شماره ۱۴۴۰ | ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۲ تير
صفحه را ببند
58 سال تجربه همراهی با هلال احمر در یک خانواده
ژن امدادگری زیر پوست خانواده سهامی

سحر رمضانعلی‌پور- خبرنگار | تمام خانواده‌های هلال‌احمری یک هدف مشترک دارند؛ کمک به دیگران. همه اعضای خانواده پایبند به این قانون نانوشته هستند. پدر و مادرهای هلالی
 پرچمدار بچه‌ها هستند. در بحران‌ها و حوادث، با یاری رساندن به دیگران راه را نشان شان می‌دهند و فرزندان هم از همان کودکی راه و رسم فداکاری و از خودگذشتگی را در کانون خانواده یاد می‌گیرند. پدر، مادر، خواهر و برادری که هنگام بحران‌ها، دغدغه‌ای جز کمک کردن به همنوع ندارند و اصلا دورهمی‌هایشان با یاری رساندن به
آسیب دیدگان حوادث معنا پیدا می‌کند. مثل خانواده 5 نفره آقای سهامی‌که در بحران‌ها و حوادث مختلف حضور فعال داشته‌اند، کارآفرینی کرده‌اند، مردم روستاهای دور و نزدیک استان زنجان را با کمک‌های اولیه و مباحث‌امدادی آشنا کرده‌اند و خیلی‌ها به واسطه فعالیت‌های خیرخواهانه و‌امدادهای دلسوزانه آنها، جذب فعالیت‌های هلال‌احمر شده‌اند. در ادامه با اعضای‌این خانواده هلال‌احمری استان زنجان گفت و گو کردیم.

طرح خادم را به روستاها بردیم
لاله سهامی-38 ساله
سابقه عضویت در جمعیت هلال‌احمر: 22 سال
خانواده 5 نفره آقای سهامی، یک مربی‌امداد
و نجات دیگر هم دارد.
لاله سهامی، ‌فرزند بزرگ  خانواده هم 16 سال پیش با گذراندن دوره‌های مربیگری، پس از پدر و مادرش تبدیل به سومین مربی‌امداد
و نجات‌این خانواده شده است.
سال‌هاست که روستاهای دور و نزدیک استان زنجان، وعده گاه هر 3 مربی خانواده سهامی‌است. آنها نیت کرده‌اند، تمام آموخته‌ها و دانش خود را در اختیار روستاییان قرار دهند.
لاله سهامی‌لبخندی می‌زند و می‌گوید: «تمام بستگان دور و نزدیک ما می‌دانند یکی از دغدغه‌های اصلی خانواده ما آموزش مباحث‌امداد و نجات است. راستش را بخواهید مبحث مشترک همه مهمانی‌هایی که اعضای خانواده ما در آن باشند، آشنا کردن جمع حاضر با موضوعاتی مانند کمک‌های اولیه و... است. حتی پدرم همیشه جعبه کمک‌های اولیه، ابزار و لوازم آموزش‌های مقدماتی را در خودروی شخصی اش دارد و در هر مهمانی که شرکت می‌کند، حرف از‌امداد و نجات و آموزش کمک‌های اولیه به میان می‌آید.»
 لاله سهامی‌از سفرهای 3 نفره‌شان به روستاهای استان زنجان می‌گوید: «پدرم اعتقاد زیادی به اجرای طرح خادم دارد. می‌گوید وظیفه ماست که خانواده‌ها را در برابر حوادث آماده کنیم. از همان سالی که مدرک مربیگری گرفتم، همراه  پدر و مادرم به روستاهای زنجان می‌رویم و به همه خانواده‌های روستا، مباحث کمک‌های اولیه، اقدامات لازم در هنگام خونریزی، شکستگی‌ها، عفونت‌ها و... را آموزش می‌دهیم.»

آموزش کمک‌های اولیه به همسایه‌ها
مسعود سهامی-27 ساله
سابقه عضویت در جمعیت هلال‌احمر: 15 سال
کوچکترین عضو خانواده سهامی‌ها هم‌امدادگر داوطلب است. مسعود سهامی‌مانند برادر بزرگترش به صورت داوطلبانه در پایگاه‌امداد و نجات جاده‌ای تیر پارک زنجان فعالیت می‌کند و همسر او هم عضو داوطلب جمعیت هلال‌احمر استان زنجان است. مسعود سهامی‌از آموزش به همسایه‌ها برایمان می‌گوید: «تقریبا تمام همسایه‌ها از هلال‌احمری بودن خانواده ما باخبرند. پدر و مادرم از هر فرصتی برای آموزش کمک‌های اولیه به همسایه‌ها استفاده کرده‌اند تا همگی در مواقع لزوم بتوانیم کمک حال هم باشیم.» مسعود سهامی ‌این را می‌گوید و خاطره‌ای از‌امداد رسانی تمام اعضای خانواده در حادثه‌ای که در نزدیکی محل سکونتشان اتفاق افتاد، تعریف می‌کند: «فقط 9 سال داشتم که با آموزش‌های پدرم، با کمک‌های اولیه و مقدمات‌امداد رسانی آشنا شدم. می‌دانستم اگر اتفاقی برای کسی بیفتد باید خونسردی‌ام را حفظ کنم و فقط روی مباحثی که یاد گرفته‌ام تمرکز کنم. خانه ما در نزدیکی یک بزرگراه است. همه اعضای خانواده دور هم بودیم که ناگهان صدای ترمز ماشین و پس از آن صدای تصادف را شنیدیم. خیلی زود خودمان را به محل حادثه کمک رساندیم. هر کدام از اعضای خانواده مشغول کمک‌رسانی به مصدومان شدند و من هم کار بانداژ و آتل بندی را که خیلی خوب یاد گرفته بودم، به عهده داشتم. همسایه‌ها با دیدن کودکی به سن و سال من که می‌تواند در‌این شرایط مفید باشد، بیشتر از قبل با اهمیت آموزش‌های هلال‌احمر آشنا شدند و بعد از آن بود که بعضی از آنها برای گذراندن دوره‌های آموزشی ترغیب شدند.»

امدادرسانی در سفرهای خانوادگی
داوود سهامی-32 ساله
سابقه عضویت در جمعیت هلال‌احمر: 20 سال
داوود سهامی، پسر بزرگ خانواده ‌هم از کودکی عضو داوطلب هلال‌احمر بوده و حالا یکی از‌امدادگران جمعیت هلال‌احمر استان است. آقا داوود به صورت داوطلبانه با پایگاه‌امداد و نجات جاده‌ای تیر پارک زنجان همکاری می‌کند و همسر و فرزند کوچک او هم عضو خانواده هلال‌احمر شده‌اند. وقتی حرف عضویت تمام اعضای خانواده در هلال‌احمر و خدمت رسانی همه آنها در هنگام حوادث و بحران‌ها به میان می‌آید، خاطره‌ای از یکی از سفرهای خانوادگی‌شان تعریف می‌کند: «وقتی حوادثی مثل زلزله در کشور رخ می‌دهد، همه اعضای خانواده دور هم جمع می‌شویم و هر کسی بر اساس توانایی‌هایش‌امدادرسانی می‌کند. مثل زلزله بم که من و برادر کوچکم با وجود سن و سال کم به همراه مادر و خواهرم، کمک‌های مردمی‌را در انبار جمعیت استان بسته بندی می‌کردیم و پدرم هم برای ‌امدادرسانی به آسیب دیدگان به شهرستان بم اعزام شده بود. از ‌این‌ها که بگذریم حتی در سفر هم همه اعضای خانواده ما برای‌امدادرسانی آمادگی کامل دارند و همیشه لوازم کمک‌های اولیه و‌امداد و نجات همراه‌مان است. در یکی از سفرهای خانوادگی، با یک صحنه تصادف روبه‌رو شدیم. مردمی‌که آن صحنه دلخراش را دیدند از ماشین‌ها پیاده شدند. پدرم از آنها خواست از محل حادثه دور شوند. مادر و خواهرم، به خانم‌های مصدوم کمک کردند و من و پدرم هم با رعایت تمام اصول‌امدادی، دیگر مصدومان را از خودرو خارج کردیم. وضعیت مصدومان به گونه‌ای بود که اگر تا زمان رسیدن خودروهای‌امدادی صبر می‌کردیم، شاید بعضی از مصدومان جان‌شان را از دست می‌دادند.»

بانوان روستایی را کارآفرین کردم
ثریا خدایاری-  61 ساله
سابقه عضویت در جمعیت هلال‌احمر: 32 سال
امدادگری و کمک رسانی به دیگران در خانواده هلال‌احمری سهامی، ریشه‌های عمیقی دارد. ثریا خدایاری، همسر آقای سهامی‌ از مربیان با سابقه ‌امداد و نجات زنجان است و در جمعیت هلال‌احمر استان، برای بسیاری از بانوان کارآفرینی کرده است. خدایاری می‌گوید: «من هم از دوران دبیرستان عضو سازمان جوانان هلال‌احمر شدم. بعد از ازدواج مان در سال 1356 وقتی شور و هیجان همسرم را برای آموزش، تبلیغ و جذب کردن دیگران به هلال‌احمر دیدم، تصمیم گرفتم مربی شوم ودوره‌های‌امداد و نجات را در جمعیت هلال‌احمر استان در کلاس‌های همسرم گذراندم.» خدایاری در ادامه درباره یکی دیگر از فعالیت‌های خیرخواهانه خانواده شان در کسوت‌امدادگر داوطلب هلال‌احمر می‌گوید: «ازدواج و شروع زندگی مشترک ما تقریبا با روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی‌همزمان بود. یادم هست‌امام خمینی(ره) از مردم خواستند هر کسی که هنر و فنی دارد به دیگران آموزش دهد. دیدم هدف یک‌امدادگر هلال‌احمر هم همین است. از آنجایی که در دبیرستان کار با ماشین بافندگی را یاد گرفته بودم، در جمعیت هلال‌احمر زنجان، محلی را برای  آموزش به بانوان روستایی، بانوان بی سرپرست و افراد نیازمند در نظر گرفتیم. بسیاری از بانوانی که در آن کلاس‌ها شرکت کردند هنوز هم از راه بافتن شال، کلاه، ژاکت و... مخارج زندگی را تامین می‌کنند و برخی کارآفرین شده‌اند.»

اولین مربی‌امداد و نجات زنجان

احد سهامی- 66 ساله
سابقه عضویت در جمعیت هلال‌احمر: 58 سال
دانش‌آموزان زنجانی که حالا دیگر سن و سالی از آنها گذشته، هر وقت دبیر ادبیات سال‌های دورشان را در خیابان می‌بینند، نه تنها اشعار حافظ و سعدی و مولانا برایشان زنده می‌شود، بلکه لباس سرخ هلال‌احمر را هم با دیدن او به خاطر می‌آورند. دبیر بازنشسته‌ای که از پشت همین میز و نیمکت‌های مدرسه، هلال‌احمری شد و وقتی هم که جامه معلمی‌پوشید، دانش آموزان کلاسش را با فعالیت‌های بشردوستانه هلال‌احمر آشنا کرد. احد سهامی ‌از ماجرای عضویت زودهنگام در هلال‌احمر می‌گوید: «8 ساله بودم که عضو هلال‌احمر شدم. همان موقع وقتی از فعالیت‌های بشر دوستانه جمعیت آگاه شدم، خودم را برای یک عمر خدمت آماده کردم. آنقدر به خدمات هلال‌احمر علاقه داشتم که در 18 سالگی، پس از گذراندن نخستین دوره مربیگری ‌امداد و نجات در زنجان، اولین مربی‌امداد و نجات استان شدم. طولی نکشید که در حدود 20 سالگی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی‌مسئول سازمان جوانان استان زنجان شدم.» سهامی‌که تمام اعضای خانواده‌اش هم عضو فعال هلال‌احمر زنجان هستند، از علاقه اش برای آشنا کردن دیگران با فعالیت‌های جمعیت می‌گوید: «سر کلاس درس که می‌رفتم، بچه‌ها را با هلال‌احمر آشنا می‌کردم تا یک روز آنها هم برای کمک به دیگران
 داوطلب شوند.»
  دغدغه خانواده ما
 آشنا کردن مردم با هلال‌احمر است
دبیر بازنشسته و نخستین مربی‌امداد و نجات استان زنجان، زمانی که هنوز یک دانش آموز دبیرستانی بود به عنوان ‌امدادگر در زلزله بویین زهرا حضور داشت و تا‌ امروز هم در سوانح و حوادث داخلی و خارجی بسیاری مانند زلزله طارم، رودبار، بم، اردوگاه پناهجویان میر در افغانستان و... خدمت رسانی کرده است. خودش می‌گوید: «زلزله
 بویین زهرا که اتفاق افتاد در دبیرستان درس می‌خواندم. آنجا همه من را به عنوان یک‌امدادگر می‌شناختند و مسئولان مدرسه هم به من اجازه دادند برای کمک به زلزله زدگان راهی بویین‌زهرا شوم. آن موقع زنجان فقط 15‌امدادگر داشت. با خودم گفتم چه می‌شود اگر من مربی شوم و دیگران را هم با هلال‌احمر آشنا کنم. دوره‌های مربی گری را که گذراندم به آرزویم رسیدم ‌اما حقیقتا بعد از ازدواج و تشکیل خانواده بود که همراه با همسرم توانستیم خیلی‌ها را با خدمات هلال‌احمر آشنا کنیم.» سهامی ‌مکثی می‌کند و ادامه می‌دهد:« بعد از‌اینکه همسرم دوره‌های مربیگری ‌امداد و نجات را گذراند، یکی از فعالیت‌های مورد علاقه مان تحقیق و تهیه جزوه  و آموزش روش‌های جدید کمک‌های اولیه و... به دیگر‌ امدادگران بود. از همان موقع که یک خانواده 2 نفره بودیم تا‌ امروز که جمعیت‌مان بیشتر شده، هنوز هم آشنا کردن مردم با هلال‌احمر و آموزش به آنها یکی از مهمترین دغدغه‌های خانواده ماست.»

 


تعداد بازدید :  369