شهرام شهیدی طنزنویس
باید خدمتتان عرض کنم اگر شما فکر میکنید ما اینقدر مرعوب جامجهانی فوتبال شدهایم که مطلب امروزمان را دربست به آن اختصاص بدهیم در اشتباه هستید و از این خبرها نیست. اصلا ما دنبال نوشتن مطلب در مورد فوتبال نیستیم چون موفقیتهای اخیر فوتبال که نوعی ساختارشکنی در خودش دارد، زیاد به مذاق مقامات خوش نمیآید. راست هم میگویند. ببینید ما قبلا در ورزشهایی مثل تکواندو، کشتی، وزنهبرداری، ووشو و کاراته موفق عمل میکردیم. بعدها فوتسال و والیبال هم به آنها اضافه شد که مثل باقی ورزشهایی که عرض کردم ورزش انفرادی نبودند اما نقطه اشتراکشان با آنها این بود که در محیط باز انجام نمیشدند. اما از وقتی فوتبال ساحلی و خود فوتبال توانستند موفقیتهایی کسب کنند، جو آرام حوزه سیاست به هم ریخت و طوفان به پا شد. چرا؟ چون پس از این واقعه سیاستمداران و مقامات ما نمیتوانستند ژست بگیرند و یک کَتی بایستند و بگویند: «ببینید فقط در محلهای بسته شما امکان موفقیت دارید» و «ما با شبیهسازی شرایط فضای بسته میخواهیم کاری کنیم که شما هم امکان داشته باشید موفق شوید.» اما الان به مردم اثبات شده در فضای باز هم میشود موفق بود و رسیدن به این برداشت حتما تقصیر ورزشهایی مثل فوتبال ساحلی و فوتبال است. برای همین نوشتن درمورد فوتبال زیاد مناسب نیست. این البته از دید مقامات است. ما هم برای خودمان دلایلی داریم که توجیه کنیم چرا نباید از فوتبال بنویسیم. اگر از فوتبال بنویسیم باید در ستایش گل به خودی بنویسیم و آن وقت مقامات جو زده ایران فکر میکنند گل به خودی زدن برای خوشحال کردن مردم ایران روش بدی هم نیست، یعنی مقامات در ایران یک مشابهت دارند و در دو دسته هم تقسیمبندی میشوند. مشابهتشان این است که هیچکدام چارچوبشناس نیستند و نمیتوانند در موقعیت و زمان مناسب دروازه حریفان را باز کنند. برای همین میآیند برای اینکه انرژی مصرفیشان هدر نرفته باشد کار دیگری میکنند. اول اینکه در دو دسته تقسیم میشوند. یک دسته کسانی که برای جبران مافات، گل به خودی میزنند تا حداقل یک کاری کرده باشند و دسته دوم هم کسانی هستند که برای گل به خودی زدن مدرسه فوتبال تاسیس میکنند که هم گل به خودی زدن را آموزش دهند و هم از این آشفته بازار پول درآورند. چرا باز اینطور نگاهم میکنید؟ ای بابا بد عادت شدهاید و تا حرفی میزنم از من نمونه و مثال میخواهید. نمیگذارید آدم دو لقمه نان حلال بدون دردسر ببرد خانه. همهاش باید برای این دو کلمه نوشتن تنمان بلرزد. باباجان من اگر نخواهم برخی اقدامات در مخالفت با «طرح افایتیاف» را برای گل به خودی مثال بزنم باید که را ببینم؟ اصلا بیخیال «افایتیاف» بشویم. به قول معروف سکه چه بدی داشت که یک بار به آن مراجعه نکردی؟ گل به خودی فابریک و شیک و مجلسی میخواهید سراغی از اوضاع سکه و ارز بگیرید. همین و خلاص!