امیر هاتفی نیا روزنامهنگار
وقتی اسم «کنکور» به میان میآید، سه تصویر در ذهنم مرور میشود:
اولی مربوط به زیرزمینی است که خواهرم خودش را در آن حبس کرده بود تا به رویایش دست پیدا کند؛ زیرزمینی که روی دیوارهاش پر شده بود از جدول تناوبی عناصر و فرمولهای مختلف ریاضی و فیزیک. زهرا را در هفته شاید یکبار میدیدیم. بعضی اوقات هم صدای بلندبلند درس خواندنش را میشنیدیم. دلم برای آن روزهای زهرا میسوزد. زندگی برایش سخت شده بود. دوسال را در آن زیرزمین سرد گذراند؛ زیرزمینی که هنوز هم من را یاد کنکور میاندازد.
دومین تصویر مربوط به حسین توکلی، پدر کنکور میشود. تصویر او و سبیلهای ملایمش ترکیبی از استرس آزمون و دلگرمی پدرانه بود؛ مخصوصا آنجا که از همراهداشتن مداد سیاه نرم مشکی در جلسه آزمون میگفت. وقتی بر صفحه تلویزیون حاضر میشد، همه صدای تلویزیون را زیاد و حواسهایشان را جمع میکردند. انگار گوش سپردن به حرفهای توکلی آدم را در رقابت کنکور جلوتر از بقیه میانداخت. یک جورهایی دقت کردن به حرفهایش مساوی با پاسخ صحیح به 18سوال چهارگزینهای در روز کنکور بود! منطقی هم به نظر میآید. چون آقای توکلی از سال 48 -که اولین کنکور در ایران برگزار شد- در سنجش مشغول به کار شده است.
سومین تصویری هم که با شنیدن کنکور در ذهنم مرور میشود، سریال قشنگ «پشت کنکوریها» است؛ کاری از خانم بختآور و به نویسندگی آقایان فرهادی و فاضلی. هر بار که یکی از شبکههای سیمای جمهوری اسلامی تکرار این سریال را نشان میدهد، دنبالش میکنم و انگار اصلا نمیدانم آخر داستان به کجا میرسد. آن وقتها کنکور آنقدر ارج و قرب داشت که «پذیرش» جوری شاخ غول شکستن به حساب میآمد. برای همین هم «سیاوش» به عشق «مریم» پشت کنکوری شد!
ماندن پشت سد کنکور، احساس تنهایی تولید میکند. همه چیز دور و دورتر میشود: دوستها، فامیل، عادتها! آدم میماند و یک اتاق و انبوه جزوه و کتاب. شما در این یک هفته مانده به کنکور میتوانید به راحتی خیَر شوید. کافی است هوای آدمهای کنکوری اطرافتان را داشته باشید: روی مخشان نروید؛ کاری به کارشان نداشته باشید؛ مدام سوالپیچشان نکنید و در یک کلام: بگذارید نفس بکشند.
همه اینهایی که گفتم بهانه داشت: وزیر علوم دیروز از برگزاری آزمون مسابقهای برای دانشگاهها و رشتههای پرطرفدار به جای کنکور خبر داد، یعنی یک تبصره جدید به ماجرای کشدار حذف کنکور اضافه شد.
راستی، یک جمله با کنکوریها: سلام. روز بعد از کنکور، روشنترین روز دنیاست!