شماره ۱۴۱۲ | ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲ خرداد
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت

غذاى سخاوتمند، داروست و غذاى بخيل، درد.         
حضرت محمد(ص)
صبح امید
کار ما، بنگر، که خام افتاد باز
کار با پیک و پیام افتاد باز
من چه دانم در میان دوستان
دشمن بدگو کدام افتاد باز
این همی دانم که گفت‌وگوی ما
در زبان خاص و عام افتاد باز
عاشق دیوانه نامم کرده‌اند
بر من آخر این چه نام افتاد باز
روز بخت من چو شب تاریک شد
صبح امیدم به شام افتاد باز
توسن دولت، که بودی رام من
آن هم‌اکنون بدلگام افتاد باز
باز اقبال از کف من بر پرید
زاغ ادبارم به دام افتاد باز
مجلس عیش دل‌افروز مرا
باطیه بشکست و جام افتاد باز
در گلستان می‌گذشتم صبحدم
بوی یارم در مشام افتاد باز
در سر سودای زلفش شد دلم
مرغ صحرایی به دام افتاد باز
تا بدیدم عکس او در جام می
در سرم سودای خام افتاد باز
تا چشیدم جرعه‌ای از جام می
در دلم مهر مدام افتاد باز
من چو از سودای خوبان سوختم
پس عراقی از چه خام افتاد باز
عراقی

 


تعداد بازدید :  273