شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي طنزنویس [email protected]

خان‌داداش بیل را از توی انباری برداشت و رفت سمت در. پسرخاله جان پرسید: به سلامتی می‌خواهی گل‌های باغچه را سر و سامان بدهی؟ خان‌داداش گفت نخیر. می‌خواهم بروم این دموکراسی نیمه‌جان را چال کنم خیال همه راحت شود. خواهرم با تعجب گفت: از تو انتظار نداشتم. این همه فعالیت سیاسی آخرش این شد؟ شما به ما یاد نمی‌دادی که برای حفظ دموکراسی باید جان داد؟ خان‌داداش گفت: حالا هم چیزی عوض نشده. نظرم همان است، اما برای نجات دادن مردم و حل بحران آب و هوا و هر چیز دیگری باید مسأله این دموکراسی مادرمرده را رفع کنم. نظر من هم نیست. همین سعید حجاریان گفته تا مسأله دموکراسی مرتفع نشود آب و هوا و دلار و قضاوت و ماهواره و سبک زندگی و عدالت نیز لاینحل می‌ماند.
خواهرم گفت: خب، منظورش از مرتفع شدن این چیزی نبوده که تو متوجه شدی. اتفاقا برعکس تو فکر می‌کرده. خان‌داداش با این عملکرد شما هم می‌توانی به مقاماتی برسی ‌ها. دایی‌جان پرسید حالا این دموکراسی را به هر شکل رفع کنیم، مشکل قارچ خوردن هم حل می‌شود؟ سخنگوی اورژانس مرا ترسانده و حرف‌های زیادی در این رابطه زده، جوری که سایت فرارو فوری تیتر زده «هموطن هر قارچی را نباید خورد».
پسرخاله‌ام گفت: مشکل این‌جاست که در این کشور آدم نمی‌تواند تصمیم بگیرد که قارچ بخورد یا نه. قارچ خوردن آدم هم در دست مقامات است و آنها تصمیم می‌گیرند که الان وقت قارچ خوردن هست یا نه. ما اصلا در این زمینه حق انتخاب نداشتیم و نداریم. دایی‌جان گفت: چه بهتر. اصلا حق انتخاب چیز خوبی نیست. خانم دکتر زهره بیات که گویا جامعه‌شناس هستند گفته پدیده‌ای داریم به نام استبداد تنوع. درواقع خلاصه کلامش این است که حق انتخاب لزوما برای سلامت روانی فرد خوب نیست. بلکه موجب اضطراب و افسردگی افراد می‌شود. چون این ترس را می‌اندازد در دل فرد که نکند انتخاب اشتباهی داشته‌ام؟ او می‌گوید وقتی می‌روید شامپو بخرید، اولین شامپو را بردارید که دچار این
مشکل نشوید.
خان‌داداش بیلش را گذاشت زمین و گفت: عجب. این در مورد سیاست هم صدق می‌کند؟ خان‌دایی پرسید منظورت را نمی‌فهمم. خان‌داداش گفت: یعنی حق انتخاب بین کاندیداهای مختلف موجب اضطراب و افسردگی نمی‌شود؟ بهتر نیست آدم بین یک کاندیدا همان کاندیدا را انتخاب کند و خلاص؟چه کاری است خودش را دچار این عذاب کند؟
خواهرم گفت: احتمالا کی‌روش هم به همین وضع اضطراب و استرس دچار شده. خیلی حق انتخاب داشته برای همین یکهو بریده و قاطی کرده و اسم سیدجلال حسینی و وریا غفوری را از فهرست نهایی جام‌جهانی روسیه خط زده.
برادرم گفت: یعنی او هم دچار استبداد تنوع شده؟ عجب چیز ناجوری است این. عمه‌خانم گفت: بله همه چیز محدودش خوب است. همسر باید محدود باشد. اینترنت باید محدود باشد. سیاست هم باید محدود باشد. دخترخاله‌ام گفت: این منجر به انتخاب بین بد و بدتر نمی‌شود؟ عمه‌خانم گفت: سلامت ذهنی تو مهمتر است یا این چیزها؟ همین که دچار استبداد تنوع نشویم
کافی است. نیست؟