، اینقدری که شما نخبگان را کیش می‌دهید، مملکتی نمی‌ماند که شما همچنان گیر بدهی! اصلا بیایید ایرانی را تصور کنیم که همه ناجوری تنهایش گذاشتند:
- خانومم، یک لحظه بیا این‌جا عزیزم؟ یه لحظه بیا داخل ون گلم...
- بله، بفرمایید... خوبی خانم مقدسی؟
- اوا سلام خانم رحیمی، شمایید؟! ببخشید نشناختمتون! خوبید؟ از اینورا؟
- هیچی دیگه بعد اداره اومدم خرید! با بچه‌های گشت ارشاد هستید؟ سلام جناب سروان، سلام سرکار، خسته نباشید!
-بله دیگه اومدیم این‌جا مستقر شدیم، اوا تو رو خدا ببخشید صداتون کردم، دیگه خودتون همکارید در جریانید، دیگه کسی نمونده سوار ون کنیم، به خدا دیگه ادامه کارمون توجیه اقتصادی نداره، مجبوریم به خودمون گیر بدیم!
- می‌فهمم، حالا اشکال نداره! خسته نباشید!
- چی‌چی خسته نباشید، بفرمایید سوار ون بشید! درک کنید موقعیت ما رو خانم رحیمی! شما که از خودمونید! یک‌دقیقه تشریف بیارید بالا یک تعهدنامه امضا کنید و تشریف ببرید!
 
- امروز سیستم قطعه، فردا بیایید...
- میووو
- رئیس هم نیست امضا کنه، معاونش هم جلسه است...
- میووو
- صداتو بیار پایین، توهین به مامور دولت 60 ضربه شلاق داره... ما نوکر شما که نیستیم، مگه نمی‌بینی چقدر کار سرم ریخته... دو زار حقوق می‌گیریم هرکی هم میاد یه خورده فرمایش داره، بفرمایید، هفته دیگه یک‌ سر بزنید، از کل مدارکتون هم یک‌سری کپی بگیرید... بفرمایید...
- میووو
- صادقی؟ ساعت 12 شد، یک دونه ارباب رجوع نیومده... این گربه‌هه رو که جای ارباب رجوع آوردم فقط میو‌میو می‌کنه، کاش یه سگ میووردیم که...
- که برات آواز بخونه؟! خب سگ هم واق‌واق می‌کنه! بعدم سگ که ممنوعه، تو چه جوری توی مصاحبه عقیدتی قبول شدی؟ بذار یه زنگ بزنم حراست!
 
- مجیدی؟ تو از حساب من پول برداشتی؟
- نه آقا!
- چی نه آقا؟ اینا الان توی سیستم می‌زنم، اسم تو رو زده، از حساب من برداشتی، زدی به حساب خودت، از حساب رحیمی و صادقی و مقدسی و فاخته و گرکانی هم برداشت کردی! چه غلطی داری می‌کنی؟
- آقا چیکار کنم، توی این هفته یک دونه مشتری اومده توی این بانک؟! از سر هفته تا الان یه دونه چک داشتیم؟ یه دونه واریزی داشتیم؟ خب من از کجا اختلاس کنم؟ از جیب بابام؟ اوه حساب بابام رو یادم رفت! یه چند لحظه... آها... خب اینم از حساب بابام، عرض می‌کردم...‌ها برادر من؟ خب موقعیت ما رو هم درک کن، دیگه کسی توی این مملکت نمونده که ما پولشو بالا بکشیم! شماها هم که اهل فساد اقتصادی نیستید! همه آدم‌های سالم!
نتیجه‌گیری: گیرم که گیر می‌دید! با رویش ناگزیر آژانس‌های مهاجرتی و آگهی خانه‌دارشدن در ترکیه و قبرس چه می‌کنید؟!


تعداد بازدید :  256