ليلا باقري | همراه گروه سلامت شدهام و عازم خراسانجنوبی. دکتر سید ناصر عمادی، پزشک بدون مرز و متخصص پوست و استاد دانشگاه علومپزشکی تهران براي بار دوم به روستاهای مرزی و سنینشین شهرستان «درمیان» رفت تا پيگير درمان مشكلات پوستي بچهها شود. او كه عضو مجمع هلالاحمر هم هست، اوایل خرداد، از طریق فعالان اجتماعی متوجه بيماري پوستی در روستاهاي ذكري و گلني میشود و خودش را به آنجا میرساند. شایعه شده بود که بیماری عفونی پوستی بچهها به دلیل آب آلوده است اما دکتر عمادی متوجه میشود طوفان خاک و آفتابِ بیامان، پوست بچهها را نازک و شکننده و ضعیف کرده و بعد هم عفونی شدهاند. به اهالي توصیههای لازم را میکند و درمان را شروع میکند. بعد از سفر، او کرم ضد آفتاب و اقلام مورد نياز را با بچههای هلالاحمر بین مردم دو روستا توزیع ميكند. در سفر دوم يك گروه تحت عنوان گروه سلامت دكتر را همراهي ميكنند؛ دکتر علائین، نخعی، شکری، حجتی و همچنين نعیمی پرستار بیمارستان رازی و «هلیا» دختر نوجوان دکتر عمادی. آنها اقلام دارويي و غيردارويي هم همراه دارند كه توسط دکتر عمادی و دستیارانش در بیمارستان رازی تهیه شده است. بروبچههای هلال هم مانند دفعه پیش همراه هستند و پايه كارهاي داوطلبانه.
آموزش حرف اول در حفظ سلامتي
با گروه سلامت و بچههاي هلالاحمر میرویم روستای ذکری و گلِنی. میانه راه هستیم که اذان میگویند و دکتر و همراهانش با همان مختصر خوراکی که در هواپیما به مسافران دادند افطار میکنند. تا برسیم وقت نماز مغرب هم ميگذرد اما میرویم تا بخشی از آموزشها همان امشب انجام شود. به محض ايستادن در ذكري، سروكله بچهها پیدا میشود و دور دکتر عمادی جمع میشوند و او هم همهشان را به نام میخواند و صورتهایشان را نوازش میکند. پوستشان قابل مقایسه نیست با چیزی که در عکسها دیدهایم. زخمها خوب شدند و تنها قرمزی مانده است كه با مراعات بیشتر، همین مختصر قرمزی هم از بین خواهد رفت. دکتر خوشحال از جواب دادن پوستها به درمان، به بعضیهایشان میگوید: «پوستتون که خشکه... مگه قرار نشد، بدون کرم و کلاه بیرون نیایید!» همه برادران و خواهران سنی جمع میشوند در مسجد کوچک روستا. بچهها هم در دو ردیف عمودی مینشینند و دكتر عمادي از بعضیهايشان دعوت میکند کنار او بایستند و بگویند باید چه مواردی را رعایت میکردند. دو سه تا از بچهها میآیند و سه نکته اساسی، پرهیز از آفتاب و استفاده از کلاه و کرم را میگویند. او با مدارا و تشویق، سعی میکند از زبان اغلبشان این سه نکته را بشنود تا دلش قرص و محکم شود، همه آموزش را یاد گرفتهاند.
بچهها كه میروند و نوبت به بزرگترها میرسد، او بهشان میگوید که بعضی از بچهها کرم نداشتند و دوباره پوستشان خشک است و تأکید میکند ادامه این خشکی چه عواقب وخیمی در آینده برایشان خواهد داشت. از ضایعات پوستی تا بیماریهای وخیمتر. البته با مهربانی و زبانی ساده. مردها سر تکان میدهند و تأیید میکنند.
آموزش به كودكان بازيگوش و سربههوا
صبح ميرويم گلِنی. همه اهالی که بیشتر از 50-40 نفر نیستند، در مسجد جمع میشوند. دکتر عمادی اغلبشان را به نام کوچک میشناسد و دوباره همان حرفهای دیشب را تکرار میکند. بعد هم روش درست کلاه گذاشتن و استفاده کرم ضدآفتاب را توضیح میدهد. اول برای خودش کلاه میگذارد و بعد چند تا از پسربچهها را بغل میکند و برایشان کلاه میگذارد و کرم میزند و توضیح میدهد. از آنها هم میخواهد دو به دو رو به روی هم بنشینند و برای هم کرم بزنند. مرحله بعد بچهها ميآيند و جای دکتر روی صندلی مينشينند و دوباره توضیحات را تکرار میکنند. دكتر هم کنار آنها روی زمین مینشیند. اینها مراحلی است که دکتر عمادی بار پیش هم اجرا کرده است. یک ساعت و اندی در گلِنی میمانیم و او آموزش میدهد و دست آخر روی زمین و قاطی بچهها مینشیند و با زبان کودکانه به حرف و بازیشان میگیرد و سعی میکند آنها را متوجه خطرات نزدن کرم و کلاه نگذاشتن بکند. در کنار این آموزشها، بقیه آقا و خانمدکترها همراه با پرستار حاضر در جمع و بچههای هلالاحمر اقلام دارويي و غيردارويي را توزيع ميكنند. دوباره به ذکری ميرويم و در مدرسه روستا مستقر ميشويم. نخستین كار معاينه اهالي است در دو اتاق جدا ويژه خانمها و آقايان. صف زنان روستا طولانيتر است و از قرار مشکلات آنها حادتر از مردان به دلیل اینکه بیشتر بیرون هستند و کارهای خانه و پخت نان و... با آنهاست. همزمان در کلاسی که دکتر عمادی مستقر است، مردان بعد از معاینه بهعنوان سرپرست خانوار، تعداد بچههای خود را میگویند تا علاوه بر دارو، لباس و دیگر اقلام را هم به خانه ببرند. بچهها بیرون مدرسه درحال شیطنت و بازی و دریافت کلاه بهعنوان هدیه و جایزه و یاد گرفتن آموزشها هستند. داخل مدرسه نمیآیند مگر همراه پدر یا مادر، برای معاینه. کرمهای دستساز درمانی، کنار دست دکترهاست و علاوه بر دادن شکلات به بچهها، صورت همهشان را کرم میزنند. ساعتي از ظهر گذشته كه كار معاينه توزیع اقلام و دارو به پایان میرسد. حدود 100مرد و زن معاينه شدند و ديگر وقت خداحافظی است. اهالي با مهربانی خداحافظی و تشکر میکنند و بچهها در دست دادن، هیچکداممان را از قلم نمیاندازند.