شهروند| سالها بود که فیلم عصبانی نیستم در متن جنجالها و حواشی سینمای ایران بود. فیلمی تلخ درباره دانشجوهای ستارهدار؛ که در روزهای بعد از اتفاقات سال 88 جنجالی شد و همین هم بهانهای شده بود برای به محاق رفتن این فیلم؛ که مثل هر فیلم دیگری درنهایت اکران شد و نه اتفاق خاصی رخ داد، نه بنیان امنیت کشور به باد رفت.
حالا بعد از این همه سال تأخیر در اکران عمومی این فیلم، درحالیکه عصبانی نیستم خوب میفروشد و مورد استقبال قرار گرفته؛ حجتالاسلام احمد مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در یادداشتی که درباره عصبانی نیستم نوشته، دلایل توقیف پنج ساله این فیلم را زیر سوال برده است.
یک منتقد وارد میشود!
احمد مازنی در شروع یادداشتش داستان را روایت میکند. او که نگاهی منتقدانه به فیلم دارد، با اشاره به جمله ماندگار قهرمان فیلم که علی(ع) حاکمی بود که بر پهنههای بزرگی در آفریقا حکم میراند، اما زندانی سیاسی نداشت، حتی یک زندانی سیاسی و قتل سیاسی؛ فیلم را ناشی از فضای هیجانی حاکم بر ایران در سالهای پایانی دهه 80 و اوایل دهه 90 شمسی میداند. اما در ادامه فراموش نمیکند بگوید که سیاستِ منع و سانسور مثل همیشه نتیجه عکس داد!
مازنی فیلم عصبانی نیستم را یک نقد اجتماعی از شرایط موجود میداند: باید از نقد استقبال کرد و از آن برای برونرفت از فضای موجود بهره گرفت، نه اینکه با ایجاد فضای محدودیت و ممنوعیت مانع ایجاد فضای نقد در جامعه شویم. یکی از معضلات جامعه ما این است که راهکاری برای ایجاد فضای اعتراض وجود ندارد.
پرسشهای خطرناک
احمد مازنی به هراسی که از نمایش این فیلم وجود داشته اشاره میکند: نباید نگران این بود که اگر فیلمی اکران شود، چه خواهد شد. واقعا اکنون که فیلم عصبانی نیستم اکران شد چه اتقاق بدی در کشور شکل گرفته است؟! این همه نگرانی و جنجال بابت اکران یک اثر هنری در شأن نظام جمهوری اسلامی نیست.
اما به گفته این نماینده مجلس: سوالی که وجود دارد این است که واقعا این فیلم سیاهتر و ناامیدکنندهتر است یا مستندهای انتخاباتی برخی کاندیداهای ریاستجمهوری که از سیمای جمهوری اسلامی برای مخاطب گسترده پخش شد؟ در بعضی از این فیلمهای بهظاهر تبلیغاتی جوری عنوان شده بود که گویی کلا در جمهوری اسلامی هیچ کاری صورت نگرفته است. آیا ساختن چنین فیلمهایی از سوی کسانی که سالها از مسئولان این کشور بودهاند ایجاد فضای ناامیدی در جامعه میکند یا فیلم یک هنرمند منتقد؟
انتقاد از فیلمهای ارگانی
اواخر نامه احمد مازنی اشاره دارد به طرز تلقی مدیران برای سفارش دادن و یکشکل کردن هنرمندان. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس به فیلمهای ارگانی اشاره دارد: ما در ایران قویترین هنرمندانمان را به کار سفارشی دعوت میکنیم و از آنها میخواهیم برای ما استخارهای بکنند که حتما خوب بیاید و بعد نهتنها در سوژه و هدف که در متن، لوکیشن، دیالوگ و کاراکترها چنان دخالت میکنیم که شوریاش صدای آشپز را هم درمیآورد! در ایران کار سفارشی کاری است که هنرمند را به دریوزگی میکشاند تا آنجا که برای لقمه نانی وارد بازیهای سیاسی مبتذل میشود و از نام خویش میگذرد!